آوای سنت : هنوز از ماه رجب بیرون نشدهایم. اولین ماه حرام که فرد است یعنی به تنهایی قرار دارد و قبل و بعد آن محرمی نیست.
بحث و حدیثهای این ماه در این روزها شاید این سوال را در ذهن هر خوانندهای تداعی نموده باشد که چه تناسبی میان “ماه” و “حرام” وجود دارد و آیا میشود ماههایی را که زمان هستند، وصف به حلیت یا حرمت نمود؟! و اصولاً فلسفه این ماهها چه میباشد؟
در آموزههای اسلام برخی از زمانها و مکانها بر برخ دیگر از زمانها و مکانها برتری و یا به عبارتی دیگر افضلیت دارند. مسجد الحرام و کعبهای که در آن قرار دارد، اشرف بقاع و اماکن در روی کره زمینند. مسجد الأقصی جای دیگری است که از برکت خدای تبارک و تعالی برخوردار شده و دارای فضیلت گردیده است.
روزها و شبها و ماهها نیز از چنین برتریها و مزایایی بر خوردارند، و در این میان روز جمعه و شب آن افضل ایام، و شبهای هفته است، ماه رمضان افضل ماههای سال و شب قدر بهترین شبهای آن است.
اما اگر خواسته باشیم کمی فراتر بیندیشیم و چندماه را در یک بسته دسته بندی کنیم، یقیناً که ماههای حرام یا به تعبیر قرآن کریم اشهر الحرم در جایگاه ویژهای قرار میگیرند.
منظور از ماههای حرام، ماههایی هستند که خدای تبارک و تعالی آنها را حرام گردانیده است. معنی این سخن این نیست که این ماهها حرام و سایر ماهها حلالند، خیر چنین نیست. منظور این است که شدت حرمت برخی از اعمال در این ماهها از سایر ماهها بیشتر و شدیدتر است. نیز به سبب اینکه در این ماهها برخی از اعمالی که در سایر ماهها حلالند حرام میشود، مانند جهاد و جنگ که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
بر حرمت اشهر الحرم این قول حق دلالت دارد:
{إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ} [التوبه، ۳۶] (در حقیقت شماره ماهها نزد خدا از روزی که آسمانها و زمین را آفریده در کتاب خدا دوازده ماه است. از این چهار ماه حرام است).
منظور از چهار ماه یک ماه فرد و سه ماه پیوست اند. ماه فرد ماه رجب میباشد که اکنون در آن قرار داریم و سه ماه پیاپی عبارتند از ماههای ذوالقعده، ذوالحجه و محرم.
اینماهها را از این جهت حرام میگویند که در آنها هر گونه تحرک نظامی و جنگ و خونریزی از سوی شریعت مقدس اسلام حرام قلمداد شده است. حتی جهاد در راه خدا (ج)، مگر اینکه به منظور دفاع مشروع باشد که در چنین حالتی جنگ و جهاد نه تنها که مشروع که به حالت اول خود یعنی فرضیت بر میگردد.
هدف از این ماهها در واقع ایجاد آتش بس در میان مسلمانان و غیر مسلمانان به منظور حفظ خونها و ایجاد فرصتهای لازم برای گفتگوهای صلح و پیشرفت دعوت از طریق مذاکره و مفاهمه است.
نیز به این سبب که در جاهلیت پیش از اسلام عربها به این ماهها حرمت قایل بودند و تلاش مینمودند در آن یا یکدیگر نجنگند و زمانی که اسلام آمد، چون دین حنیف اسلام دین رحمت و حقن خونها و حفاظت جانها بود، بر این عادت جاهلیت امضا نموده، و آنرا از جمله احکام امضایی خود قرار داد، تا بیان دارد که اسلام اولی به اینگونه کارهاست، و اسلام بر مبنای منطق و عقلانیتی بنا شده که پذیرای صلح و آشتی و قطع خونریزی و سفاکی است.
علاوه بر قطع جنگ و جهاد در این ماهها، افضلیت اشهر الحرم به خاطر وجود برخی از اعمال بزرگ دیگر در آن است که از جمله مهمترین آنها میتوان به فریضه و رکن حج اشاره کرد.
در این شکی نیست که فریضه حج در ماه ذوالحجه و دقیقاً در اواخر دهه اول و اوایل دهه دوم بین ۸ تا ۱۲ این ماه ادا میگردد. تمام فضایلی که حج دارد در واقع مربوط به ماه ذی الحجه نیز هست. در میان روزهای حج روز عرفه قرار دارد که در آن خدای تعالی به ملائکه خود به خاطر جمع شدن حجاج در صحرای عرفات مباهات مینماید و به آنها اعلان میکند که تمام این انسانهای گرد آمده در عرفات را مورد عفو و بخشش خود قرار داده است.
در این ماه دهه اول ذو الحجه نیز خود نمایی میکند. این همان دههای است که خدای تعالی به آن در سوره “والفجر و لیال عشر” سوگند یاد کرده است. دههای که از حیث ثواب اعمالی که در آنها انجام میشود در منزلت بلندی قرار دارد.
در این ماهها گناهانی که انجام میشود نیز نسبت به نفس گناه که در سایر ماهها انجام میشود از حیث آثار و پیامدها و کیفر متفاوت است، چنانکه حرمت ظلم هم در این ماه بسیار است. البته گناه و ظلم در تمام ماههای سال حرام میباشند.
فلسفه دیگری که این ماهها دارد، ایجاد فرصتهای ویژه در جهت انجام اعمال صالحه است. حقتعالی با ویژگی بخشیدن به برخی از ماهها و روزها وشبها چنین مقرر داشته تا فرصتهای طلایی با جایزههای نفیس ویژه در اختیار مؤمنان قرار دهد تا با انجام اعمال صالحه بیش از آنچه در حالات عادی پاداش میگیرند، در این فرصتها ثواب و اجر عظیم پروردگار خویش را کمایی نمایند.
به هر حال اینماه فرصتی است برای تشنگان دریای عمل صالح که با شنا و حرکت در این دریای خروشان از زلال آن به طهارت باطن و ظاهر خویش بپردازند و دل خود را همچون دریا از هر آنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد کنند.
سلام بر استاد صمیم
دانشمند شهیر هموطن
سایت آوای سنت هم خیلی خوب و جامع است
جزاکم الله خیرا کثیرا