مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

دلایل عدم همراهی جامعه با فراخوانهای اخیر

یادداشتی از عثمان احسانی

آوای سنت : در ماههای گذشته و بدنبال فوت خانم مهسا امینی، اعتراضات و ناآرامیهایی در مناطق مختلف کشور به وقوع پیوست.

در چهل سال گذشته، تقریبا عادت کرده ایم که تحولات داخلی ایران همواره با موضع گیریهای فعالان سیاسی خارج از کشور و مقامات کشورهای غربی همراه بوده است.در تحولات اخیر کشور، این شرایط برجسته تر شده و هدایت و به شکل عینی ، تعیین خط مشی سمت و سوی اعتراضات، از خارج از مرزها انجام گرفت.

در ماه نخستِ اعتراضات و ناآرامیها، فراخوانهای اعتراض و اعتصاب با واکنش اقشار جوان در شهرهای مختلف مواجه شده و در برخی از موارد، حوادث تلخی را خلق کرد.

با عبور از ماههای نخست، موج اعتراضات فروکش کرده و در غالب شهرها، اوضاع به شرایط عادی برگشته است(هر چند در برخی از شهرهای کردنشین هنوز هم، شرایط عادیِ قبل از اعتراضات حاکم نشده است).

  شرایطِ کنونیِ جامعه، حکایت از این دارد که که به قول رئیس مجلس، اوضاع عادی شده و باید با درس گرفتن از رخدادهای ماههای اخیر، فصل نوینی از حکمرانی در کشور آغاز گردد.

یکی از سوالاتی که در روزهای اخیر در محافل رسانه ای در زمینه آن بحث می گردد،دلایل عدم همراهی مردم و بخصوص جوانان با فراخوانهای اخیر فعالان خارج نشین است.

به راستی چرا به مانند روزهای نخست، فراخوانهای رسانه های خارج از کشور،در شهرهای مختلف موج آفرینی نمی کند؟

بنظر می رسد دلایل متعددی برای شرایط فوق وجود دارد:

دلیل اولی که برای این شرایط می توان ذکر کرد هزینه های اقتصادی و اجتماعی سنگین ناآرامیهای ماههای گذشته بر معیشت خانوارهای ایرانی بوده است.

شرایط معیشتی خانواده های ما در سالهای اخیر تحت تاثیر اعمال تحریم های ظالمانه غربیها و سوءمدیریت برخی از مدیران در وضعیت مناسبی قرار نداشته است.

در این شرایط، ناآرامیها و اعتصابات هفته های گذشته، ضربات دیگری بر پیکر نحیف معیشت خانوارهای ایرانی وارد کرد.

شوربختانه این رویداد ها باعث تشدید تحریم های خارجی بر علیه کشورمان نیز شده است.تحریم هایی که در گذشته ثابت کرده است که هیچ تاثیری بر رفتار نظام نداشته و صرفا معیشت مردم را در تنگنا قرار می دهد.

دلیل دومی که برای عدم همراهی مردم با فراخوانهای اخیر وجود دارد، بی اعتمادی بخش های مهم جامعه به نیات پشت پرده هدایت کنندگان این جریانات است.

بنظر می رسد بعد از موج ایجاد شده بعد از درگذشت خانم مهسا امینی،اکنون غبارها فرو نشسته و جامعه در شرایطی مناسب تری به تحلیل رویدادها می پردازد. در این مرحله، با مشخص شدن برخی از جریان سازیهای نادرست رسانه های بیگانه، بخش هایی از جامعه، نسبت به همراهی با  فضاسازیهای جاری محتاط تر شده اند.

علت سومی که برای عدم همراهی مردم با فراخوانهای اخیر وجود دارد این است که در اوج اعتراضات و ناآرامیها، شاید در خوشبینانه ترین حالت ده درصد از مردم برای بیان مطالبات خود به خیابانها آمدند.در این شرایط عدم همراهی بخش قابل توجهی از مردم با این اعتراضات ،بتدریج کف خیابانها را خالی کرده و معترضان را راهی منازل خود کرد.

دلایل دیگری نیز برای شرایط جاری در کشور وجود دارد که از حوصله بحث ما خارج است.اما بنظر می رسد تحولات اخیر هم برای فعالان سیاسی خارج از کشور و هم برای مسئولان نظام درسهای ارزشمندی داشته است.

مهم ترین درس این تحولات برای فعالان سیاسی خارج نشین این است که با مردم در دوره جدید با ظرافت نگاه بیشتری به رویدادها نگاه می کنند و به راحتی نمی توانند از پایتخت های اروپایی برای جوانان ما مشق جنگ و خشونت بنویسند.

درس مهم این تحولات برای مسئولان نظام این است که آرامش حاکم بر جامعه آنها را دچار اشتباه محاسباتی نکند.مسئولان باید بدانند مردم در زندگی و معیشت روزمره خود با مشکلات عدیده ای مواجه هستند.برای حل این مشکلات نیز باید در اسرع وقت چاره اندیشی گردد.

اصلاح و بروز رسانی  برخی از رویه های فرهنگی و اجتماعی (با حفظ اصول بنیادین و ارزشی جامعه اسلامی) نیز ار ضرورتهای حیاتی است.

اگر مسئولان در شرایط کنونی بر این تصور باشند که همه مسائل تمام شده و نیازی به اصلاح روند ها ندارند اشتباهی راهبردی مرتکب خواهند شد….

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن