مذاهب و خطبه ها

آیا سرنوشت از قبلا تعیین شده ؟

با سلام
میخواستم در مورد سرنوشت انسان بپرسم که آیا سرنوشت از قبلا تعیین شده یا دست انسان است
و اینکه آیا زمان مرگ انسان تغییر میکنه٬باتوجه به حرفایی مثل ورزش باعث افزایش طول عمر میشود یا اگه تصادف نمیکرد و احتیاط میکرد طرف زنده بود و….‼️؟ ممنون.

آوای سنت : وعلیکم السلام
توجه به چند نکته لازم است :

۱️یکی از صفات خداوند علم است یعنی به جزئیات و کلیات همه امور آگاهی دارد و علم او علم کسبی نیست بلکه علم حضوری دارد و زمان و مکان تاثیری در کاستی و فزونی علم او ندارند پس خداوند قبل از خلقت این عالم هم به تمام آنچه رخ میدهد آگاه بوده است .

۲️-یکی دیگر از صفات خداوند، اراده است یعنی هر چیزی که انجام میشود با اراده خداوند است و بدون اراده خداوند هیچ کاری انجام نمیگردد.

۳️.تقدیرات خداوند دو نوع است؛معلق ، یعنی آنرا به چیزی تعلیق کرده مثلا اگر فلان کار انجام گیرد یا فلان صدقه انجام دهد یا فلان شخص برای انجام یا دفع آن کار دعا کند خداوند اگر قبول کند آن تقدیر را تغیر میدهد مثلا صدقه دفع بلاست یعنی بلای که معلق باشد .

اما تقدیر مبرم ، یعنی قطعی و بدون تغیر مثل اجل و مرگ انسان که قطعیست اما دوری و نزدیکی زمانش بعضی وقتها خداوند آنرا به انجام چیزهای معلق میکند که اگر انجام گیرد به تعویقش می اندازد و اگر نه در همان زمان انجام میگیرد.

پس نتیجه میگیریم که خداوند به همه چیز عالم است، منافاتی با اختیار انسان ندارد و چون خداوند علم دارد ولی تقدیر نکرده (در امور تکلیفی) که شخص باید حتما فلان کار انجام دهد .چون اگر اینطوری می بود ثواب و عقاب بی معنی بود و ارسال پیامبران و دین و شریعت بیهوده بود و خود انسان هم از روی کارهایش ، این اختیار را درک میکند.

اراده خداوند :اگر اراده عدم انجام کاری کند هیچوقت انجام نمیگیرد مثل عدم فوت شخصی که در تصادفی که هر کس صحنه آنرا ببیند جز فوت شخص حدسی نمیزند و یا اراده انجام کاری کند هیچکس نمیتواند در آن دخالت کند مثلا اینکه شخص تولد یابد یا نه و در کجا و چه منطقه و نژادی باشد و در کجا فوت کند و خود فوت شخص و غیره پس اینگونه موارد شخص مجبور است و مستحق ثواب و عقاب نیست و سبب امتیاز نیست
اما در امور تکلیفی اراده خداوند در طول اراده انسان قرار دارد یعنی هر وقت انسان تصمیم انجام کاری مثل نماز یا ترک آنرا گرفت خداوند اسبابش را برای فرد فراهم میکند و در ازل به این علم داشته است فلانی در فلان تاریخ قتلی را انجام میدهد یا نمازی را میخواند اما نفرموده که باید آن کار را بکند

اما بواسطه پیامبران بهش گوشزد کرده که انجام فلان کار بنفع خودت و جامعه است آن را انجام بده و ترک زنا برای خودت و جامعه منفعت دار است ترکش کن و در برابر اینها مسئول و مشمول عقاب و ثواب هستید پس شخص هر کدوم را اختیار کرد خداوند شرایطش را اش فراهم میکند.

اما به انجام اوامری که فرموده راضیست و به انجام نواهی یا ترک اوامرش ناراضیست.

بعضی وقتها انسان همه اسباب عادی ،انجام کاری را مهیا میکند اما خداوند اراده نمیکند،و انجام نمیگیرد و یا انسان اطلاع از کاری ندارد اما خداوند اسباب انجامش را فراهم میکند.

پس هیچکاری بدون اراده خدا نیست ،اما در کارهای تکلیفی خداوند انسان را مجبور نمیکند و در اغلب موارد اراده خود را تابع اراده انسان میکند.

نکته :در بعضی موارد مثل یه تصادف بعضی افراد میگویند که اراده خدا بوده طرف دیگر میگوید که اراده خدا کجا بود اگر آن شخص مراعات میکرد و تند نمیرفت و قوانین را رعایت میکرد فوت نمیکرد اگر منظورش این باشد که خداوند او را مجبور نکرده کفر نیست اما لفظش رکیک است و اینرا نگوید اما اگر منظورش این باشد که بدون اراده خدا انجام گرفته کفر است چون هیچ کاری بدون اراده و قدرت خداوند انجام نمیگیرد.

پس برای حالی شدن از مقوله اختیار و قضا و قدر باید، علم و اراده خدا و اختیار انسان حالی شویم و آنها را قاطی نکنیم.

مسئله قضا و قدر از مسایل گنگ و پیچیده و وسیع علم کلام است اما بیش از این در اینجا نمیگنجد.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن