دبیرکل جماعت: «عبور از برخی مفاهیم و ابزارها حتّی ارزشهای جمعی و سازمانی امری طبیعی است، زیرا بها و ارزش آنها زمانی و سازمانی بوده و ذاتی و ابدی نیست»
آوای سنت : استاد عبدالرحمن پیرانی، دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در جلسهی مشترک هیأت اجرایی شعب و معاونتهای مرکزی که روز پنجشنبه ١٨ خرداد در تهران برگزار شد، بر ضرورت تجدید نظر در برخی مفاهیم، ابزارها و روشهای گذشته، تأکید کرد.
متن سخنان دبیرکلّ جماعت به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللّهم لا علم لنا إلا ما علّمتنا، إنک أنت العلیم الحکیم، اللهم علّمنا ما ینفعنا، وانفعنا بما علّمتنا، وزدنا علماً، وأرنا الحق حقاً وارزقنا اتباعه و ارنا الباطل باطلاً و ارزقنا اجتنابه و ادخلنا برحمتک فی عبادک الصالحین.
ضمن عرض سلام و احترام، دوام عافیت و سلامتی و توفیق عبادت و بندگی آگاهانه و مخلصانهی شما بزرگواران و خانوادههای محترم و تمامی همراهان و اهالی ایمان را از پیشگاه خداوند رحمان رحیم مسألت میدارم.
بسیار مسرورم و خداوند بزرگ را شاکرم که توفیق عنایت فرمود تا در اجتماعی ایمانی و معنوی حضور به هم رسانیم.
امیدوارم خداوند بزرگ این اجتماع خجسته را با حضور ملائک و نزول نور و رحمت الهی قرین فرماید و ما را در شناخت دقیق واقعیتها و تغییرات و تحوّلات سریع و کثیر و عمیق و درک درست وظیفه و رسالت جماعت و اقتضائات لازم بهویژه در شرایط حسّاس کنونی جامعه و جماعت نصرت فرماید. همانگونه که مستحضرید خالق هستی، انسان را موجودی اجتماعی و متمایز از سایر موجودات قرار داده و او را بهعنوان جانشین خود در زمین برگزیده است و آیهی: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» براین انتخاب شایسته و تکریم نوع انسان و واگذار نقش محوری آبادانی زمین و اقامهی قسط و عدل تاکید مینماید که در واقع این ماموریت خطیر با قضایای فرهنگی -اجتماعی و نحوهی تعامل انسان با هستى و همنوعان ارتباطی تنگاتنگ و شامل دارد:
الف) رابطهی انسان با هستی و زمین که در اندیشه و تلاش برای تسخیر و کشف اسرار آن و آبادانی زمین، شناخت منابع و ثروتهای خدادادی و بهرهبرداری از نعمتهای خدادادی در رفع نیازها و نیل به رفاه و رشد و توسعه تبلور مىیابد.
ب) ارتباط انسان با همنوعان، در شناخت توانایىها و دستاوردها و تعاون بر برّ و تقوا و همافزایی و کمک به نشر ارزشها و همزیستی مسالمتآمیز خود را نشان مىدهد و بنا به فرمودهای حکیمانه: انسانها در مسیر حیات و تأمین نیازها و تلاش برای تحقق مصالح و منافع مشترک تنها دو انتخاب پیش رو دارند دارند: «تعامل و تعاون» و یا «تقابُل و تقاتُل» که اوّلی راه نیکفرجامان و دوّمی مسیر بدفرجامها است.
بدیهی است که خلافت و جانشینی انسان از جانب پروردگار قراری ربّانی قانونى کلّى و ابدى است و معطوف به ایجاد و تقویت احساس مسؤولیت و امانتداری و تلاش براى ادای مُتقَن این امانت بزرگ و مسؤولیت سنگین است. بویژه که هنگامی عناصر سه گانهی زمان، مکان و انسان با امور جانشینی و رسالت آبادانی زمین، ارتباط پیدا میکند، ضرورت تغییر و تحوّل را برای ادای بهتر این مٲموریت دو چندان مینماید؛ زیرا تغییر قانون و سنّتی ربّانی در هستى و پدیدهاى انسانى و مداوم است همانگونه که قرآن مجید در شأن خداوند بزرگ میفرماید:
«کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» هر کس در آسمانها و زمین با زبان حال خود نیازهایش را با زبان حال از پروردگارش طلب مىکند و خداوند بزرگ براى پاسخ به نیازهاى انسان و ادارهى هستى هر لحظهاى در کارى است و یا مىفرماید:
«قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ» (آل عمران:١٣٧)
برخی مفسّرین فرمودهاند:
بر اساس قوانین و سنّتهاى الهى ثابت و حاکم بر هستى در احوال و اوضاع امّتهاى پیشین تغییر و تحوّل ایجاد کرد که بسى مایهی عبرتاندوزی است؛ زیرا خداوند بزرگ بر اساس این قوانین ثابت و سنّتها و قواعد و مبادی معیّن با بندگانش برخورد و تعامل مینماید. لذا فهم درست این قانون و سنّتها به فهم منضبط و هدفمند عُسر و یُسر و فهم صحیح ابتلا و امتحان در زندگی ارتباط دارد. همانگونه که فهم درست قوانین حاکم بر تغییرات و تحوّلات و زمان و مکان نیز بر دوام و شایستگی شریعت اسلام و جهانی و جاودانی بودنش دلالت دارد دینى که وظیفه و رسالت اصلیاش قاعدهمند نمودن منظومهی روابط میان انسانها بر اساس موازین قسط و عدل و اقتضائات زمان و مکان به دور از جور و جهل و عقبماندگی است.
شما بزرگواران نیک میدانید که زندگی انسان از بدو تولد: کودکی و نوجوانی و جوانی(سپری نمودن مراحل) و رشد جسمی و عقلی تا هنگام مرگ همواره در معرض تغییرات و تحوّلات و فراز و فرودهای مختلفی قرار دارد.
لذا قرآن مجید میآموزد که چگونه تعاملی خردمندانه و هوشمندانه با این تحوّلات داشته باشیم و با تغییر نگاه، قناعت و باور خویش در چارچوب مصالح دنیوی و اخروی و در فضایی آرام و به دور از نگرانی، پذیرای تحوّلات و اوضاع جدید باشیم و به فقه عمر بن خطاب(رض) عمل کنیم که فرمود: «نَفِرُّ من قَدَر الله إلى قَدَر اللهِ: از تقدیرى به تقدیر الهى منتقل مىشویم»؛ زیرا اخذ به اسباب مُنافی ایمان به قَدَر الهى نیست و اسباب خود قدر خداوند هستند و بر اساس قانون و قاعدهى: «انَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
بدون تردید اعمال تغییرات و تحوّلات جدید در محیط زندگی: خانواده، جماعت و جامعه به فراهم نمودن زمینههای لازم ازجمله: همراهی و همسویی با تغییرات و پذیرش وضع جدید و پذیرش این حقیقت که ایجاد تغییر و تحوّلات جدید به هیچ وجه به معنای تنازل از اصول و ثوابت محسوب نمیشود بلکه این تغییر و تحوّل به منظور بهرهبرداری هرچه بهتر از اوضاع و احوال جدید و تحقق اهداف و استراتژیها و منافع و مقاصد جدید ضرورى است. بر این اساس عبور از برخی مفاهیم و ابزارها حتی ارزشهای جمعی و سازمانی امری طبیعی است؛ زیرا بها و ارزش آنها زمانی و سازمانی بوده و ذاتی و ابدی نیست.
و تغییر برخی از مفاهیم و برنامهها و ابزارها منطبق با تحوّلات عصر لازم است تا از یکسو جایگاه شایسته و تاثیرگذار و هدایتگر جمع حفظ شود و از دگر سو همراهی و همسویی متوازن و هوشمندانه با تغییرات و تحوّلات زمینه را براى بهرهبری شایسته از ابزارها و تکنولوژی روز به نفع اهداف و مقاصد فراهم مىنماید، بهویژه در جهانی که انقلاب در تکنولوژی و فضا و فنّاوری و هوش مصنوعی پیوندی ناگسستنی میان جامعهی بشری ایجاد کرده است و عدم همراهی مساوى با عقبماندگی است؛ لذا همراهى هدفمند با تحوّلات و تعاون بر برّ و تقوا و خلق زمینهها و ظرفیتهای جدید و تلاش برای ایجاد وحدت فهم کلی و نگاه استراتژیک در ارتباط با تغییرات و تحوّلات برای پیشبرد اهداف، بسیار ضروری است؛ زیرا وحدت فهم موجب وحدت صف و سلامت روح و روان و در امان ماندن جمع از تفرقه و جدایی است.
شما بزرگواران نیک مىدانید که تباین فکری زمانی در مصر موجب شد تا «التکفیر والهجره» و «جهاد اسلامی» در مقابل اخوانالمسلمین قرار بگیرد و یا مرحوم سیّد قطب کتاب «معالم فی الطریق» و مرحوم هضیبی «نحن دعاه لا قضاه» تٲلیف نمایند و نیز در سوریه «مروان حدید» در مقابل «شیخ سعید حوّا» و پیروان القاعده با اخوانیها در الجزایر و عراق درگیر شوند و یا موضع تند جماعت تبلیغ علیه امام مودودی نمونههایی از عدم وحدت فهم مقاصد دین و وجود تباین در دیدگاهها و قناعتهای کلی به نسبت مقاصد شرع و فراهم شدن زمینه برای سوءاستفاده دیگران که نتیجهاش دوری و تفرقه میان اهل ایمان و اسلامهراسی و دینگریزی شد.
در مقابل چه زیبا و ارزشمند بود در صورتی هر فردی و یا جمعی رأی و نظر خود را به شیوهای علمی و منطقی بیان میداشت و در یک گفتوگوی صمیمانه و مزیّن به حکمت و مستند به دلایل متقن به فهمی مشترک نائل میآمدند و پیروان سلام را از تفرّق و تقابل در امان مىداشتند.
در این سیاق برخورداری از قدرت رویارویی و گفتوگوی هدفمند و صریح بسیار مؤثر و ارزشمند است. دعوتگران، اندیشمندان، تجّار و بازرگانان و اهالی سیاست بیش از دیگران نیازمند تعامل و برخورد درست و برقراری ارتباط مؤثر هستند تا در پرتو تبادل آرا و طرح دیدگاههای مبتنی بر دانش و آگاهی و فهم درست واقعیتها و اقتضائات عصر، به حقیقت و مصلحت و فهم مشترک نائل آیند.
از فتوحات اسلامی قصّهای را نقل میکنند که بسیار شنیدنی است. این حادثه مربوط است به سال ١٣هجری مصادف با سال ۶۳۴ میلادی در زمان حضرت ابوبکر صدیق (رضی الله عنه) است زمانی که خالد بن ولید وارد شام شد با فرماندهانی مانند یزید بن ابیسفیان، ابوعبیده جراح و شرحبیل بن حسنه در شهر بصرای سوریه به هم پیوستند. در نتیجه، ذکاوت و دانایی یزد بن ابیسفیان و امانتداری ابوعبیده و شجاعت شرحبیل و اندیشه و تدبیر استراتژیک خالد بن ولید بنیانی مرصوص آفرید و همگی به منظور یاری رساندن و کمک به عمرو بن عاص راهی جنوب وادی عربه شدند و درنتیجه هوشیاری و زیرکی تاکتیکی عمرو بن عاص به این معادله اضافه شد و بیزانسیها(رومیها) با آگاهی از این اجتماع فرماندهان، نقشهی خود را تغییر دادند و در منطقهی رمله از سرزمین فلسطین متمرکز شدند. پنج رهبر توانا و دلیر در اقدامی هماهنگ وارد جنگ شدند و در این جنگ که معروف است به اجنادین(یا لشکریان) به پیروزی بزرگی نائل آمدند که به برکت همدلی و همراهی و اتحاد این رهبران گرانقدر، نصرت الهی نیز شامل حالشان شد.
بدیهی است رمز و راز هر موفقیت و یا رشد و تعالی هر جمع و جامعهای در وفاق و همدلی و همافزایی و دانایی نهفته است.
اینک ما در جماعت بیش از پیش به دانایی، شجاعت، حکمت و هوشیاری واقعگرایی شما عزیزان و سایر اعضای فهیم جماعت نیاز داریم تا بر اساس ظرفیتها، امکانات، تواناییها و نیازهای واقعی و متناسب با جغرافیا و حجم و عمق تحوّلات فکری، فرهنگی و اجتماعی به صورتی دقیقتر، ساختار سازمانی و نیز مفاهیم، اهداف و استراتژی خود را تعریف نماییم و به جامعهی هدف نزدیکتر بشویم و شاهد نشاط و پویایی و فعالیت جماعت در طراز یک تشکّل سراسری و برخوردار از اعضا و هوادارانی فرهیخته و تجاربی گرانقدر باشیم که حیات بشر همواره نیازمند نوسازی و تجدید اصلاح و حرکت بر مدار رشد و توسعه و سبقت در میدان خیرخواهی است همانگونه که خداوند بزرگ فرمان داد:
«فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ» (بقره: ١۴٨)
«وَفِی ذَلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ»(مطففین: ٢۶)
مطلب پایانی همانگونه که شما بزرگواران مستحضرید در گذشته گفته میشد حکومتها دارای سه رکن مقنّنه، مجریه و قضائیه هستند، بعدها رسانه: رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجلات و شبکهی فیسبوک و توئیتر و… اضافه شد و اکنون علاوه بر موارد فوق رکن «مال و اقتصاد» به رکن بسیار قدرتمند، تاثیرگذار و تحوّلآفرین تبدیل شده و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است. تجارت الکترونیک، ارزهای دیجیتال و نقش طلا و دلار در بازارهای جهانی زندگى انسان را متحوّل نموده است و یا دنیای سایبری و هشتگهای میلیونی و اضافه بر آنها کودکان، نوجوانان و جوانان سه نسلی که به قدرت مؤثر تبدیل شده که درواقع بیشترین مطالب مدّ نظر خود را از فضای غیر حضوری انتخاب تا با آموزههای خانواده و یا احیاناً جماعت و یا جریانهای اسلامی جایگزین نمایید.
امّا در هر صورت باید امیدوار بود؛ زیرا از یکسو هستی در قبضهی قدرت مالکالمُلک و ربّالعالمین قرار دارد و هر حرکتی تنها به اذن و مشیت او صورت میگیرد و وقوع حوادث، تغییرات و تحوّلات همگی در پرتو قوانین و سنّتهاى الهی حاکم بر هستی قابل تفسیر بوده و هر کدام دارای فلسفهى خاصّ خود مىباشد./سایت جماعت دعوت و اصلاح