آنتی شبهات

برخی دانشمندان خداناباور که دارای فرزند می باشند، سنت های دینی را به دلایل اجتماعی و شخصی پذیرفته اند

آوای سنت : پژوهشی از دانشگاه رایس و دانشکده بوفالو – زیر مجموعه دانشگاه ایالتی نیویورک (SUNY)

این مطالعه دریافت که برخی دانشمندان خداناباور می خواهند کودکانشان با ادیان متفاوت آشنایی یابند تا بتوانند تصمیم آگاهانه ای درباره انتخاب های دینی خود داشته باشند.

?جامعه شناس دانشگاه رایس، الین هووارد اکلاند، پژوهشگر اصلی مطالعه و نویسنده مقاله ای در شماره دسامبر نشریه Scientific Study of Religion، اظهار می دارد که: “پژوهش ما تنها نشان می دهد در جامعه ایالات متحده، دین و خانواده تا چه حد در هم تنیده اند – آن قدر که حتی افرادی که به کمترین میزان مذهبی اند، دین را در زندگی شخصی خود مهم می یابند.

?پژوهشگران دریافتند ۱۷ درصد از خداناباوران دارای فرزند، بیش از یک بار در سال در تشریفاتی دینی شرکت می کنند.

این پژوهش از طریق مصاحبه با نمونه ای انتخابی از ۲۷۵ شرکت کننده، که از میان اسامی یک برآورد ۲۱۹۸ نفره از اساتید دائم و استادیاران علوم طبیعی و اجتماعی، در ۲۱ دانشگاه ممتاز ایالات متحده انتخاب شده اند، به عمل آمده است. نزدیک به نیمی از جمعیت برآورد اولیه، اظهار کردند شکلی از هویت مذهبی را دارا هستند در حالی که نصف دیگر چنین اظهاری نداشتند.

این افراد برای وارد کردن دین به زندگی خود، به ادله شخصی و اجتماعی استناد کردند، شامل:

هویت علمی: مشارکت کنندگان در مطالعه تمایل داشتند فرزندان خود را در معرض تمام منابع دانش (از جمله دین) قرار دهند و به آن ها اجازه بدهند که خودشان برای هویت دینی خود تصمیم بگیرند.

تاثیر همسر: مشارکت کنندگان تحت تاثیر همسر یا شریک خود در یک آیین دینی شرکت دارند.

تمایل نسبت به اجتماع: مشارکت کنندگان مفهومی از رفتار و اجتماع دینی می خواهند حتی اگر با شیوه استدلال دینی موافق نباشند.

?اکلاند می گوید یکی از جالب ترین یافته ها، دریافتن این حقیقت بود که نه تنها برخی دانشمندان خداناباور تمایل دارند فرزندانشان در معرض آداب و رسوم مذهبی باشند، بلکه همچنین به “هویت علمی” به عنوان دلیل این کار ارجاع می دهند.

اکلاند می گوید: “ما فکر می کردیم که این افراد احتمالا کمتر تمایل داشته باشند که فرزندان خود را با سنت های دینی آشنا کنند، اما دریافتیم دقیقا عکس آن صادق است. آن ها می خواهند فرزندانشان گزینه انتخاب داشته باشند، و این امر با هویت علمی آن ها که کودکان را در تماس با همه منابع دانش قرار می دهند، مطابقت بیشتری دارد”.

یکی از شرکت کنندگان در مطالعه که در خانواده ای قویا کاتولیک بزرگ شده بود بعد ها به این باور رسیده بود که علم و دین سازگار نیستند. او گفت آن چه که می خواهد به دختر خود انتقال دهد – بیش از آن که باور به ناسازگاری علم و دین باشد – توانایی انتخاب آگاهانه و اندیشمندانه خودش است.

این شرکت کننده اظهار داشت: “من… به او القا نمی کنم که باید به خدا باور داشته یا نداشته باشد”. وی اظهار داشت که فرزندش را به این منظور در معرض همه گزینه های دینی شامل مسیحیت، اسلام، بوداییسم و غیره قرار می دهد.

اکلاند اظهار داشت که یافته های این مطالعه به عموم مردم کمک خواهند کرد که نقش آیین های دینی را در جامعه بهتر درک کنند.

وی اظهار داشته است: “فکر می کنم درک این که دانشمندان غیر مذهبی چگونه در زندگی خانوادگی خود دین را به کار می بندند، عملکرد مهم آن را در ایالات متحده آشکار می کند”.

?اکلاند نویسنده کتاب “علم در برابر دین: در واقع دانشمندان چه فکری می کنند” است که سال گذشته [متن متعلق به سال ۲۰۱۱ است] توسط نشر دانشگاه آکسفورد منتشر شد.

?این مقاله با همکاری جامعه شناس دانشگاه بوفالو SUNY، کریستن شولتز لی، نوشته شده است. بودجه دانشگاه رایس و کمک هزینه ای از جانب بنیاد جان تمپلتون، حامی این پژوهش بوده است.

منبع:
?دانشگاه رایس.

 

 

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن