آنتی شبهات

تاثیر دین داری در بهبود صداقت و درستکاری افراد جامعه

آوای سنت : به عنوان یک پیشنهاد برای درستکاری افراد جامعه ،از آموزه های کتب مقدس میتوان بهره برد.

گزیده ای از کتاب؛نابخردی های پیش بینی پذیر , اثر: دن آریلی استاد دانشگاه mit

دن آریلی[Dan Ariely]: بگذارید درباره آزمایشی بگویم که سخن ها در این مورد دارد.چند سال پیش نینا،اُن و من گروهی شرکت کننده را در آزمایشگاهی در UCLA گرد هم آوردیم و از آنان پرسیدیم که یک آزمون ساده ریاضی را انجام دهند.

آزمون شامل ۲۰ مسئله ی ساده بود که از هر یک از شرکت کنندگان میخواستند، که دو عدد را بیابند که جمعشان ۱۰ می شد،آنان پنج دقیقه فرصت داشتند تا هر اندازه که می توانند مسئله حل کنند و پس از آن وارد یک قرعه کشی می شدند ،اگر در قرعه کشی برنده می شدند ، به ازای هر مسئله درست حل کرده ۱۰ دلار می گرفتند.

مانند آزمایش دانشکده ی بازرگانی هاروارد،برخی شرکت کنندگان برگه هایشان را مستقیما به ممتحن میدادند.آن ها گروه کنترل ما بودند.سایر شرکت کنندگان روی برگه ای دیگر تعداد پرسش هایی را که درست حل کرده بودند می نوشتند و سپس برگه های اصلی را دور می ریختند.بدیهی است که شرکت کنندگان فرصت تقلب داشتند، پس با داشتن این فرصت ،آیا این شرکت کنندگان دست به تقلب میزدند؟

شاید حدس زده باشید که چنین کردند(ولی خب یک ذره)،تا اینجا چیز تازه ای برایتان نگفتم،ولی نکته ی کلیدی این آزمایش در آنچه بعداً رخ می داد.

هنگامی که شرکت کنندگان پا به آزمایشگاه میگذاشتند، از برخی میخواستیم که نام ۱۰ کتابی را که در دبیرستان خوانده اند، بنویسند.از دیگران خواسته شد که ده فرمان(ده فرمان کتب مقدس) را آنگونه که به یاد می آورند ، بنویسند.

بعد از این که آنان ، این بخش «یادآوری» آزمایش را به پایان می رساندند از آنان می خواستیم که کار روی جدول اعداد را آغاز کنند،این روند آزمایش بدین معنا بود که شرکت کنندگان ترغیب می شدند،پس از به یادآوردن ۱۰ کتابی که در دبیرستان خوانده بودند ، دست به تقلب بزنند و برخی
از آنان بعد از به یاد آوردن ده فرمان به تقلب ترغیب می شدند،

فکر میکنید چه کسی بیشتر تقلب میکرد، هنگامی که تقلب کردن امکان پذیر نبود، شرکت کنندگان ما به طور میانگین ۳/۱ مسئله را درست حل کردند.

هنگامی که تقلب کردن امکان پذیر بود،گروهی که در دبیرستان ده کتاب را خوانده بود به نمره ی میانگین ۴/۱ پرسش حل شده(یا۳۳٪ بیشتر از کسانی که تقلب نکرده بودند) دست یافت.

ولی پرسش بزرگ آن است که چه بر سر گروه دیگر آمد دانشجویانی که ابتدا ده فرمان را نوشتند سپس سراغ آزمون رفتند و دست آخر پرسشنامه را پاره کردند.

باید به تماشای این گروه نشست؛ آیا تقلب می کردند یا ده فرمانروی کردار آنان اثر می گذاشت .

نتیجه ، حتی خود مارا هم شگفت زده کرد: دانشجویانی که از ایشان خواسته شده بود، ده فرمان را به یاد آورند، به هیچ وجه تقلب نکرده بودند، در میانگین جواب درست آنان ۳ بود – همان نمره ی پایه ی گروه کنترل که نمی توانست تقلب کند – و یکی کمتر از کسانی که توانایی تقلب داشتند ولی بعدا نام های کتاب ها را به خاطر آورده بودند.

آن شامگاه که قدم زنان به خانه میرفتم شروع کردم به اندیشیدن درباره ی آنچه که رخ داده بود ، گروهی که نام ۱۰ کتاب را فهرست کرده بود، دست به تقلب زده بود.مطمئنا نه به مقدار زیاد – تنها تا جایی که مکانیسم پاداش دهی درونی(هسته های تکیه داده و ابرمن)-دست به کار شده بود و برای دست کشیدن از کار پاداش آنان را داده بود.

ولی ده فرمان ، چه معجزه ای کرده بود!
ما حتی به شرکت کنندگان یادآوری نکردیم،که فرمان ها چه هستند ، ما تنها از هر یک خواستیم که آنها را به خاطر بیاورد و تقریبا هیچ کدام از شرکت کنندگان نتوانست هر ۱۰ تا را به یادآورد. ما امید داشتیم که این تمرین چه بسا بتواند ایده ی درستکاری را در بین آنان بر انگیزد، و دقیقا همین هم شد.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن