اخبارخارجی

بازی ناعادلانه «اف بی آی» با مسلمانان؛ از «کوینتلپرو» تا «جنگ علیه تروریسم»

آوای سنت : سیاست‌های « اف بی آی» تاثیرات فاجعه‌باری بر جوامع مسلمان در آمریکا داشته و مسلمانان را به شدت مجبور به خودسانسوری کرده است.

در ۱۸ نوامبر، یک قاضی نیویورک محکومیت های «محمد عزیز» و «خلیل اسلام»  را ۵۵ سال پس از محکومیت این دو مرد به ترور مالکوم ایکس در فوریه ۱۹۶۵ رد کرد.

 تحقیقات دو ساله توسط دادستان منطقه منهتن نشان داد که هر دو اداره پلیس نیویورک و اف‌بی‌آی در افشای اطلاعات تبرئه‌کننده درباره این افراد که احتمالاً منجر به تبرئه آنها می‌شد،کوتاهی کردند.

قاضی «آلن بیبن» که ریاست جلسه را برعهده داشت،در مورد «انحراف جدی عدالت» صحبت کرد، در حالی که «سایروس ونس» دادستان منطقه از نقض جدی غیرقابل قبول قانون و اعتماد عمومی توسط  اف بی آی و پلیس نیویورک عذرخواهی کرد و اظهار داشت که این متهمان محاکمه عادلانه ای نداشته اند و باید محکومیت آنها لغو شود.

تبرئه این دو فرد تعجب آور نبود. مورخان، روزنامه‌نگاران و دانشمندان حقوقی برای دهه‌ها می‌دانستند که این دو مرد بی‌گناه هستند و شگفتی این بود که پلیس نیویورک و اف‌بی‌آی در مورد اطلاعات تبرئه‌کننده خود سکوت کرده بودند و ظاهرا از دیدن دو مرد بی‌گناه که به‌خاطر جنایتی که مرتکب نشده‌اندبرای ده‌ها سال زندانی شده‌اند،راضی بودند.

 سیاه‌پوستان و سایر جوامع به حاشیه رانده شده نیز طی دهه‌ها آموخته‌اند که با توجه به سابقه مستند آژانس در مورد هدف قرار دادن و دشمنی با آنها به اف‌بی‌آی اعتماد نکنند،

با این حال، این انحراف تکان دهنده عدالت سؤالات جدی را ایجاد می کند: آیا قاتلان واقعی با «اف بی ای» کار می کردند؟ و آیا به همین دلیل است که اف بی آی اطلاعات را پنهان کرده است؟ آیا تنها شاهدانی که عزیز و اسلام را در صحنه جنایت قرار دادند، خبرچینان اف بی آی بودند؟ ما پاسخ ها را نمی دانیم زیرا پلیس نیویورک و اف بی ای هنوز شفافیت ندارند.

شواهد تبرئه کننده پنهان احتمالاا به عنوان بخشی از برنامه بدنام ضد جاسوسی اف بی آی از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ به عنوان «کوینتلپرو» جمع آوری شده است.

«کو اینتل پرو» به معنی برنامه ضد اطلاعات ، رشته پروژه‌های مخفی و گاه غیرقانونی انجام شده توسط اف‌بی‌آی آمریکا با هدف پاییدن، نفوذ، بی اعتبارسازی و اخلال در سازمان‌های سیاسی داخلی بود. هرچند که عملیات مخفی بسیاری در طول تاریخ توسط پلیس فدرال آمریکا انجام شده‌است، اما بین سال‌های ۱۹۵۶ تا سال ۱۹۷۱ عملیات ضد جاسوسی کو اینتل پرو فقط علیه گروه‌های سیاسی مخالفان داخلی بکار گرفته شد. کو اینتل پرو برنامه ای بود که توسط اف‌بی‌آی آمریکا طراحی شده و گروه‌های بیشماری در دنیای امروز از روش‌های آنها برای بی‌اعتبار نمودن گروه‌های مخالف استفاده کرده و می‌کنند.

 این سازمان به دنبال «خنثی کردن» رهبران قدرت سیاه‌پوستان از طریق تاکتیک‌های غیرقانونی مانند نظارت، نفوذ و اخلال بود. برای کسانی که با این سوء استفاده ها و به طور گسترده تر این دوران آشنا هستند، نقش مشکوک اف بی آی در این پرونده جای تعجب نداشت.

«بابی راش»، رهبر سابق حزب پلنگ سیاه از شیکاگو، بلافاصله انگشت اتهامات نادرست را به سوی اف بی آی نشانه رفت.

او در بیانیه‌ای در ۱۸ نوامبر گفت: من از این فجیع‌ترین و شیطانی‌ترین واقعیت متعجبم که دو مرد در نتیجه همکاری فعال و خیانت اف بی آی ده‌ها سال زندانی شدند.

وی افزود: مالکوم ایکس نمونه ای درخشان از مردانگی و انسانیت سیاه پوستان آمریکایی بود. هنوز سوالاتی وجود دارد که باید در مورد ترور مالکوم پاسخ داده شود. چه کسی چه چیزی را می دانست و چه زمانی آن را می دانست؟

در واقع اگر اف‌بی‌آی در ترور مالکوم ایکس نقشی داشت، این اولین ترور آنها نبود.

«اف بی آی» اکنون به دلیل شرکت در ترور فعالان حزب پلنگ سیاه به نام های «فرد همپتون»  و «مارک کلارک» در ۴ دسامبر ۱۹۶۹ در «کوینتلپرو»  خسارت قابل توجهی را پرداخت کرده است.

اف بی آی اذعان کرده است که جرونیمو پرات، رهبر حزب پلنگ سیاه تقریبا به جرم قتل در سال ۱۹۷۲ مجرم شناخته شده ۳۰و  سال در زندان بوده است ،در حالی که آنها در سکوت مدارکی از نظارت «کوینتلپرو»  خود داشتند مبنی بر اینکه او در زمان قتل ۴۰۰ مایل (۶۴۰ کیلومتر) دورتر بوده است.

کشف مواد تبرئه کننده در قتل مالکوم ایکس نشان می دهد که اف بی آی باید فورا تمام پرونده های «کوینتلپرو»  خود را بررسی مستقلی انجام دهد تا مشخص کند چه موارد دیگری ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و چه متهمان بی گناه دیگری ممکن است آزاد شوند.

عدم شفافیت در مورد قتل مالکوم ایکس زمانی که رفتار اف‌بی‌آی در جنگ علیه تروریسم را در نظر می‌گیریم نگران‌کننده‌تر می‌شود.

پس از حملات ۱۱ سپتامبر، اف‌بی‌آی موظف شد از حمله بعدی که ظاهرا توسط شبکه‌های گسترده تروریست‌ها در ایالات متحده سازماندهی شده بود، جلوگیری کند.

اف بی آی از اختیارات گسترده دستگاه امنیت ملی برای نظارت بر مسلمانان و سایر جوامع به حاشیه رانده شده استفاده کرد و به زودی متوجه شد که عملا هیچ شبکه تروریستی در آمریکا وجود ندارد. تمام تجسسی که حدود دو دهه ادامه داشت نتوانست حتی یک توطئه تروریستی را فاش کند.

با این حال، اف‌بی‌آی به جای اعلام اینکه تروریسم از سوی جامعه مسلمانان نشات نمی‌گیرد، اقدام به ساختن تروریست‌ها از مسلمانان بی‌گناه کرد تا پیش‌فرض نادرست خود را مبنی بر تهدیدی که در شرف وقوع است ثابت کند.

صدها مسلمان تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و متهم به شرکت در فعالیت های محافظت شده در قانون اساسی مانند سخنرانی ها یا خیریه شدند.

اف‌بی‌آی مسلمانان بی‌گناه را در فهرست پرواز ممنوع قرار داد و اکنون گزارش شده است که خبرچینان مخفی «اف بی آی» در طول دهه گذشته بیش از ۲۲۰۰۰ جنایت مرتکب شده اند که به طور متوسط ​​سالانه ۴۲ میلیون دلار برای مالیات دهندگان هزینه داشته است.

تری آلبری، مامور سابق اف‌بی‌آی و افشاگر درباره زمان تحقیقش درباره مسلمانان گفت:این افسانه درباره جنگ با تروریسم و ​​اف‌بی‌آی وجود دارد که به ماموران این قدرت را داده است که زندگی افراد کاملا بی‌گناه را بر اساس این که از کدام بخش از جهان آمده‌اند، یا از چه دینی پیروی می‌کنند یا رنگ پوستی که دارند، ویران کنند. ما کل این دستگاه را ساخته ایم و جهان را متقاعد کرده ایم که در هر مسجد یک تروریست وجود دارد و هر مهاجر مسلمان تازه وارد به طور مخفیانه یک ضد آمریکایی است و چون این تصور نادرست را ترویج کرده ایم باید آن را تأیید کنیم.

وی افزود: از روز اول کاملا مشخص شد که دشمن فقط یک گروه کوچک از مسلمانان ناراضی نبود بلکه آنها اسلام را دشمن می دانستند .

در عمل، سیاست‌های  اف بی آی تاثیرات فاجعه‌باری بر جوامع مسلمان داشت. وقتی مشخص شد که مساجد و اعضای آنها تحت نظارت شدید الکترونیکی و فیزیکی قرار دارند، مسلمانان مجبور به خودسانسوری شدند، از گفتگو با غریبه ها یا حتی دوستان نزدیک که ممکن است خبرچین های اف بی ای باشند، اجتناب کردند.

خانواده‌های مسلمانانی که به ناحق متهم به تروریسم می‌شدند،اغلب در جامعه طرد می شدند و بسیاری از مشاغل مسلمانان  با اتهامات نادرست اف بی آی و حبس های طولانی نابود شد.

به این ترتیب اف بی آی توانست توطئه های تروریستی خود را به گردن جامعه مسلمانان بیندازد و به نظر برسد که مسلمانان خشن هستند.

تبرئه قاتلان متهم به ترور مالکوم ایکس نشان می‌دهد که اف‌بی‌آی چه مدت بدون شفافیت و نظارت مؤثر برای ممانعت از عدالت و نابود کردن زندگی‌ها عمل کرده است. اجبار مردان بی گناه به گذراندن دهه ها در زندان با پنهان کردن مدارک تبرئه کننده ای که آنها را آزاد می کند هرگز قابل قبول نبوده است.

اکنون زمان ارزیابی مجدد کامل میراث اف بی آی از «کوینتلپرو»  تا «جنگ علیه ترورسیم» فرا رسیده است.

در نهایت، زمان آن فرا رسیده است که نظارت مستقلی مانند واحد بررسی محکومیت ها در وزارت دادگستری ایجاد شود تا اطمینان حاصل شود که اف بی آی از همه ساکنان و شهروندان ایالات متحده به طور یکسان محافظت می کند و کسانی را که کمترین توانایی دفاع از خود را دارند قربانی نمی کند.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن