اهل سنت ایرانمذاهب و خطبه ها

احکام و مسائل قربانی

آوای سنت : قربانى ثواب بسیار فراوانى دارد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند:
أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: مَا عَمِلَ آدَمِیٌّ مِنْ عَمَلٍ یَـوْمَ النَّحْرِ أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِنْ إِهْرَاقِ الدَّمِ، إِنَّهُ لَیَأْتِی یَوْمَ القِیَامَهِ بِقُرُونِهَا وَأَشْعَارِهَا وَأَظْلَافِهَا، وَأَنَّ الدَّمَ لَیَـقَـعُ مِنَ اللهِ بِمَکَانٍ قَبْلَ أَنْ یَقَعَ مِنَ الأَرْضِ، فَطِیبُوا بِهَا نَفْسًا.
ترجمه: در روزهاى قربانى هیچ عملى نزد الله جل جلاله پسندیده تر از قربانى نیست. قربانى در آن روزها بهتر از همۀ اعمال است. (یعنى ثواب آن سواى فرایض و واجبات از همه اعمال نفلى بیشتر است) و هر قطرۀ خون که در وقت قربانى بر روى زمین می چکد، قبل از آنکه به زمین برسد نزد الله جل جلاله قبول می گردد. لهذا به خوشی قربانى کنید و فراوان قربانى کنید».
(ترمذی شریف: حدیث ۱۴۹۳ و ابن ماجۀ شریف: حدیث ۳۱۲۶)

همچنین آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرموده اند:
عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: قَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم: یَا رَسُولَ اللهِ مَا هَذِهِ الْأَضَاحِیُّ؟ قَالَ: سُنَّهُ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ قَالُوا: فَمَا لَنَا فِیهَا یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: بِکُلِّ شَعَرَهٍ، حَسَنَهٌ قَالُوا: فَالصُّوفُ؟ یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: بِکُلِّ شَعَرَهٍ مِنَ الصُّوفِ، حَسَنَهٌ.
ترجمه:در مقابل هر تار موى بدن حیوان قربانى یک نیکى براى قربانى کننده نوشته می شود».
(ابن ماجۀ شریف: حدیث ۳۱۲۷ و مسند احمد: حدیث ۱۹۲۸۳ و مسند عبد بن حمید: حدیث ۲۵۹ و الکامل از ابن عدی: ۵/۱۹۹۳ و مستدرک حاکم: ۲/۳۸۹ و سنن بیهقی: ۹/۲۶۱)

سبحان الله!
اندکى فکر کنید که ثوابى از این بزرگتر هم می تواند باشد که در مقابل فقط یک قربانى، انسان صدها هزار نیکى به دست مى آورد. اگر کسی موهاى بدن گوسفند را از صبح تا شام شمار کند بازهم نمى تواند تمام آنها را بشمارد. از اینجا قیاس کنید که قربانى کننده چه اندازه ثواب و نیکى کسب مى کند.
دیندارى در این است که اگر بر کسی حتی قربانى واجب هم نباشد، بازهم او بخاطر کسب این همه ثواب بى حساب قربانى کند، زیرا هنگامى که این روزهاى قربانى بگذرد، دیگر این نعمت بزرگ نصیب کسی نمی شود و کسى اینقدر نیکی ها را به این آسانى نمی تواند به دست بیاورد.
اگر الله جل جلاله کسى را پول و ثروت داده است، برایش مناسب است که هنگامی که از طرف خود قربانى کند، بهتر خواهد بود که همراه با خود از طرف آن خویشان خود که وفات کرده اند مانند مادر و پدر و غیرۀ خود نیز قربانى کند تا این ثواب بزرگ به ارواح آنها هم برسد.
و همچنین اگر می تواند از طرف حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و از طرف ازواج رسول الله صلی الله علیه وسلم و از طرف شیخ خود هم قربانى کند.
و اگر توانائی آن را ندارد، در این صورت حد اقل از طرف خود حتماً قربانى کند، زیرا قربانى کردن بر پولدار واجب مى باشد.
اگر کسى که پول و مال و ثروت دارد و قربانى بر او واجب است قربانى نکند، چه کسى بدبختر و محرومتر از او خواهد بود، و گناه اینکارش نیز جداگانه است.

*(( طریقۀ قربانی ))*

هنگامی که قربانى کننده حیوان قربانى را رو به قبله بخواباند، اول این دعا را بخواند:
اِنّىْ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلّذِى فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالْاَرْضَ حَنْیفاً وَ مَا اَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ. اِنَّ صَلَاتِىْ وَ نُسُکِىْ وَ مَحْیاىَ وَ مَمَاتِىْ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمینَ. لَا شَرِیک لَهُ وَ بِذالِک اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ اْلمُسْلمِینَ. اَللّهُمَّ مِنْک وَ لَک.
ترجمه: رُخم را به اخلاص به سوی همان کسی می گردانم که آسمان ها و زمین را خلق کرد و من از مشرکان نیستم. بی شک نماز من و قربانی من و زندگانی من و مرگ من، همه از خداوندگار و پروردگار جهان هاست که شریکی ندارد. و به همین امر شده ام، و من از جمله مسلمانان می باشم. خداوندا، این {قربانی، عطائی} از سوی توست و برای توست.
سپس بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته آن را ذبح کند و بعد از ذبح این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ تَقَبَّلْهُ مِنِّىْ کَمَاَ تَقَبَّلْتَ مِنْ حَبِیبِک مُحَمَّدٍ وَّ خَلِیلِک اِبْراهِیمَ عَلَیهِمَا الصَّلوهُ وَالسَّلَامُ.
ترجمه: یا الهى! این قربانى را از «طرف من» قبول فرما چنانکه از طرف حبیبت محمد صلی الله علیه وسلم و خلیلت ابراهیم علیه السلام قبول فرمودى.
اگر شخصی می خواهد از طرف کس دیگرى قربانى کند، در این صورت در وقت ذبح کردن به جاى لفظ «مِنِّىْ» (از طرف من)، بگوید «مِنْ فُلان» (از طرف فلانى) و نام او را بگیرد.

*(( قربانی بر چه کس و چه وقت و چه جا واجب است ))*

مسئله١:
هر کسى که صدقۀ فطر بر او واجب است، قربانى کردن در روزهاى قربانى نیز بر او واجب می باشد. و اگر کسى آنقدر پول و دارائى ندارد که صدقۀ فطر در آن واجب شود، قربانى نیز بر او واجب نمى باشد. اما اگر قربانى کند، ثواب بسیار فراوانی به دست مى آورد.

مسئله٢:
قربانى کردن بر مسافر واجب نیست.

مسئله٣:
وقت قربانى کردن از طلوع صبح تاریخ دهم ماه ذى الحجه شروع مى شود و تا غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه ادامه مى یابد. یعنى از صبح روز اول عید قربان تا شام روز سوم عید قربان.
قربانى کننده در هر کدام از این روزها که بخواهد مى تواند قربانى کند. لیکن بهترین روز قربانى همان روز اول عید قربان است، آنگاه روز دوم، آنگاه روز سوم.

مسئله۴:
قربانى کردن در روز عید قربان قبل از اداى نماز عید درست نیست. بنابرین بعد از نماز عید قربانى کنید.
البته اگر کسى در قریه و دهات زندگى می کند، در این صورت قربانى کردن در آنجا بعد از دمیدن صبح صادق هم درست است. اما اهالى شهر و اهالى قَصَبَه بعد از اداى نماز عید قربانى کنند.

مسئله۵:
اگر کسى که در شهر زندگى می کند، حیوان قربانى خود را به قریه بفرستد، قربانى آن حیوان در قریه پیش از اداى نماز عید هم درست می باشد.
اگر خود آن شخص در شهر موجود باشد، ولی چون حیوان را به دهات فرستاد، قربانى اش قبل از اداى نماز عید اداء می شود. اکنون بعدِ حلال کردن حیوان، آن را نزد خود بطلبد و از گوشت آن استفاده نماید.

توجُّه:
کسانى که در کشورهاى امریکایی و اروپائی زندگى می کنند و قربانى خود را مثلاً در افغانستان انجام می دهند، گرچه چندین ساعت فرق بین این کشورها و بین افغانستان وجود دارد و آنها نماز عید را چند ساعت بعد از نماز عید افغانستان مى خوانند، اما بازهم قربانی ایشان درست ادا‌ء می شود، زیرا اصل در احکام قربانى، محل حیوان قربانى است نه محل کسی که از طرف او قربانی می کنند.
وَإِنَّمَا یُعْتَبَرُ فِی هَذَا مَکَانُ الشَّاهِ لَا مَکَانُ مَنْ عَلَیْهِ، هَکَذَا ذَکَرَ مُحَمَّدٌ عَلَیْهِ الرَّحْمَهُ فِی النَّوَادِرِ وَقَالَ: إنَّمَا أَنْظُرُ إلَى مَحَلِّ الذَّبْحِ وَلَا أَنْظُرُ إلَى مَوْضِعِ الْمَذْبُوحِ عَنْهُ، وَهَکَذَا رَوَى الْحَسَنُ عَنْ أَبِی یُوسُفَ رَحِمَهُ اللهُ. بدائع الصنائع: ۶/٣١١ و فتاوى عالمگیرى: ۵/٢٩۴

مسئله۶:
قربانى کردن فقط تا قبل از غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى تا شام روز سوم عید قربان) درست است و به محض اینکه آفتاب روز دوازدهم ذى الحجه غروب کرد، قربانى کردن جایز نیست.

مسئله٧:
از تاریخ دهم تا تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه یعنی از روز اول عید قربان تا روز سوم آن، در هر وقتى که شخص بخواهد می تواند قربانى کند، چه در روز و چه در شب.
اما قربانى کردن در شب خوب نیست، زیرا احتمال می رود که کدام رگ حیوان بریده نشود و قربانى درست نگردد.

مسئله٨:
اگر کسى در تاریخ دهم، یازدهم و دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى روز اول و دوم و سوم عید قربان) در سفر بود و قبل از غروب آفتاب در تاریخ دوازدهم (یعنى قبل از شام روز سوم عید) به خانه رسید، یا اینکه به نیت پانزده روز(یا بیشتر) در جائى اقامت کرد، اکنون قربانى کردن بر او واجب می گردد.
به همین گونه اگر کسى آنقدر پول و دارائی نداشت که قربانى بر آن واجب شود و قبل از غروب آفتاب تاریخ دوازدهم ماه ذى الحجه (یعنى قبل از شام در روز سوم عید) آنقدر پول و دارائی به دستش آمد که قربانى بر آن واجب مى باشد، در این صورت قربانى کردن بر او اکنون واجب است.

مسئله٩:
ذبح (حلال) کردن حیوان به دست خود بهتر است. اگر کسى ذبح کردن را یاد ندارد، در این صورت آن را توسط کس دیگرى ذبح کند.
و بهتر اینست که در وقت ذبح کردن حیوان، خودش آنجا حاضر باشد.
و اگر قربانى کننده زن است و آن جایگاه چنان جائیست که زن نمى تواند از خاطر ستر و حجاب آنجا حاضر باشد، در این صورت حرجى نیست که زن آنجا نیاید.

((نیت قربانی))
مسئله ١٠:
گفتن نیت و خواندن دعا با زبان در وقت قربانى و ذبح کردن ضرورى نیست. اگر کسى در دل خود فقط اینقدر گفت که من قربانى می کنم و با زبان چیزى نگفت و آنگاه بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته حیوان را حلَال کرد، قربانى در این صورت هم درست است.
اما اگر دعائى که در بالا نوشته شد به یاد قربانى کننده باشد، بهتر است آن را بخواند.

((قربانی تنها از طرف خود انسان واجب است))
مسئله ١١:
قربانى کردن فقط از طرف خود شخص واجب است و قربانى از طرف فرزندان واجب نمى باشد، بلکه اگر فرزندان نابالغ، پولدار هم باشند، بازهم قربانى کردن از طرف آنها واجب نمى باشد، نه از پول و مال خود شخص و نه از پول و مال آنها.
و اگر کسى از طرف اولاد نابالغ خود قربانى نمود، این قربانى نفلى خواهد بود، اما این شخص از پول و مال خودش مصارف قربانى را باید بدهد و از پول و دارائى آن نابالغان هرگز قربانى نکند.

((چه حیواناتی را می توان قربانی کرد))
مسئله١٢:
قربانى کردن فقط چند حیوان جایز است و بس، و آنها اینهاستند: گوسفند، بز، قوچ، گاو، گاومیش، و شتر، چه این جانوران نر باشند یا ماده، قربانى همه آنها درست است. قربانى کردن سایر حیوانات جایز نمى باشد.

شرکت در حیوان قربانی
مسئله ١٣:
اگر هفت نفر در یک گاو یا گاومیش یا شتر شریک شوند و آن را از طرف همۀ شان قربانى کنند، قربانى ایشان درست است.
اما شرط اینست که حصۀ هیچ کدام آنها از یک هفتم آن حیوان کمتر نباشد، و همچنین نیت آنها قربانى یا عقیقه باشد، فقط خوردن گوشت نباشد.
اگر حصۀ یکى از آن هفت شریک کمتر از یک هفتم حیوان بود، در این صورت قربانى هیچ کدام آنها درست نمى باشد. نه قربانى آن کسانى که حصۀ ایشان یک هفتم است و نه قربانى آن کس که حصه اش کمتر از یک هفتم است.

مسئله ١۴:
اگر در قربانىِ یک گاو یا شتر، کمتر از هفت نفر مثلاً پنج نفر یا شش نفر شریک شدند و حصۀ هیچ کدام از آنها کمتر از یک هفتم نیست، قربانى همۀ آنها درست مى باشد.
و اگر هشت نفر در یک گاو یا یک شتر شریک شدند، قربانى هیچ یک صحیح نمى باشد.

مسئله ١۵:
کسى براى قربانى کردن گاوى را خرید و نیتش در وقت خریدارى این بود که اگر شخص دیگرى یافت شد، او را نیز در این گاو شریک خواهم کرد و گاو را مشترکاً قربانى می کنیم، و سپس چند نفر دیگر در قربانى این گاو شریک شدند، قربانى صحیح است.
اگر در وقت خریدارى گاو، این شخص نیت نداشت که کس دیگرى را شریک بگرداند بلکه تصمیم داشت که تمام گاو را از طرف خود قربانی کند، اکنون شریک ساختن کس دیگرى در این گاو خوب نیست و اینکار کراهت دارد.
لیکن اگر بازهم کس دیگرى را در این گاو شریک خود ساخت، در این صورت باید دید که این شخصی که گاو را براى قربانى از جانب خود خریده، آیا پولدار است که قربانى بر او واجب مى باشد، یا فقیر است که قربانى بر وى واجب نمى باشد.
و حکم اینست که اگر این شخص پولدار است، قربانى اش در این صورت درست خواهد بود. و اگر فقیر است، قربانى اش در این صورت درست نمى باشد.

مسئله ١۶:
اگر کسى حیوانى را به خاطر قربانى خرید، سپس آن حیوان گم شد و این شخص یک حیوان دیگر براى قربانى کردن خریدارى نمود و آنگاه حیوان اول نیز پیدا شد، در این صورت؛ اگر این واقعه براى شخص پولدارى پیش آمده است، فقط قربانى یک حیوان بر او واجب می باشد. و اگر این حادثه براى شخصی فقیر روى داده است، در این صورت قربانى هر دو حیوان بر وى واجب مى باشد.

مسئله ١٧:
اگر هفت نفر در یک گاو شریک شدند، در وقت تقسیم گوشت نباید گوشت را تخمینى تقسیم کنند بلکه باید آن را به خوبى و درستى وزن نموده تقسیم نمایند. در غیر آن اگر حصۀ یک نفر زیاد و حصۀ نفر دیگر کم شد، اینکار سود و گناه خواهد بود.
البته اگر کله و پاچه و پوست گاو را به همراه گوشت در یک طرف شامل کردند، در این صورت اگر گوشت آن طرفى که کله و پاچه و پوست شامل آن است کمتر باشد، درست و صحیح است، خواه به هر اندازه اى که کمتر از طرف مقابل باشد.
و اگر کله و پاچه را شامل آن طرفى کردند که گوشت در آن طرف بیشتر بود، در این صورت این نیز سود بوده و گناه خواهد بود.

*(( عمر حیوان قربانی ))*

مسئله ١٨:
قربانى بزى که کمتر از یک سال عمر دارد جایز نیست. چون یک سال کامل از عمرش گذشت، آنگاه قربانى اش درست مى باشد.
قربانى گاو و گاومیشی که کمتر از دو سال عمر دارد جایز نیست، چون دو سال کامل از عمر آنها گذشت، آنگاه قربانى آنها درست است.
قربانى شترى که عمرش کمتر از پنج سال است درست نمى باشد.
برۀ گوسفندى شش ماهه ای که آنقدر فربه و کلان است که به نظر می آید که گویا برۀ یک ساله است و اگر آن را میان بره هاى یک ساله رها کنند، تفاوتی میان آن بره و سایر بره ها دیده نمى شود، قربانى چنین بره اى نیز درست است. و اگر بره به آنگونه که گفتیم نیست، قربانى اش درست نخواهد بود و باید یک سال کامل از عمرش گذشته باشد.

*(( قربانی حیوان معیوب ))*

مسئله ١٩:
هر حیوانى که کور باشد یا کر باشد، یا یک سوم بینائى چشمش یا بیشتر از آن از بین رفته باشد، یا یک سوم گوش آن یا بیشتر از آن قطع شده باشد، و یا یک سوم یا بیشتر از یک سوم دمش قطع شده باشد، قربانى کردن این حیوانات درست نیست.

مسئله ٢٠:
هر حیوانى که آنقدر لنگ است که فقط روى سه پا راه می رود و پاى چهارم خود را اصلاً نمى تواند بر زمین بگذارد، یا اینکه گرچه پاى چهارم خود را مى تواند بر زمین بگذارد، اما نمى تواند به وسیلۀ آن راه برود؛ قربانى کردن این حیوان نیز جایز نیست.
و اگر در وقت راه رفتن، آن پاى را روى زمین می گذارد و در حالت راه رفتن بر آن پاى تکیه می کند و با آن راه می رود ـ گرچه لنگ لنگان ـ در این صورت قربانى آن حیوان درست مى باشد.

مسئله ٢١:
قربانى کردن حیوانى که آنقدر لاغر است که گویا هیچ گوشتى بر روى استخوان هایش نمی باشد، جایز نیست. و اگر فقط لاغر باشد و مانند آنچه گفته شد نباشد، قربانى آن درست است. لیکن قربانى کردن حیوان چاق و فربه، بهتر و خوبتر مى باشد.

مسئله ٢٢:
قربانی کردن آن حیوانى که هیچ دندان ندارد درست نیست. و اگر چند تا از دندان هایش افتاده ولى بیشتر دندان هایش باقى است، قربانى آن درست مى باشد.

مسئله ٢٣:
قربانى کردن حیوانى که از وقت پیدایش اصلاً گوش ندارد درست نیست. و اگر گوش دارد لیکن گوش هایش کوچک و خُرد است، قربانى آن درست مى باشد.

مسئله ٢۴:
هر حیوانى که از وقت پیدایش شاخ نداشت یا اینکه شاخ داشت لیکن شاخش شکسته است، قربانى آن درست است. البته اگر شاخ هایش از بیخ کنده شده باشد قربانى آن درست نیست.

مسئله ٢۵:
قربانى کردن حیوانى که خصى (اَخته) شده باشد درست است. همچنین قربانى حیوانى که مرض جَرَب یعنى خارش داشته باشد درست است. البته اگر آن حیوان به سبب مرض جَرَب (خارش) بسیار لاغر شده باشد، قربانى آن درست نمى باشد.

مسئله ٢۶:
اگر شخصى بخاطر قربانى حیوانى را خرید، سپس چنان عیبى در حیوان پیدا شد که قربانى با آن عیب جایز نمى باشد، در این صورت این شخص باید حیوان دیگرى براى قربانى خریدارى نموده قربانى کند.
البته اگر این شخص فقیر بود که قربانى بر او واجب نیست، در این صورت براى وى صحیح است که همان حیوان را قربانى کند.

*(( گوشت و پوست و غیرۀ قربانی ))*

مسئله ٢٧:
قربانى کننده می تواند هم خودش از گوشت قربانى بخورد و هم آن را میان قوم و خویش خود تقسیم کند و هم بین فقیران و محتاجان خیرات کند. و بهتر اینست که کم از کم یک سوم گوشت قربانى را خیرات کند.
لیکن اگر کسى فقط اندکى گوشت را خیرات کرده و باقى را برای خود نگهداشت، اینکار هم گناهى ندارد.

مسئله ٢٨:
پوست قربانى را یا باید خیرات کنید یا آن را فروخته پول آن را خیرات نمائید. و آن پول را باید فقط به کسانى بدهید که مستحق گرفتن پول زکات هستند.
و همان پول هاى را خیرات کنید که در مقابل فروختن پوست، خریدار آن را به شما داده است. و اگر آن پول ها را خرچ نمودید و در بدل آن همان قدر پول دیگر از پول هاى خود خیرات کردید، گرچه اینکار بد است، اما خیرات ادا‌ء مى شود.

مسئله ٢٩:
مصرف پول این پوست در ترمیم مسجد یا کدام کار نیک دیگری درست نیست، باید آن را به فقراء خیرات کرد.

مسئله ٣٠:
اگر کسى پوست قربانى خود را خودش مورد استفادۀ خود قرار داد، مثلاً آن را مَشک یا دلو ساخت و یا «جاى نماز» ساخت، اینکار هم درست است.

مسئله ٣١:
دادن مقدارى گوشت یا چربى و یا شکمبۀ قربانى بطور مُزد به قصاب جایز نیست. مُزد قصاب را باید از طرف خود جداگانه بدهید.

مسئله ٣٢:
ریسمان گردن و غیره چیزهاى حیوان قربانى را نیز باید خیرات نمود.

***

مسئله ٣٣:
اگر قربانى بر کسى واجب نبود لیکن او حیوانى را به نیت قربانى کردن خریدارى کرد، در این صورت اکنون قربانى کردن همان حیوان بر او واجب می گردد و باید همان حیوان را قربانى کند.

مسئله ٣۴:
اگر قربانى کردن بر کسى واجب بود، اما هر سه روز قربانى گذشت و او بازهم قربانى نکرد، اکنون پولى برابر با قیمت یک گوسفند یا بز را خیرات کند.
و اگر گوسفند یا بزى را خریده بود و آن را در طول سه روز قربانى، قربانى نکرد، اکنون باید خود همان گوسفند یا بز را خیرات کند.

*(( قربانی نذری و نفلی و وصیت ))*

مسئله ٣۵:
هر کسى نذر نمود که اگر فلان کارم شود، قربانى خواهم کرد، و سپس آن کارش انجام شد، اکنون قربانى کردن بر او واجب می گردد و باید یک قربانى کند، چه پولدار باشد و چه فقیر.
و همۀ گوشت قربانى نذر را باید میان فقیران تقسیم کند، نه خودش از آن بخورد و نه آن را به پولداران بخوراند.
اگر مقدارى از آن گوشت را خودش خورد یا به پولداران خوراند، در این صورت همان مقدار گوشت را دوباره باید خیرات نماید.

مسئله ٣۶:
اگر کسى به خوشى خود به نیت ثواب رسانیدن به کدام شخص مرده قربانى کند، برایش درست است که گوشت آن را خودش بخورد یا به دیگران بخوراند و یا آن را میان فقیران تقسیم کند، همۀ اینها چنانکه حکم قربانى از طرف خود شخص است صحیح مى باشد.

مسئله ٣٧:
اگر میِّت قبل از مردن وصیت کرده بود که از طرف وی از پول هاى ترکه اش قربانى کنند و وارثانش مطابق وصیت توسط پول هاى میِّت از طرف او قربانى کردند، در این صورت خیرات کردن تمام گوشت و پوست و غیرۀ آن قربانى واجب می باشد.

مسئله ٣٨:
اگر شخصی موجود نیست و کس دیگرى بدون امر او از طرف وى قربانى نمود، این قربانى صحیح نمى باشد.
و اگر شخصی غایب بود و چند نفر دیگر، بدون امرش، او را در حصه اى از گاو یا شتر شریک ساختند، در این صورت قربانى دیگر شریکان نیز صحیح نمى باشد.

مسئله ٣٩:
اگر کسى گوسفند خود را براى پرورش و چرانیدن به این شرط به چوپان داده است که نیم گوسفند از تو و نیم آن از مالک باشد، این گوسفند ملکیت چوپان نمى باشد بلکه ملکیت صاحب اصلی اش است، بنابرین اگر کسى گوسفند را از آن چوپان خرید و قربانى کرد، قربانى اش درست نمى باشد.
اگر کسى می خواهد اینگونه گوسفند را بخرد، باید آن را از صاحب اصلى آن خریدارى کند.

چند مسئلۀ دیگر
مسئله ۴٠:
اگر چند نفر در یک گاو یا شتر شریک شدند و همگى می خواهند که گوشت را بین خود تقسیم نکنند بلکه آن را یکجائى در بین فقیران و خویشان خود تقسیم کنند، یا اینکه آن را پخته همه را دعوت نموده بخورانند، اینکار هم جایز است.
و اگر بخواهند گوشت را بین خود تقسیم کنند، در این صورت برابر بودن سهم و حصۀ همه ضرورى است.

مسئله ۴١:
پول قیمت پوست قربانى را بطور مزد و اُجرت به کسى دادن درست نیست، زیرا خیرات کردن آن ضرورى می باشد.

مسئله ۴٢:
دادن گوشت قربانى به کافران نیز جایز است، به شرط اینکه بطور اُجرت و مزد آنها به آنها داده نشود.

مسئله ۴٣:
اگر حیوانى حامله باشد قربانى آن جایز است، و سپس اگر حملش زنده به دنیا آمد، آن را نیز باید حلال (ذبح) کنند.

*(( مسائل ذبح بز و گوسفند و غیره ))*

مسئله ۴۴:
طریقۀ ذبح بز، گوسفند، گاو، مرغ و غیره اینست که روى حیوان را به طرف قبله بگردانید و چاقو یا کارد تیز در دست گرفته بِسْمِ اللهِ اَللهُ اَکْبَرْ گفته گلوى حیوان را با آن طورى ببرید که چهار چیز گلوى آن بریده شود.
یکى «مَری» که به وسیلۀ آن حیوان نفس می کشد، دوم «حلقوم» یعنى مَجراى آب و غذا از دهان به معده، سوم و چهارم هر دو «شاه رگ» حیوان که در دو طرف مری قرار دارند.
اگر سه تاى این چهار چیز بریده شود، بازهم حیوان حلال است و خوردن آن جایز است. و اگر فقط دو تاى این چهار چیز بریده شود، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن جایز نیست.

مسئله ۴۵:
اگر کسى در وقت حلال کردن حیوان قصداً بِسْمِ اللهِ نگفت، در این صورت آن حیوان مردار است و خوردن آن حرام می باشد. و اگر بسم الله گفتن را فراموش کند، خوردن آن صحیح است.

مسئله ۴۶:
حلال کردن به وسیلۀ کارد و چاقوی کُند مکروه و ممنوع می باشد، زیرا حیوان دچار تکلیف زیادى می شود.
به همین صورت بعد ذبح حیوان، فوراً پوست کندن و جدا کردن دست و پایش یا با وجود بریده شدن هر چهار عضو مذکور در بالا، قطع کردن سرش قبل از اینکه بدنش سرد شود، مکروه می باشد

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن