حکایت….

آوای سنت : امام زهری رَضِیَ اللّهُ عَنْه روایت می کند که عمر بن خطاب رَضِیَ اللّهُ عَنْه در حالی که گریه می کرد نزد پیامبر ﷺ رفت. پیامبر ﷺ فرمودند:

سبب گریه ات چیست ای عمر؟ عمر بن خطاب رَضِیَ اللّهُ عَنْه فرمود: ای رسول خدا در جلوی دَر جوانی را دیدم که گریه می کرد و من هم از دیدن گریه سوزناک او گریه ام گرفت. پیامبر ﷺ فرمودند: ای عمر او را نزد من بیاور؛ پس آن جوان گریه کنان خدمت پیامبر ﷺ رسید و پیامبر ﷺ به او فرمودند:

ای جوان علت گریه ات چیست؟ جوان گفت: گناهان زیادی مرتکب شده ام و از غضب خدای قادر بر خود می گریم. پیامبر ﷺ فرمودند: ای جوان آیا کسی را شریک حق تعالی قرار داده ای؟ جوان گفت: خیر. پیامبر ﷺ فرمودند: آیا مرتکب قتل نفسی بغیر حق شده ای؟ جوان گفت: خیر. پیامبر ﷺ فرمودند: حق تعالی گناهان تو را هر چند به اندازه آسمان ها و زمین و کوهها باشد می بخشد.

جوان گفت: ای رسول خدا گناه من از آسمان ها و زمین و کوهها بزرگتر است. پیامبر ﷺ فرمودند: یعنی گناه تو از کرسی خدا بزرگتر است؟ جوان گفت: آری. پیامبر ﷺ فرمودند: گناه تو بزرگتر است یا عفو و بخشش خدایت؟ جوان گفت: آری خدا بزرگتر و عزیزتر است.

پیامبر ﷺ فرمودند: گناهت چیست که اینقدر نگران هستی؟ جوان گفت: ای رسول خدا من نبش قبر می کنم و مدت هفت سال است که این کار را می کنم تا این که کنیزی از دختران انصار مُرد و من قبرش را نبش کردم و او را از کفنش بیرون آوردم و چون شیطان بر من غلبه کرد با او نزدیکی کردم و زمانی که می خواستم برگردم به اذن خدا آن دختر برخواست و گفت:

وای بر تو ای جوان؛ آیا از روز حساب شرم نداری! روزی که خداوند بر عرشش به حساب و کتاب می نشیند و حق مظلوم را از ظالم می گیرد؛ مرا با بدنی لخت میان مردها رها کردی و نزد حق تعالی مرا ناپاک کردی.

پیامبر ﷺ چون این را شنید بسیار ناراحت شد و فرمودند: ای فاسق، چه چیزی تو را به رفتن به دوزخ مجبور کرد. جوان گریه کنان بیرون رفت و مدت چهل شبانه روز توبه و استغفار می کرد؛ بعد از چهل شبانه روز سرش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:

ای خدای محمد؛ اگر گناه من را عفو کردی، پیامبر ﷺ و یارانش را باخبر ساز وگرنه آتشی فرو بفرست تا من را بسوزاند و از عذاب آخرت رهایی یابم.

جبرئیل امین علیه السلام به نزد پیامبر ﷺ آمد و فرمود: سلام بر تو ای محمد؛ حق تعالی می فرماید: آیا تو مخلوفات را خلق کردی یا من؟ پیامبر ﷺ فرمودند: خداوند متعال من و تمام مخلوقات را خلق فرموده است. جبرئیل فرمود: حق تعالی می فرماید تو به مخلوقات رزق می دهی یا من؟ پیامبر ﷺ فرمودند: حق تعالی به من و سایر مخلوقات رزق و روزی می رساند.

جبرئیل فرمود: آیا تو توبه مخلوقات را می کنی یا حق تعالی؟ پیامبر ﷺ فرمودند: حق تعالی توبه من و تمامی بندگان را قبول می کند. جبرئیل فرمود: پس حق تعالی گناه فلان جوان را بخشید و توبه اش را قبول کرد. پس پیامبر ﷺ آن جوان را یافت و او را از قبول شدن توبه اش آگاه ساخت.

 منبــع :
تنبیه الغافلین امام فقیه ابولیث نصر ابن محمد حنفی سمرقندی