آوای سنت : دنیای کنونی ما دنیای تنوع است. تنوع اندیشهها، عقاید، سلیقهها، فرهنگها، عنعنات و رسم و رواجهای بسیار. انسانها در امور دینی و مذهبی خود نیز تفاوت دارند. هزاران دین در دنیای معاصر در سرزمینهای مختلف پیروان خود را دارند. اگر کسی به شبه قاره هند مسافرت نماید، یا در کشورهای مختلف آفریقایی سیری و سیاحتی بنماید، بیشتر از سایر اماکن متوجه این تنوع میشود.
به هر حال، حق و ناحق ادیان در روز رستاخیز معلوم میشود. البته برای ما مسلمانان در همین دنیا واضح و آشکار است که دین ما بر حق است، چون ثبوت آن از جانب حقتعالی مانند ثبوت وجود خورشید در آسمان در جریان روز روشن است.
در دنیا باید همه به عقاید یکدیگر احترام داشته باشند. این از اخلاقیات متمدنانه انسانهای خوب است. دنیای امروز دنیای علم و پیشرفت است، دنیای تحقیق و مطالعه است، دنیای انتقاد و پیشنهاد است، نه دنیای توهین و تحقیر. یقیناً هر آن کس که توهین میکند، خود انسانی است اهانت شده که از ارزشهای تمدنی بشر امروز بیگانه است.
اسلام به عنوان دینی که سنگ تمام تمدنهای الهی و بشری است، بر این امر توصیه و تأکید دارد که یک انسان مسلمان در مقابل عقاید و باورهای دیگران از ادب اسلامی کار بگیرد و دست به توهین و تحقیر نزند که چنین اعمالی ضمن این که قبح ذاتی دارند، سبب بروز تبعات بدی هم میشوند.
حقتعالی بندگان مؤمن خود را از اینکه به خدایان دیگران اهانت کنند نهی نموده است. اینکه با وجود معرفت اسلام به بطلان عقاید ادیان خرافی است. پروردگار عالم میفرماید:
{وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ}[الأنعام، ۱۰۸] (و دشنام ندهید آنانیرا که به غیر از خدا میخوانند چون آنان نیز خدای را تجاوزکارانه و بدون علم دشنام میدهند).
در این آیه ما مسلمانان از این که به بتهای بت پرستان و هر چه را که میپرستند دشنام دهیم منع شدیم. این ادب بزرگ اسلامی را نشان میدهد. این میزان عظمت تمدن اسلامی را به رُخ میکشد. این نشان میدهد که دین مقدس اسلام چقدر بر اصول و پایههای مدنیت متوازن و خوب بنا شده است.
اما در کنار ما مسلمانان، گروههایی هم هستند که از این ادب برخوردار نیستند. آنان هر از چندگاهی به عقاید ما مسلمانان میتازند که عملکردشان مفتضحانه و غیر متمدنانه و نشان از ذبونی و ذلت توهین کنندگان است. چه، دینی به این عظمت و به این خوبی با پیامبری به این مهربانی که رحمتی است برای عالمیان، لایق گرویدن است نه دشنام دادن، لایق تحسین و توقیر و احترام است نه بی احترامی.
علت چنین توهینهایی بر میگردد به:
یک: جهالت توهین کنندگان: کسانی که توهین میکنند نسبت به اسلام و ارزشهای واقعی آن جاهل و نادانند. آنان با عظمت این دین آشنایی و معرفت لازم را ندارند.
دو: عقدمندی توهین کنندگان: کسانیکه توهین میکنند تمام وجودشان را حقد و کینه نسبت به اسلام گرفته است. این حقد به حدی زیادی است که کنترل اعمالشان را از آنها میگیرد. البته این عقده ناشی از عملکرد اسلام نیست بلکه نشأت گرفته از اعمال برخی از ما مسلمانان است.
سه: بی فرهنگی توهین کنندگان: کسانیکه توهین میکنند واقعاً انسانهای بی فرهنگی اند، زیرا آدم با فرهنگ عالی هیچ وقت به خود اجازه چنین توهینهایی را نمیدهد.
در کنار اینها عامل دیگری هم هست. این عامل به ما مسلمانان بر میگردد. مایی که ادعای مسلمانی میکنیم نتوانستیم چهره اسلام را به درستی بنمایانیم و به دیگران نشان دهیم. ما مسلمانان با اعمال و رفتارهای ناپسند خود به دیگران نشان دادیم که در ادعای اسلامیت خود دروغ میگوییم. مشکل این است که بسیاری از مردم جهان اعمال ما مسلمانان را به اسلام نسبت میدهند و گمان میکنند دین اسلام چنین است. در حالی که بسیاری از اعمال ما ربطی به این دین حنیف ندارد.
دروغ، خدعه، جنگ و خونریزی، اختلاف و کشمکش، نفاق و دورویی و صدها صفت نا پسند که اسلام از آنها نهی به عمل آورده متأسفانه که توسط ما به انجام میرسد. مردم جهان هم گمان میکنند که دین ما چنین است. اگرچه این برخاسته از جهالت دیگران نسبت به اسلام است، اما نباید کوتاهی های خود را ما مسلمانان نادیده بگیریم.
دکتر عبدالمجید صمیم