اهل سنت ایرانعمومی
موضوعات داغ

در حاشیه و متن سخنان معین الدین سعیدی!

بررسی برخی از زوایای حاشیه سازی برای سخنان نماینده چابهار

آوای سنت : این هفته پخش ویدیوی حاوی سخنان معین الدین سعیدی نماینده جوان و پرتلاش چابهار در کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی به شدت خبرساز شد.

چندبار ویدیو را دیدم. به نظر سخنان سعیدی یک متن داشت و یک حاشیه!! اما برخی به عمد و شاید برای کم رنگ کردن متن، حاشیه را پررنگ کردند و به آن شاخ و برگ دادند.

اما متن و اصل حکایت معین الدین سعیدی دردی است که دویست سال سابقه مکتوب دارد. از آنجایی که این روزها هر سخن و بالخصوص هر مطالبه ای باید مستند باشد وگرنه نماینده مجلس هم که باشی باید پاسخگوی مسئولین ذی ربط شوی!

عرض می کنم که ؛  ژنرال گرانت افسر ارتش انگلیس در سفرنامه خود  از سفر به  بلوچستان در سال ۱۸۰۹ م سخن می گوید. او در شرح سفر خود به چابهار در جنوب بلوچستان از گودال هایی یاد می کند که در فصل بارندگی آب باران در آن جمع شده و برای آشامیدن از آن استفاده می شود.( سفرنامه کاپیتان گرانت، ص ۴۳).شاید باورش برای کاپیتان گرانت هم سخت باشد اگر بشنود؛ با گذشت بیش از ۲۰۰ سال از آن زمان و اینک و در سال ۲۰۲۰ م هنوز هم مردمان چابهار از همان منبع آبی استفاده می کنند که اجدادشان!

این تمام آن دردی است که معین الدین سعیدی از آن سخن می گوید؛ محرومیت مردمانی از طبیعی ترین و ابتدایی ترین حق شان از آب!

حاشیه؛ اما حاشیه این متن زجرآور بسی دردناک تر از خود متن بود.

حکایت تلخ پایان یک زندگی! مرگ یک مادر! اسطوره فداکاری و عطوفت! مادری که زجر و درد تشنگی و بی آبی کودکانش را نمی تواند تحمل کند و مجبور به فحشا می شود و آنگاه شرمسار از کار خود به زندگی اش پایان می دهد. این قصه آن چنان تلخ است که نگاشتن آن قلم را از پای در می آورد و گفتنش گلو را تلخ می کند!

حاشیه به جای متن ؛

آنان که با شنیدن این سخن باید از شرمندگی می مردند، با پررویی تمام مدعی می شوند که هیچ سندی در اثبات ادعای معین الدین سعیدی وجود ندارد و نماینده مردم چابهار باید ادعای خود را ثابت کند!

مصداق ضرب المثل بلوچی ؛ ” اما دزا نگپتن، دز اما را گپت” !!

احتمال زیاد معاون محترم وزیر کشور  از مسئولین استانی پرسیده؛ که آیا شما از چنین اتفاقی خیر دارید؟ و آنها هم پاسخ داده اند؛ خیر!

اگر چنین باشد که هست! حق با آقای عرف هست! چون مسئولین استان سیستان و بلوچستان از هیچ چیز این استان خبر ندارند! آنان از فقر، بیکاری، اعتیاد، کودکان بازمانده از تحصیل، مردمان فاقد شناسنامه و… خبر ندارند که اگر داشتند، باید پس از ۲۰۰ سال تغییری در شیوه زندگی این مردم رخ می داد.

و نکته آخر این که؛ آقای عرف چنان سخن می گوید که گویا معاون وزیر کشور کانادا یا جایی شبیه آن است! بگونه ای که در سرزمینی که او مسئولیت دارد همه چیز مکتوب و مستند است. از ابتدای ولادت تا پس از مرگ! اما معین الدین سعیدی در استانی زندگی می کند  که در مرکز آن تقریبا ۱۰۰ هزار نفر فاقد شناسنامه وجود دارد و بنابر اعلام اداره کل ثبت احوال استان درصد زیادی از وقایع حیاتی، مخصوصا واقعه فوت افراد  در این استان ثبت نمی شود! حال در این ناکجاآباد مدعی از کجا برای شما سند رسمی بیاورد؟! شما مگر برای زندگی کردن به همه مردم استان اسناد هویتی داده اید که اکنون در مورد چگونگی مرگ شان سند می خواهید؟

سخن کوتاه؛ آنچه که سعیدی گفت را تک تک مردم ایران به چشم سر دیده اند و می بینند، حالا تن فروشی برای آب نه، تن فروشی برای نان، اشتغال، مسکن و حتی برای مقداری مواد مخدر! و مردم ایران قطعا از این نماینده خود سندی برای این پدیده حالا دیگر مبتلابه و عیان نمی خواهند!

 هشدار؛

اما در این قضیه هشداری برای مسئولین نظام و همه کسانی است که دل در گرو یکپارچگی این مرز و بوم دارند. معین الدین سعیدی نماینده جوان چابهار و از نسل جدید مردمان بلوچ است. او قبلا هم گفته بود؛ “ما صبور نیستیم”.

پیش از او نیز « مولوی محمد طیب ملازهی » امام جمعه جوان ایرانشهر که او هم از نسل جدید مردمان بلوچ است، با جار زدن فریاد مظلومیت دخترانی که به آنان تجاوز شده بود آن هم از روی منبر مقدس نماز جمعه، فرهنگ غلط ننگ و غیرت بلوچی را به چالش کشیده بود!

و این یعنی آن که؛ اینک با نسلی از جوانان بلوچ مواجه ایم که صبر را به معنای مرسوم خفه شدن و دم نزدن نمی شناسند و لاپوشانی معضلات اجتماعی را ننگ و غیرت نمی دانند . پس ای کسانی که سال های سال مردمان بلوچ را « مرزداران غیور و صبور » ایران می دانستید، مبادا که تعریف نسل جوان بلوچ از مرزداری هم تغییر کرده باشد و نسل جوان بلوچ بر خلاف اجدادشان مرزدارانی نباشند که در تصور شماست!

عبدالقادر برآهویی

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن