حقوق زنان در اسلامزن و خانواده

چکیده ای از سهم حقوق زن در پارادایم هایی که پایه های انقلاب های بزرگ در چند صده اخیر بوده اند.

آوای سنت :  آمریکا و فرانسه در قرن ۱۸ دو انقلاب بزرگ و بنیادین رو به اسم خود ثبت کردند، اما هیچ حرف و سخنی از حقوق زن در آن به میان نیامد.

در فرانسه هم تا پیش از انقلاب اساسا هیچ مدرسه دخترانه ای وجود نداشت، در اواخرِ نیمه نخست قرن بیست، یعنی سال ۱۹۲۰ بود که قانون برابری زن و مرد در حقوق سیاسی جایی برای خود باز کرد.
(روسو،امیل، صفحه ۲۴۵)

دو قرن پس از انقلاب در فرانسه حقوق زنان به رسمیت شناخته شد.
مردان در مری انگلند حق تنبیه فیزیکی زن را تا سر حد مرگ داشتند و اگر زن زنده می ماند مرد از تعقیب کیفری جان سالم به در می برد.
مردان متاهل حق روابط جنسی با روسپیان را داشته اما زن تا زمانی که مرد او رو رها نکرده بود چنین حقی نداشتند.
اگر زن پولی رو بدست می آورد متعلق به شوهر وی بوده و اگر هم حین ازدواج مال و ثروتی را با خود به همراه می آورد مرد حق تصرف و خرج اون اموال و ثروت را داشته.
( ویلدورانت، لذات فلسفه، صفحه ۱۵۰)

در انگلیس، زنان محجور محسوب شده و حق تصرف در دارایی های خود را نداشتند! در نهایت در سال ۱۸۷۰ میلادی قانوت مالکیت زن شوهردار از زنان رفع حجر کرد.

در سال ۱۸۷۰ به موجب قانونی زنان انگلیسی از حق نگهداری پولی که بدست می آوردند برخوردار شدند. البته این قانون اخلاقیِ مسیحی را کارخانه دارانِ مجلس عوامِ انگلیس وضع کردن تا بتوانند زنان را به کارخانه ها بکشانند و نیروی کار لازم برای نیل به اهداف مالی خویش را داشته باشند.
( ویلدورانت، لذات فلسفه، صفحه ۱۵۱)

تا سال ۱۹۴۸ اساسا بحثی از برابری حقوق زن و مرد مطرح نبود! صرفا صحبت از حقوق دهقان در برابر ارباب و کارگر در برابر کارفرما و ملت در برابر دولت مطرح بود. در قرن ۱۸ ادبیات فکری، یعنی ادبیاتی که کانون انقلاب های بزرگ بود برای زن نه قائل بر آزادی بود و نه استقلال!

نمی دانیم چقدر از دلبستگی کانت به آراء روسو مطلع هستید، اما باید عرض کنیم که کانت از سر شوق، نوشته های روسو را مطالعه می کرده، و اندیشه های کانت که زن را لعبت مجلس آراء می دانست و اجازه نزدیک شدن آن به نقد عقل محض را نمی داد، کاملا متاثر و الهام گرفته از عقاید روسو بوده است.

لذا کاملا به بحث تساوی حق زن و مرد خط بطلان می کشد.
و عجیب نیست که تا مدت ها بحثی از حقوق زن در انقلاب های بزرگ نبوده است.

? اما در ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن گفته شده که هیچ یک از زنان و مردان و قبایل و طوائف و نژادها بر دیگران برتری ندارند، مگر به پرهیزکاری و تقوای الهی.

«یا أیها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی… ان اکرمکم عند الله أتقیکم»؛

? «ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسائی متقابل حاصل کنید. قطعا و حتما ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است».( نه مرد ها به خاطر مرد بودنشان ارجمندند و نه زن ها به خاطر زن بودنشان)

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن