مقالات و یادداشت ها

مبارزه با تروریسم و نتایج فاجعه بار آن

آوای سنت :  اصطلاح «جنگ علیه ترور» بیش از هر بیان عملی مرتبط با محتوای واقعی آن به یک عبارت توخالی نزدیک شده است. این علیرغم محبوبیت گسترده و سریع آن و سریعترین تمایل به استفاده از آن به دلخواه، بدون توجه به تفسیرهای صرفاً زبانی آن است.

به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت ، مایکل هوارد مورخ بریتانیایی تاریخ جنگ معتقد است مبارزه با تروریسم ماهیت جنگ را از بین برده است. او کسانی را که شعار می دادند این یک “جنگ جهانی” است، را به سخره گرفت و دوباره بر یک حقیقت دوگانه تاکید کرد.در واقع این اصلا چیز جدیدی نیست که آمریکا طبق معمول خود را در کنار خیر و در مقابل شر می بیند و مخالف واقعی فعلی اش اسلام تندرو است (بعد از اینکه در وهله اول کمونیسم بود).

هوارد از خود پرسید که آیا نامگذاری جنگ به طرف دوم، یعنی خود تروریست‌ها وضعیت قانونی می‌دهد که آنها را ملزم به کسب حقوقی مانند تسلیم شدن در برابر وظایف مندرج در میثاق‌های بین‌المللی درباره جنگ می‌کند؟

سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر،که در سپتامبر امسال به طور کامل ۲۱ سال از وقوع آن می گذرد، مجموعه ای از محورها، مواضع، تصمیمات، اتحادها و نبردهایی را به ذهن متبادر می کند که بر اساس برنامه های جنگ علیه تروریسم ترسیم شده بودند. با این حال، برنامه های آنها متعدد ومتضاد بود، و به ندرت مکمل یکدیگر بودند.

پس از نقش بستن جمله معروف جورج بوش پسر در کشتی جنگی آبراهام لینکلن در اوایل ماه مه ۲۰۰۳ که اعلام کرد «ماموریت به پایان رسیده است» ده ها جنبش جهادی و تروریستی سال به سال تکثیر و تکثیر شده اند. اما نتیجه دوره ۲۱ ساله که این روزها به ثمر نشسته است، این علاوه بر  پیروزی طالبان در افغانستان و ناآرامی هایی است که عراق شاهد آن است.

بعد از آن جمله نوشته شده برروی کشتی لینکلن که یک رسوایی عمومی بود، صاحب آن پنج سال زمان نیاز دارد تا مجبور شود برای بدعت هایش عذرخواهی کند.اگر به فراتر از آن نگاه کنی پیروزی های نمایشی ترور اسامه بن لادن، ابوبکر البغدادی و ایمن الظواهری را خواهی دید.

جنبه‌های دیگری که کم اهمیت نیستند، میزان پایبندی بخش‌های مختلف مردم آمریکا به اصطلاح جنگ علیه تروریسم با تکیه بر نقطه عطف اصلی در توسعه آن، یعنی تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، بود،خوب است به آنتونی دی ماجیو، استاد علوم سیاسی در دانشگاه لیهای پنسیلوانیا و نویسنده کتاب «فاشیسم در حال ظهور در آمریکا: اینجا می‌تواند رخ دهد» بازگردیم.

بر نظرسنجی اخیر دانشگاه با همکاری گروه معروف هریس نظارت کرد،این نظرسنجی  نشان داد که ۷۹ درصد از آمریکایی‌های شرکت کننده در این نظرسنجی با جنگ علیه عراق  به عنوان جنگ علیه تروریسم مخالف بودند و دلایل متفاوتی برای مخالفت با این جنگ دارند که ارزش بررسی را دارد، ۲۰٪ آن را یک اشتباه می دانستند و معتقد بودند که این جنگ به پیروزی منجر نمی شد، ۱۷٪ به دلیل تعداد زیاد تلفات آمریکایی، ۱۵٪ به دلیل عدم توجیه اخلاقی، و ۱۱٪ به دلیل پرهزینه بودن این جنگ با آن مخالف بودند.

با این حال، نکته جدید مهم در نظرسنجی تحت نظارت دی ماجیو این است که یک سوال مهم، شاید برای اولین بار در تاریخ نظرسنجی ها، درباره جنگ علیه تروریسم مطرح شد این است.

به نظر شما مخالفان جنگ عراق وقتی می گویند که از نظر اخلاقی غیرقابل توجیه است، چه منظوری دارند؟ در اینجا نیز تفاسیر متفاوت بود: ۶۴ درصد معتقد بودند که صحبت در مورد اخلاقیات آن جنگ،به اتهامات نادرست،به ویژه در اختیار داشتن سلاح های کشتار جمعی توسط عراق مربوط می شود.

۳۱ درصد آن را مربوط به تعداد زیاد تلفات در میان سربازان آمریکایی دانستند. ۳۱ درصد تصور می کردند که علت آن، جنگی است که با هدف تسلط بر عراق و نفت آن به راه افتاده است. در نهایت، قابل توجه است که ۲۲ درصد،غیراخلاقی بودن جنگ را به تعداد زیاد تلفات غیرنظامی عراقی مرتبط می دانند

بدون توجه به اختلافات نتایج نظرسنجی، برجسته ترین نتیجه این نظر سنجی این بود که از هر ۱۰ آمریکایی ۸ نفر معتقد بودند جنگ علیه تروریسم یک فریب عمدی و یک دروغ ساختگی بود.

اصل مطلب را اینجا مشاهده کنید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن