مقالات و یادداشت ها

روز جهانی زبان مادری(روژی جیهانی زمانی دایک)

دکتر نورالدین یوسفی

آوای سنت : زبان مادری به عنوان حق طبیعی و مسلم هر فرد باید حفظ شود و اگر به دلایل آموزشی و سیاسی لازم است یک زبان مشترک در کشوری رایج باشد لازم است که سایر زبان ها نیز در چرخه آموزش رسمی قرار بگیرند و در کنار زبان ملی و مشترک در مدارس آموزش داده شوند تا حس هم هویتی و برابری در میان دانش آموزان و به تبع آن سایر اقشار جامعه تقویت گردد. البته این امر مستلزم راهکارهای ویژه می باشد و براساس رویه های موجود باید مدل بومی برای هر کشور طراحی گردد.

زبان بارزترین ویژگی انسان است که او را موجودی متمایز می سازد. اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی در اهمیت بی نظیر زبان هم رای هستند و همگان بر جایگاه بلند آن در حیات بشر واقف و معترفند. از نظر زبانشناسی هیچ زبانی را بر زبان دیگری برتری نیست و ماهیت همه ی زبان ها یکی است و اختلاف زبان ها نه در ماهیت بلکه در میزان پشتوانه مکتوب و شفاهی آن ها است. در قرآن کریم نیز اختلاف زبانی در کنار اختلاف رنگ انسان ها به عنوان آیات الهی بیان شده اند و برتری انسان ها نسبت به هم نه در رنگ و زبان بلکه در شاخص تقوا بیان شده است.

زبان مادری اولین دریچه ورود کودک به اجتماع است که زمینه هویت سازی و پرورش شخصیت او را فراهم می کند. احساسات و عواطف کودک از همان ابتدا تحت تاثیر آواهای و واژگان زبان مادری قرار می گیرد بطوریکه این ویژگیها تا پایان عمر با او خواهند بود. این ادعا نیازمند اثبات و ارائه دلیل نیست چون هر انسانی با مراجعه به خود آن را در می یابد!

از نظر صاحب نظران حوزه زبان روش واحدی برای توضیح چگونگی یادگیری یا اکتساب زبان وجود ندارد ولی در اکثر نظریه ها تاثیر عوامل درونی (ذهنی) و محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از برجسته ترین نظریه ها مربوط به نوام چامسکی است. و ی معتقد است کودک به طور فطری و ژنتیکی مجهز به سخت افزار اکتساب زبان زبان است که از دو مولفه مهم اصول و پارامتر ها تشکیل شده است به این معنی که در تمام زبان ها یک اصول معینی وجود دارد مثلا مفاهیمی چون اسم، فعل، عدد و … در تمامی زبان ها یافت می شود و در کنار این اصول ثابت پارامترهای متغیر وجد دارند که مختص هر زبان است و باعث تفاوت زبان ها می شود مثلا در زبان فارسی می توان فاعل را از اول جمله حذف کرد ولی این عمل در زبان انگلیسی ممکن نیست. از نظر وی زبان ها از نظر ماهیتی دارای ارزش یکسان می باشند.

حال این سوال پیش می آید که آیا زبان های دیگر می توانند جای زبان مادری فرد را بگیرند؟ در جواب باید گفت اگر زبان را یک ابزار ارتباطی صرف در نظر بگیریم شاید بتوان گفت این امر ممکن است ولی واقعیت این است که زبان فقط یک ابزار نیست بلکه سازنده هویت و شخصیت فرد است و از این منظر هیچ زبان بیگانه ای نمی تواند جای زبان مادری را برای فرد پر کند!

سوال دیگر ممکن است چنین مطرح شود که تکلیف زبان مادری در جوامع چند زبانه چه خواهد بود؟ براساس تجربیات مختلف اثبات شده است که چند زبانگی نه تنها تهدید برای هویت یک جامعه نخواهد بود بلکه می تواند منبع غنای هویتی و فرهنگی برای آن جوامع گردد به شرطی که هیچکدام از زبان ها به نفع زبان دیگری در معرض تهدید و نابودی قرار نگیرند. چون زبان مادری همان هویت و شخصیت فرد است محروم کردن او از این موهبت طبیعی کمتر از ترور جان او نخواهد بود! اگر زبان و گویش را به گل تشبیه کنیم کشور چند زبانه به مثابه تابلویی رنگارنگ خواهد بود که که زبان ملی زمینه اصلی و دیگر گویش ها نیز نقش های چشم نواز آن خواهند بود!

زبان مادری به عنوان حق طبیعی و مسلم هر فرد باید حفظ شود و اگر به دلایل آموزشی و سیاسی لازم است یک زبان مشترک در کشوری رایج باشد لازم است که سایر زبان ها نیز در چرخه آموزش رسمی قرار بگیرند و در کنار زبان ملی و مشترک در مدارس آموزش داده شوند تا حس هم هویتی و برابری در میان دانش آموزان و به تبع آن سایر اقشار جامعه تقویت گردد. البته این امر مستلزم راهکارهای ویزه می باشد و براساس رویه های موجود باید مدل بومی برای هر کشور طراحی گردد.

خطر از بین رفتن بسیاری از زبان ها یک خطر جدی است و امروزه زبان انگلیسی در مقیاس وسیع تهدیدی بالفعل برای سایر زبان ها به شمار می آید و بیشتر کشورها به فکر چاره افتاده اند. یک راه برای کشورهایی که چندین زبان و گویش درآن ها وجود دارد این است که با بها دادن به زبان های داخلی خود زمینه نفوذ سریع و آسان زبان انگلیسی را از بین ببرند تا حس ملی تقویت و گرایش به زبان بیگانه کم شود. البته این مطلب به معنی نفی آموزش زبان های خارجی و از جمله زبان انگلیسی برای اهداف علمی و روابط بین فرهنگی نیست بلکه منظور این است که در این زمینه از افراط و تفریط حذر شود.

در قوانین کشورهای مختلف که اقوام متعدد در آنها به سر می برند حق آموزش به زبان مادری برای اقوام مختلف به رسمیت شناخته شده است و در اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است” استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس ، در کنار زبان فارسی آزاد است”. نتایج تحقیقات مبتنی بر تجربه دیگر کشورها، برای نمونه کانادا، هند و سوئد، نشان می دهد که تنوع زبانی یک فرصت است و به هیچ عنوان نباید آن را تهدیدی برای وحدت ملی به حساب آورد چرا که استفاده از زبان مادری قومیت های مختلف در یک نظام آموزشی واحد دلبستگی ملی را افزایش می دهد.

اقدام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در صدور مجوز برای پذیرش دانشجو در آموزش زبانهای دیگر از جمله کردی و آذری را به فال نیک گرفته و آن را اقدامی بسیار ارزشمند در راستای اجرایی نمودن اصول قانون اساسی و افزایش همبستگی ملی و توجه به حقوق شهروندی می دانم وامیدوارم در همین راستا برای آموزش زبان های مادری- قومیت های مختلف- در مدارس نیز گام های عملی برداشته شود. این رویکرد به عنوان آغاز توجه به تکاثر فرهنگی و قومیتی در چهارچوب قانون اساسی و ارتقای وحدت ملی بسیار مثبت است و امید است محدود به چند دانشگاه یا چند زبان ایرانی نشود و در تمامی دانشگاه هایی که ظرفیت دایر کردن این رشته ها را دارند اجرایی گردد. همانطور که اشاره گردید توجه به سایر زبان های ایرانی در کنار زبان ملی (فارسی) نه تنها تهدید به حساب نمی آید بلکه یک فرصت بسیار گرانبها را فراهم می کند و باعث تکثر فرهنگی بیشتر و احساس تعلق خاطر عمیق تر اقوام مختلف ایرانی به نمادهای ملی و نظام آموزشی کشور می گردد.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن