جهان اسلامعمومی
موضوعات داغ

نقش اسرائیل در مهندسی رخدادها در جهان عرب

آوای سنت: سلیمان صالح در روزهای اخیر در یادداشتی به بررسی نقش اسرائیل در تحولات جهان عرب پرداخته است.

در این یادداشت که در الجزیره منتشر شده است،نویسنده رژیم صهیونیستی را عامل اصلی کودتاها بر علیه دموکراسیهای جهان عرب قلمداد می کند.سرویس ترجمه آوای سنت این یادداشت را تقدیم کاربر ان خود می نماید.

ملت به اندیشمندانی نیاز دارد که واقعیت را عمیقاً ببینند وحقایق را با وضوح و شجاعت تمام بیان کنند.

یکی از مهمترین زمینه هایی که نیاز به شجاعت محققان دارد ،نقش اسرائیل در مهندسی واقعیتهای عربی ، جلوگیری از تصمیم گیری سرنوشت توسط مردم عرب ولمس تجربیات دموکراتیک است.

شواهد زیادی در مورد نقش اسرائیل در کودتاهای منتهی به بهار عربی ،وجود دارد که أظهر من الشمس است. اما این شواهد توسط رسانه ها نادیده گرفته می شود. زیرا این رسانه ها،آزادی خود را از دست داده اند و دیگر قادر به انجام وظیفه ذاتی خود در راستای احقاق حقوق مردم نیستند.

سیاستمداران نیز از ترس ظلم و ستم مقامات رژیم صهیونیستی در حق آنهاو برنامه های جاسوسی این رژیم که رویاها را در خواب رصد می کند ، این حقایق را نادیده گرفتند.

یک سیاستمداردر صورتی که در این زمینه شجاعت به خرج دهد،ممکن است خود را در سلول انفرادی ببیند. یا پس از مدت ها ناپدید شدن اجباری یا تبعید به خارج از کشور، به اعدام محکوم شود. ملت دیگر نیازی به کسانی ندارد که کودتاها نشان داد،آنها بسیار ضعیف هستند و نمی توانند مردم را در مواجهه با چالش ها و خطرات رهبری کنند.

ملت به دنبال رهبران جدیدی است که ضعف را نپذیرفته،ترس را نادیده بگیرند و شجاعانه پیشروی کنندو با استبداد عربی به رهبری اسرائیل مبارزه نمایند.

یکی از روشنفکران سرشناس عرب می گوید:هیچ رئیس جمهوری بدون رضایت و تأیید اسرائیل نمی تواند بر مصر حکومت کند واین اسرائیل است که می تواند مشکل سد اتیوپی را حل کند.

آیا کسی از نقش اسرائیل در مهندسی واقعیت عربی ناآگاه است؟ این استبداد عربی بر نیروی وحشیانه اش در تسلیم کردن مردم وسکوت کشورهای غربی – که مدعی دفاع از دموکراسی هستند – در مورد کشتارهایی که توسط مقامات کودتا انجام می شود ، استوار است.

چرا قیس سعید؟

  پرونده کودتای تونس حقایق جدیدی را روشن می کند که ملت باید بداند.

راه ورود به قلب مردم تونس،مخالفت با عادی سازی روابط با اسرائیل بود و بدین ترتیب قیس سعید توانست با رای تونسی هایی که عادی سازی را رد می کنند به حکومت برسد.

اما حاکمان مستبد عربی مرتبط با اسرائیل نقشه ای کشیدند تا با فشار بر قانون اساسی و دموکراسی و تعطیلی پارلمان،سعید را ازچشمان مردم بیندازند.

از آنجا که رئیس جمهور تونس نتوانست برای خود یک شورای راهبردی تشکیل دهد ،مستبدان عرب توانستند کودتایی را که در نهایت منجر به سقوط وی می شود، برای وی مهیا کنند،تا از شر او و دموکراسی تونس که می تواند الهام بخش مردم دیگر کشورهای عربی باشد ،خلاص شوند.

واضح بود که مستبدان عرب وذینفعان نادان مانند حزب مشروطه آزاد و رئیس آن ، که دشمنی خود را با اسلام اعلام می کند برای براندازی دموکراسی دست به کار شدند.

آیا برای مردم تونس روشن نبود که چه کسی این اراذل و اوباش را هدایت می کند ، و چه کسانی از آنها برای مدیریت صحنه ای که باید با کودتا خاتمه می یافت،استفاده می کند،همانطور که در مصر در سال ۲۰۱۳ اتفاق افتاد؟

آیا برای همه ناظران روشن نبود که مستبدان عرب می خواهند تونس را سرنگون کنند و در لایه های زیرین این تصمیم،اتحاد قدرتمند با اسرائیل وجود دارد؟

 روشهای اسرائیل مختلف است.

این رژیم دیگر صحنه ای را که می تواند احساسات عزت ملی مردم را برانگیزد هدایت نمی کند . اما از ستمگران عرب که با این رژیم متحد شده اند استفاده می کند . همچنین با پرداخت پول هنگفت به اراذل و اوباشی که زمینه را برای کودتا آماده می کنند.

این امر در مورد مصر روشن بود ،جایی که میلیاردها پول برای ایجاد رسانه هایی هزینه شد که آگاهی مردم را جعل می کنند .این رسانه های جعلی یک گزینه را در مقابل مردم قرار دادند: یا از کودتا حمایت کنید یا اینکه مصر شبیه سوریه و عراق شود.

واضح است که این روشها در تونس نیز تکرار شد و اراذل و اوباش تمایل به سوزاندن مقرهای جنبش النهضه داشتند.همانطور که مقر حزب آزادی و عدالت در مصر را نیز سوزاندند.

واضح است که ظالمان عرب توانایی نوآوری و ابداع روشهای جدید را از دست داده اند،نکته جدید در تونس،استفاده از رئیس جمهور منتخب برای سرنگونی دموکراسی بود.

سفر سعید به مصر آغاز این رویدادهابود،زمانی که او مسیرخود را تغییر داد و با چهره ای متفاوت تر از چهره ای که با آن به مصر رفته بود بازگشت.

واضح است که کودتای مصری نقش مهمی در مدیریت صحنه در تونس ایفا می کند.جایی که رسانه های مصری کودتا را تشویق کردند و آن را پیروزی بر اخوان المسلمین دانستند.

این امر ما را وادار می کند تا یک پرسش مهم را مطرح کنیم: چرا استبدادهای عرب با چنین قساوت،وحشیگری وستمگری با جریانهای اسلامی برخورد می کنند؟

ازجمله این جریان های اسلامی،اخوان المسلمین ،که اسرائیل همیشه آنها را تنها دشمن باقی مانده می دانست و به وضوح اعلام می کند که از متحدانش- ظالمان عرب- می خواهد تا به این رژیم در حذف آنها کمک کنند.

مطالعات عربی از سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که هدف اصلی کودتاها از بین بردن جریانهای اسلامی با حمایت بین المللی و منطقه ای پس از اتهام آن به تروریسم است.

آیا می توان “النهضه” را متهم به تروریسم کرد؟

جنبش النهضه در پایبندی خود به صلح طلبی تا حدی اغراق کرده است که رفتار سیاسی آن مورد تمسخر قرار گرفته است .تا حدی که بسیاری از حقوق خودرا به ویژه درتشکیل دولت واگذار کرده است.

شواهد به وضوح نشان می دهد که اسلام و همه کسانی که دارای عقاید اسلامی هستند ویا از آزادی ،دموکراسی وحقوق مردم برای تعیین سرنوشت خود دفاع می کنند،به تروریسم متهم می شوند.

واضح است که اسرائیل با کمک متحدان مستبد خود،برای جلوگیری از ایجاد تجربیات دموکراتیک مردم عرب تلاش می کند،تا نتوانند به استقلال همه جانبه برسند و از منابع مادی و انسانی خود برای دستیابی به توسعه یا ایجاد یک اقتصاد قدرتمند دست یابند.

همچنین واضح بود که تجربه ترکیه ترس کشورهای غربی و اسرائیل را برانگیخته است.بنابراین این رژیم تصمیم گرفت از ستمگران عرب برای جلوگیری از تکرار این تجربه استفاده کند.

ایده اتحاد بین محمد مرسی ، رئیس جمهور مصر و رجب طیب اردوغان ،همتای ترکیه ای وی ،یکی از مهمترین عواملی بود که کودتا در مصررا برانگیخت و به عنوان تنها روش برای سرنگونی تجربه دموکراتیک مصر بر آن توافق کردند.

اسرائیل کاملاً آگاه است که همه مردم عرب،عادی سازی را با این رژیم را رد می کنند و معتقدند که اتحاد با این رژیم،خیانت به ملت و دین این مردم است و این در مصر زمانی مشهود بود که تظاهرات مردمی به سوی سفارت اسرائیل رفت ومردم به سوی این سفارت، سنگ پرتاب کردند.

در تونس واضح بود که مردم سعید را برای اعلام رد عادی سازی با اسرائیل انتخاب کردند.

مرسی نیز به اصول و مشروعیت خود پایبند بود .برای حفاظت از مردم و کشورش فداکاری کرد و پس از سالها زندگی در سلول انفرادی و ممنوع الملاقات بودن با مردمش از ترس افشای حقایق به شهادت رسید.

میلیونها مبارز هم برای دستیابی به استقلال و دموکراسی همه جانبه و  آزادی مردم خود و حق انتخاب رئیس جمهوری که نه اسرائیل و نه کشورهای غربی او را تأیید کند ، همین راه را می پیمایند و مبارزه می کنند.

در مورد سعید،او تسلیم مستبدان عرب شد،برنامه آنها را برای سرنگونی انقلاب تونس وتجربه دموکراتیک آن اجرا وبه مهندسی واقعیتهای عرب به نفع اسرائیل و آمریکا کمک کرد.

آرامش ظاهری جهان عرب بر پایه ترس ،ضعف ،تسلیم در برابر حاکمان مستبداست.

اما طوفان گسترده ای هم وجود دارد که کسانی که بصیرت دارند و تاریخ و واقعیت را عمیق می خوانند می توانند آن را ببینند.اسرائیل به خوبی پیامدهای آن طوفان را می داند.

بنابراین با حاکمان مستبد عرب متحد شد تا وزش این طوفان را به تعویق بیندازد و برای مهندسی واقعیت عربی با هدف حفظ امنیت وتسلط بیشتر خود بر منطقه،تلاش می کند.

مردم تونس،که رهبری انقلاب های عربی علیه حاکمان مستبد را بر عهده داشتند،می توانند بار دیگر مردم دیگر سرزمین های عربی را در قیامی همه جانبه که حق زندگی ،آزادی و دموکراسی ملت را به آنها باز می گرداند،هدایت کنند.

حقیقتی که اسرائیل به خوبی می داند این است که این خشم درونی مردم روزی منفجر می شود و صدای انفجار آن در تمام جهان طنین انداز خواهد شد.

مشکل حاکمان مستبد عرب این است که آنها تاریخ نمی خوانند و همچنان معتقدند که سیاست –همانطور که جمال عبدالناصر-می گفت:یک میراث است نه یک علم.

اصل مطلب را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن