مذاهب و خطبه ها

آیا مذاهب فقهی خارج از دین اند؟!

دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : شاید طرح چنین سوالی مورد نداشته باشد و واقعاً هم ندارد، اما زمانی‌که می‌بینیم برخی از مباحث مختلف پیرامون مذاهب فقهی بر سر زبان‌ها می‌افتد، بد نخواهد بود اگر چنین سوالی طرح شود و پاسخی به آن ارائه گردد.

بعضی بدون تعمق نظر لازم چنین می‌پندارند که مذاهب فقهی رایج در میان مسلمین در واقع نوعی انحراف از ارزش‌های دینی به شمار می‌روند که طی آن امامان مذاهب با تأسیس این مذاهب در واقع دستاسی در کنار آسیاب کتاب و سنت ایجاد کردند و نقش آن‌دو را در ارشاد و رهنمایی مردم از آن‌ها گرفتند و خود را جایگزین کتاب الله (ج) و سنت رسول الله (ص) نموده‌اند.

مردم و پیروان این مذاهب فقهی نیز بر اساس پندار این‌ها، کسانی‌ هستند که با قبول فتواها و نظریات ائمه فقهی در واقع به کتاب خدا (ج) و سنت پیامبر (ص) پشت کردند و به حکمی غیر از حکم خدا (ج) راضی شده‌اند.

اما این یک توهم نا آگاهانه بیش نیست. برای توضیح این امر می‌گوییم:

ائمه فقهی هیچ‌گاه به قصد تأسیس مذهب فقهی و اجبار و اکراه مردم در جهت پیروی از خود دست به جد و جهد به منظور کشف حکم شرعی نزده‌اند، بلکه هدف‌شان استخراج و استنباط حکم شرعی از متن دینیِ بوده که در هاله‌یی از ابهام قرار داشته است.
بد نخواهد بود از خلال یک مثال توضیحی این سخن را واضح سازیم:

خدای تبارک و تعالی در کلام راستین خود به بندگان خود امر می‌کند که:
{وَأَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ وَارْکَعُواْ مَعَ الرَّاکِعِینَ }البقره۴۳
(و نماز بر پای دارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید).
حال این فرمان حق‌تعالی صادر شده و بر مبنای این‌که او خدا(ج) و ما بنده او هستیم ناگزیریم از امرش اطاعت کنیم.

هنگامی که می‌خواهیم امر خداوند تبارک و تعالی را در زندگی خود تطبیق کنیم دوباره به قرآن کریم مراجعه می‌کنیم تا ببینیم اوتعالی که فرموده نماز بخوانید و زکات بدهید آیا چگونگی این نماز و نحوه و مقدار پرداخت زکات را برای ما بیان نموده یا خیر. وقتی در قرآن کریم جستجو کنیم ملاحظه می‌نماییم که این دو رکن رکین اسلام به گونه مجمل و بدون تفصیلات و بدون تبیین نحوه اجرایی ساختن آن‌ها بیان شده‌ و فاقد هرگونه ایضاحند.

پس ما ناچاریم در جستجوی نحوه اجرایی ساختن این دو امر حق براییم. لیکن این موضوع را نمی‌توانیم از خلال تحقیق در علوم تجربی یا فلسفی و عقلی و در لابراتوارها و آزمایشگاه‌ها و تجزیه و تحلیل‌های عقلی صرف روشن بسازیم، ناچار به سنت پیامبر اکرم (ص) مراجعه می‌کنیم. زمانی‌که به سنت ایشان مراجعه می‌نماییم با پرسش‌های مختلفی مواجه می‌شویم که ابتدا آن‌را باید پاسخ‌یابی کنیم، از قبیل این پرسش‌ها:

– چه چیزی سنت است؟
– سنت چگونه به ما رسیده است؟
– آیا هر‌ آن‌چه از سنت به ما رسیده ثبوت نسبت آن به پیامبر (ص) درست است؟
و از این دست سوالات دیگری که نیازمند واکاوی و موشکافی‌اند.

وقتی می‌خواهیم بدانیم چه چیزی سنت است، با مجموعه‌ای از دیدگاه‌ها مواجه می‌شویم، چون در قالب سنت اقوال و اعمال حضرات صحابه نیز نقل شده و قرار دارد و ما باید میان عملکرد رسول الله (ص) و یاران‌شان تفکیک کنیم، زیرا ما به صفت مسلمان ملزم به عمل به کتاب الله(ج) و سنت رسول الله (ص) هستیم نه اقوال صحابه.

بعد از این تفکیک زمانی‌که وارد احادیث نبوی (ص) می‌شویم با انواع و اقسام احادیث از حیث صحت و ضعف بر می‌خوریم. هر کدام از مجموع احادیث صحیح و ضعیف نیز از خود درجات و مراتبی دارند. بحث تعارض میان روایات موضوع دیگری است که قابل تأمل است. مثلاً دو روایت از رسول الله (ص) وارد شده که در ادای یکی از عبادات دو حالت متفاوت را بیان می‌نمایند. این حالت نیاز به ترجیح دارد. ترجیح میان ادله خود بحث مفصلی است که باید به آن پرداخت. این کار نیازمند بحث و واکاوی‌های گسترده است. با این واکاوی‌ها می‌توان بر وجوهی دست یافت که ترجیح یک دلیل بر دلیل دیگر را توجیه پذیر می‌سازد. گاهی هم هر دو دلیل با هم مساوی می‌باشند که امکان ترجیح در آن‌ها وجود ندارد. در عرصه ترجیح ملاحظات گوناگونی از قبیل نسخ، تفسیر و تبیین، قوت و ضعف، تاریخ روایت، صحت و ضعف حدیث و اموری دیگر به دقت بررسی می‌شوند تا بتوان حدیثی را بر دیگری ترجیح داد.

بگذریم از یک عالم مباحث لغویِ که در مورد یک کلمه گاهی معانی مختلف و متفاوتی را ارائه می‌دارند و آن‌ها نیز نیازمند تحقیق و ترجیحند.

کاری که ائمه مذاهب فقهی انجام داده‌اند این است که این وظیفه را به دقت و با تخصص کامل به انجام رسانیده‌اند و حاصل کار خود را به دیگران صرفاً عرضه داشته‌اند اما نگفتند حتماً از این کارکرد تبعیت و پیروی کنید که عین اسلام همین‌هاست. علمای بعدی آمدند و با توجه به دقتی که هر امام مبذول داشته از قول و نظری تبعیت کرده و رفته رفته اقوال و دیدگاه‌ها و حاصل اجتهاد آن امام و فقیه تبدیل به مذهب شده است.
ائمه و علما به منظور دقت در این اجتهاد علوم ابزاری متفاوت و گوناگونی را ایجاد کرده‌اند، مانند: علم تفسیر، علم حدیث، علم لغت، علم فقه، علم اصول، علم فلسفه و منطق، علم علوم قرآن، علم علوم حدیث، علم بلاغت اعم از معانی و بیان و بدیع، علم صرف و نحو و سایر علومی که از آن‌ها در عرصه اجتهاد بهره گرفته می‌شود. هر کسی که می‌خواهد مراد خدا (ج) را از آیات و مقصور رسول الله (ص) از احادیث بداند باید بر تمام این علوم اشراف کامل داشته باشد، ورنه نمی‌تواند حکمی را از دلیلی استخراج و استنباط کند.

ائمه مذاهب فقهی و مجتهدان آن با توجه به همه این اماها و اگرها و با در نظرداشت تمام ملاحظات موجود پیرامون متون شرعی و با استفاده از تمام علوم ابزاری یاد شده و بسیاری دیگر، سعی و کوشش کردند نزدیک‌ترین فهم به متون دینی را به عمل آورند و نزدیک‌ترین تفسیر ممکن از یک نص را تشخیص و به ما عرضه بدارند، بدون این‌که ادعا کنند استنباط و حاصل اجتهاد آن‌ها عین دین است و این است و جز این نیست که ما حتماً باید از آن تبعیت و پیروی کنیم ورنه خارج از دین هستیم. هرگز هیچ امامی چنین تقاضا و ادعایی نکرده است.
ائمه حاصل اجتهادات خود را عرضه داشتند و علمای بعدی با توجه به دقت هر امام نظر آن‌را پذیرفته و برگزیدند و به آن عمل نمودند و به این صورت مذهب فقهی به وجود آمده است.

پس سخن هر امام در واقع یکی از خروجی های محتمل یکی از نصوص دینی است که در دایره فهم متن دینی به انجام رسیده و خارج از این نصوص نیست و این‌گونه نمی‌باشد که امامی خواسته باشد در کنار کتاب خدا (ج) و سنت رسول الله (ص) شریعتی وضع کند و از مردم بخواهد از آن پیروی کنند و کتاب و سنت را کنار بگذارند.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن