مقالات و یادداشت ها

طالبان و چند پرسش راهبردی

سوالات مهم در آستانه تشکیل دولت طالبان

آوای سنت : طالبان آینده نفوذ سیاسی را به نفع حکومت جدید خود تعیین کرده است وعملاً همه مسیرهای مذاکره ، از جمله مسیر دوحه ،را دور زد.

 به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت میزان اضطراب و وحشت حاکم بر ساختارهای فروپاشیده دولت افغانستان به طالبان کمک کرد تا پیشروی خود را قبل از اتمام طرح اخراج مترجمان یا کارگران ارتش آمریکا تسریع کند.با فرار سریع اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان،طالبان که با زیرکی این لحظه را زیر نظر داشتند، تا کاخ ریاست جمهوری پیش رفتند و بازگشت امارت اسلامی را برای حکومت جدید اعلام کردند.

این تراژدی اخیر به تنهایی نشان دهنده معضل آمریکایی ها در ایجاد یک دولت جایگزین مناسب برای پروژه آنها در ساختار دولت افغانستان و ائتلاف هایی است که توسط طرفهای افغان مخالف طالبان یا با مداخله کشورهای منطقه به ویژه هند ، پاکستان ، ایران و ترکیه ایجاد شده است.

اما این تئاتر استراتژیک،چشم اندازی نیست که ما عناصر آن را در اینجا مشاهده می کنیم:

اولا: شادی پیروزی قوم مسلمانی که غرب علیه آنها جنگ ناعادلانه انجام داده است کاملاً مشروع است . اما بخشی از آن جنگ،منوط به یک معادله داخلی افغانستان است که می تواند درگیری ملی و سیاسی به وجود آورد،موضوعی که  ناتو در جنگ  ۲۰۰۲ از آن بهره برد.

آیا این معادله امروز تمام شده است؟

سوال بعدی این است که آیا رویکرد طالبان در برخورد با این معادله و شکافهای فکری ، سیاسی و اجتماعی آن برای جلوگیری از ایجاد نیروی درگیری جدید و تبدیل آن به جنگ داخلی توسط طرف های منطقه ای و بین المللی تغییر کرده است؟

دوم: طالبان چگونه با جمعیت زیادی که نگران حکومت آنها هستند رفتار خواهند کرد؟

و چگونه می تواند وعده های خود درزمینه امنیت را به اقدامات واقع بینانه و فرهنگ ملی اسلامی فراگیر تبدیل کند که امنیت مخالفان تضمین شود وچگونه پدیده ترور را متوقف می کند؟

سوم: الگویی برای انتقال یک جنبش مذهبی ملی محافظه کار به یک ساختار دولتی متکی بر قانون اساسی ، که در آن طالبان برای ایجاد دولت جدید به تلاشهای گسترده  نیاز دارند.

آیا لازم است نام امارت اسلامی حفظ شود یا دولت اسلامی افغانستان باقی بماند؟

این نام ممکن است تثبیت شود، اما ساختار روابط ملی داخلی وخارجی نیازمند یک روش عملی است که طالبان با تکیه بر آن، توانایی های سیاسی خود و نحوه تعامل با فضای بین المللی و منطقه ای  را اثبات کند.

چهارم: افق اسلامی طالبان چیست؟ فقه مذاهب اربعه چه جایگاهی در تفکرات طالبان دارد؟و اگر جنبش اهل سنت صوفی متعلق به جهان اعتقادی باستانی در شرق اسلامی است ،جایگاه این فقه وجایگاه دولت و شهروندی در آن کجاست؟

طالبان به فقه دولت در اسلام و دیدگاه های مختلف متون علمای متأخر در آموزه های امام ابوحنیفه رض در مقابل کسانی که نگاه نقادانه ای نسبت به  دیدگاههای وی و دیگر آموزه های اهل سنت دارند ، چه نگاهی دارند؟

پنجم: آنچه افغانستان قبل و بعد از اشغال آمریکا تجربه کرد شاهد یک جنبش اجتماعی و نهادینه شدن سازمان های مدنی و مطالعات معاصردر این کشور بود که ارزشهای اسلام را در نظر می گیرد ، حتی اگر نهادهای غربی در آنجا مستقر باشند و درحال فعالیت باشند،شخصیت های دولتی و اجتماعی نیز در این پیشرفت و توسعه پروژه های شهری به نفع مردم افغانستان سهیم بوده اند، موضع طالبان در قبال آنها و این پروژه ها چگونه است؟

ششم: زن افغان  به تناسب آزادی های اجتماعی با حجابی مبتنی بر ارزشهای اسلامی که چارچوب آن در فقه متفاوت است ، ظاهر شد، موضع طالبان در مورد آن چیست؟

هفتم: طالبان با اقلیتها مستقر در شمال، ترکها و  شیعیان جنبش هزاره چگونه رفتارخواهد کرد؟

طالبان به چه  قانون اساسی رضایت خواهد داد که تمام گروه های ملی افغانستان در آن سهیم باشند؟

مجموعه این سوالات چالشی به طور مستقیم با توانایی طالبان در حفاظت از امنیت ملی و امنیت ملت افغانستان در برابر جنگ منافع ارتباط دارد که آنها با آتش آرام آنرا آماده می کنند و می پزند.

تا زمانی که پرونده های داخلی به صورت مسالمت آمیز حل و فصل نشود ، درهای جنگ جدیدی علیه طالبان باز است،این بار ، هیچ تلفات آمریکایی وجود ندارد ، اما خون مردم  افغانستان دوباره ریخته خواهد شد.

اصل مطلب را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن