مقالات و یادداشت ها

اسلام میانه، مارکسیسم افراطی یا لیبرالیسم افراطی؟

آوای سنت : سوسیالیسم( مخصوصا در شاخه مارکسیستی) و لیبرالیسم به جهت تضاد در مبانی همواره در کشمکش بوده و راه میانه را گم کرده‌اند.

یکی اصالت را به جمع داده و دیگری به فرد؛
بر همین اساس یکی شعار برابری سر داده و دیگری شعار آزادی!
به لحاظ نفوذ سیاسی‌ای هم که در جوامع امروزی دارند دو بلوک غرب و شرق را به وجود آورده‌، صحنه روابط بین‌المللی را همواره به نزاع کشانده و کشورهای متبوع خود را نیز وادار به واکنش و جبهه‌گیری می‌کنند.

دامنه این افراط و تفریط، حتی مسایل اخلاقی را هم دربرگرفته است. اساسا تمام ایسم‌ها بنا به اصالت‌گرایی خود همواره از یکی از دو سر بام می‌افتند.
لزومی ندارد از بین دوگانه‌ی جامعه یا فرد، تنها یکی را اصیل بدانیم و تمام تلاش خود برای سرکوب دیگری بکار بریم؟!

قبلا از لیبرالها سخن رفت، اما در نقد کوتاهی از سوسیالیسم، همین بس که بنا به اصالت دادن به جمع، حتی مسائل غریزی چون حق مالکیت خصوصی و حتی حق داشتن همسر و فرزند را نوعی برده‌داری تلقی نموده و درصدد تغییر غرایز برآمده‌اند. بدین ترتیب همسر و فرزندان وجهه شخصی خود را از دست داده و به اجتماع تعلق می‌گیرند و کسی حق ندارد ادعای داشتن همسر و فرزند کند!.

اینجاست که نقش وسطیت اسلام در برابر این دو مکتب متخالف( و تمام ایسم‌های فلسفی و سیاسی) برجسته می‌شود. اسلام اصالت را به هیچ کدام نمی‌دهد و هم جمع و هم فردیت را تا حدودی که مطابق با غرایز و فطرت خدادی باشند، قبول دارد.

مالکیت خصوصی و بازار آزاد را که تجلی آزادی‌های فردی است، قبول داشته، اما با تعیین حدودی بر آن، برابری را نیز، حتی بسیار وجیه‌تر از سوسیالیسم و مارکسیسم ارائه می‌کند.

در اسلام هر کس آزاد است از طرق مشروع، کسب درآمد کرده و حق مالکیت خصوصی نسبت به اموال خویش داشته باشد، اما برای ایجاد عدالت و توازن همانگونه که در حکم زکات مشهود است، فقرا سهمی مشخص و نسبی از اموال ثروتمندان دارند.

بدین ترتیب نه آن آزادی افسار گسیخته لیبرالیسم مورد تایید است و نه برابری افراطی کمونیستی که حق تلاشگران را ضایع می‌کند.

نویسنده : ابراهیم سوری

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن