اهل سنت ایرانمذاهب و خطبه ها
موضوعات داغ

دلایل کاهش نفوذ کلام علما از نگاه ماموستا قادری

آوای سنت : امام جمعه اهل سنت پاوه، در سخنرانی خود در نماز جمعه روز ۱۵ اردیبهشت به برررسی ریشه های کاهش نفوذ کلام علما در بین بخشهای مختلف جامعه پرداخت.ماموستا ملا قادر قادری در بیانات خود بر روی این محور ها تاکید داشته است :

در گذشته وعاظ و خطبا تذکر می‌دادند و موعظه می‌کردند و مأمومان آن‌ها فرمایش ماموستایان و خطبا را همچون نسخۀ پزشک می‌دانستند و برای سلامتی فکر خود به آن نسخه عمل می‌کردند. صحبت زیاد و طولانی زیاد مفید نیست. همه مردم حلال و حرام و خوب و بد را تشخیص می‌دهند.

مشهور است یک نفر بی‌سواد به خدمت یک روحانی رفت که یک کتابخانه بزرگ داشت. گفت: آیا شما همۀ این کتاب‌ها را می‌خوانید؟ آن روحانی گفت: هرچقدر برایم ممکن باشد، می‌خوانم. آن فرد گفت: من سواد ندارم اما می‌دانم معنای همۀ این کتاب‌های تو چیست؟ در همه این کتاب‌ها خداوند می‌فرماید: خوبی کنید و از کارهای بد دوری نمایید.

والله هر بی‌سواد و هرکسی که از مسائل علم و دانش دور باشد، می‌داند دین به او چه می‌گوید؟ دین به او می‌گوید: فساد نکنید، خوبی کنید، مشروب نخورید و از ربا دوری نمایید و تریاک نکشید و ظلم نکنید چون خداوند و پیامبرش به عمل شما ناراحت می‌شوند.

پس چرا سخن ما خطبا تأثیر ندارد؟در حالیکه اکثر روحانیون ما انسان‌های سالم و خوبی هستند؛ نه مال کسی را خورده‌اند و نه به دنبال ناموس کسی بوده‌اند و نه ظلم آشکاری نسبت به مردم روا داشته‌اند.؟!

 سه مشکل داریم؛ قسمتی از مشکلات به ما روحانیون برمی‌گردد و قسمتی هم مربوط به خود مردم است. در بخش اول عالمان و رهبران دینی با همدیگر وحدت نداریم و هرکدام سازی می‌زنیم و مردم نمی‌دانند چه کسی راهرو درست رسول‌الله (ص) است.

از طرف دیگر بیشتر سخنرانی‌های ما الیَّ الیَّ (نزد من بیایید و مسیر من را انتخاب کنید) است و داریم مردم را دعوت به تشکیلات و حزب و گروه خود می‌نماییم و عده کمی از ما الی الله صحبت می‌کنیم.

سلف صالح ما وقتی تبلیغات می‌کردند، می‌گفتند: بیایید به نزد خدا و پیامبر ولی ما اکثراً در صحبت‌هایمان مردم را به‌سوی خود و حزب و مذهب و فکر و گروه خود دعوت می‌کنیم که این موضوع یکی از مشکلات ماست.

آخرین قضیه که سخنان واعظین و خطبا کمتر در ما تأثیر می‌کند، تأثیرات تبلیغات منفی دشمن است که در طول شب و روز علیه دین تبلیغ می‌کند ما هم انسان هستیم و تحت تأثیر قرار می‌گیریم. درنهایت عرض می‌کنم ما روحانیون و خطبا وحدت نداریم و برای یک هدف خاص تبلیغ نمی‌کنیم و دشمن هم لحظه‌ای از تبلیغات سوء علیه ما غافل نیست و این دلایل سبب شده سخن ما در مخاطب کمتر تأثیر دارد.

روزی پیامبر بزرگوار اسلام در میان یارانش نشسته بود و فرمود: «بدأ الاسلامُ غَریباً وَ سَیعودُ غَریبا کما بدا؛ فطوبی للغرباء. قیل وَ مَن هُم یا رسول‌الله (ص) قال الذین یصلحون اذا فسدالناس او افسد الناس من سنتی» شاگردان من در هر عصری زندگی می‌کنند، بدانند آیین اسلام از ابتدای شروع خود بی‌کس و بی‌قدرت بود در آینده هم همین‌گونه غریب خواهد شد. خوشا به حال آنان که در دوران غربت ایستادگی می‌کنند. یک نفر از حاضرین عرض کرد یا رسول‌الله (ص) آنان چه کسانی هستند؟ پیامبر اسلام (ص) فرمودند: آن‌ها کسانی هستند در روزی که مردم از مسیر دین خارج و دچار فساد می‌شوند و سنت‌های رسول‌الله را زیر پا می‌گذارند، قهرمانانه و شجاعانه و مخلصانه و مؤمنانه بر عقیده و باور و روش من ایستادگی و از آن پاسداری و به آن افتخار می‌کنند.

امیدوارم ما و باقی مسلمانان جزو کسانی باشیم که پیامبر بزرگوار فرموده است: خوشا به حالشان نکته‌ای را خدمتتان عرض می‌کنم؛ در آخر سورۀ جمعه خداوند متعال می‌فرماید: «إِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»

روزی پیامبر عزیز اسلام (ص) داشت خطبه می‌خواند، حادثه‌ای روی داد، پروردگار از این حادثه ناراحت شد. قضیه بدین قرار بود؛ مردم مکه و مدینه تجارت می‌کردند و به شام می‌رفتند و در شام وسایل موردنیاز را می‌خریدند و برمی‌گشتند. هر وقت کاروان برمی‌گشت یک نوع دل‌خوشی میان مردم مکه و مدینه پیدا می‌شد که می‌توانند وسایل موردنیاز خود فرزندانشان را خریداری کنند.

به نص قرآن کریم؛ در لحظه‌ای که پیامبر اسلام (ص) خطبه جمعه را می‌خواند، کاروان به مدینه رسید و به بوق و کرنا زدند که ما برگشته‌ایم و مردم بیایید و از ما خرید کنید. در عصری که پیامبر اسلام (ص) خطبه می‌خواند، مسجدالنبی دیوار نداشت وقتی به دهل زدند بسیاری از اصحاب از جای خود بلند شدند و دیدند کاروان تجار برگشته است در این لحظه جمع زیادی مسجد را ترک کردند و به دنبال کاروان رفتند.

قرآن کریم می‌فرماید: این گروه با وجود اینکه شاگرد پیامبر اسلام (ص) بودند و در خدمتش درس خوانده بودند «إِذَا رَأَوْا تِجَارَهً» وقتی کاروان را دیدند «أَوْ لَهْوًا» و با گوش خود صدای دهل کاروان را شنیدند «انْفَضُّوا إِلَیْهَا» به‌سوی آن‌ها رفتند «وَتَرَکُوکَ قَائِمًا» و تو را (ای محمد) درحالی‌که خطبه می‌خواندید، تنها گذاشتند.

پس وقتی در زمان پیامبر بزرگوار (ص) شاگردانش برای مسائل دنیا و لهو و لعب ترک جمعه کرده‌اند ما انتظار داریم مسلمانان قرن ۱۵ ترک جمعه نکنند؟ در اینجا اگرچه خداوند تبارک‌وتعالی جمله را به‌صورت خبر آورده است، ولی در حقیقت انذار و هشدار و تذکر است که ای مسلمانان چگونه پیامبر اسلام و جمعه و مسجدالنبی را ترک می‌کنید و به دنبال تجارت می‌روید؟

نهایتاً ما وعاظ هم نباید زیاد ناراحت شویم چون تبلیغات دشمن و کار غلط دوستان ما سبب شده که مردم به دین پشت کرده‌اند اما این خود مردم هستند که ضرر می‌کنند. باید ما علی‌رغم مشکلات عدیده از ابلاغ و ارشاد کوتاهی نکنیم.

پیامبر بزرگوار دو نوع توصیه دارد. بعضی از توصیه‌هایش عمومی هستند مثلاً می‌فرماید: «اوصیکم» توصیه و وصیت می‌کنم به همۀ شما؛ بعضی از توصیه‌های ایشان هم خصوصی هستند. این وصیت که امروز آورده‌ام خصوصی است.

پیامبر (ص) به یکی از شاگردانش می‌فرماید: «اوصیکَ بِتقوی اللهِ تعالیٰ فأِنَّهُ رأس امر کله؛ و عَلَیکَ بِتِلاوهِ القرآنِ وَ ذِکرِ اللهِ» وصیت می‌کنم در زندگی همواره خداوند را ناظر خودت بدان و تقوای الهی را پیشه کن و قرآن بخوان چون قرآن سپر است و تو را به خیر می رساند. ذکر و تسبیح خداوند را فراموش نکن و در ادامه می‌فرماید: حفظ تقوا، خواندن قرآن و ذکر خداوند «فَأِنَّهُ ذِکرٌ لَکَ فی السّماءِ و نورٌ لَکَ فی الأرض» سبب می‌شود ملائک هم در آسمان شما را ذکر کنند و در زندگی نور و رحمت بر شما ببارد و دچار خسران و بدبختی نشوید.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن