آوای سنت : از جمله رذایل اخلاقی زشت که در آموزههای اسلام به شدت از آن نکوهش به عمل آمده غیبت است. منظور از غیبت بدگویی از دیگران در غیاب اوست. این بدگویی اگر عین حقیقت و واقعیت باشد غیبت است، اما اگر واقعیت نداشته باشد دو وصف به خود میگیرد:
– غیبت
– تهمت
یعنی دو گناه را با خود دارد.
در سیمای احادیث نبوی (ص) این عمل زشت و این رذیله اخلاقی بد معرفی شده و حضرت رسول (ص) در طی گفتارهای بسیاری اصحاب و یاران و عموم مسلمانان را از این عمل زشت و بد نهی کردند و سیمای زشت آن را به رُخ کشیده و بیان نمودهاند.
پیامبر اکرم (ص) از اینکه انسانی غیبت دیگری را بکند نهی به عمل آورده فرمود:
«یَا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسَانِهِ وَلَمْ یَدْخُلْ الْإِیمَانُ قَلْبَهُ لَا تَغْتَابُوا الْمُسْلِمِینَ وَلَا تَتَّبِعُوا عَوْرَاتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ یَتَّبِعْ عَوْرَاتِهِمْ یَتَّبِعْ اللَّهُ عَوْرَتَهُ وَمَنْ یَتَّبِعْ اللَّهُ عَوْرَتَهُ یَفْضَحْهُ فِی بَیْتِهِ» (مسند احمد، ج ۳۳ ص ۲۰)
(ای جماعتی که به زبان ایمان آورده و ایمان در دلش جای نگرفته، غیبت مسلمانان را نکنید و از جستجوی اسرار آنها بر نیایید که هر کس به دنبال اسرار مردم باشد خدای تعالی پیگیر اسرارش میشود و هر کس خداوند پیگیر اسرارش شود او را در درون خانهاش رسوا میسازد).
حدیث فوق نشان میدهد که شخص غیبتگر کسی است که به زبان خود ایمان دارد و ایمان به قلبش داخل نشده و کسی که ایمان را در اعماق دل خود جای دهد قطعاً که غیبت کسی را نمیکند.
نیز این حدیث نشان میدهد که غیبت یکی از صور و حالات تتبع و جستجو از عیوب دیگران یا به اصطلاح عیبجویی است. معمولاً عیبجوییها به منظور افتضاح شخص صورت میگیرد و هر کس انسانی را افتضاح کند خدای تعالی او را افتضاح مینماید.
روی این اساس پیامبر (ص) کیفر غیبت را سخت و طاقت فرسا معرفی نموده و فرمودهاند:
«لَمَّا عُرِجَ بِی مَرَرتُ بِقَومٍ لَهُم أَظفَارٌ مِن نُحَاسٍ یَخمُشُونَ بِهَا وُجُوهَهُم وَصُدُورَهُم، فَقُلتُ: مَن هَؤُلاءِ یَا جِبرِیلُ؟ قَالَ: هَؤلَاءِ الّذِینَ یَأکُلُونَ لُحَومَ النّاسِ، وَیَقَعُونَ فَی أَعرَاضِهِم» (سنن ابوداود، ج ۷ ص ۲۴۰)
(آنگاه که معراج من صورت گرفت بر قومی گذشتم که دارای ناخنهایی از مس بودند که با آن رویها و سینههای خود را میخراشیدند. گفتم اینها چه کسانیاند ای جبرئیل؟ گفت: اینها کسانی هستند که گوشتهای مردم را میخورند و در آبروی آنها واقع میگردند).
ناخنهایی از مس و خراشیدن خود با آن به خصوص قسمتهای رو و سینه آن هم توسط خود کیفر بسیار سخت و شدیدی است که خداوند جل جلاله انسان را از آن نجات دهد.
و در حدیثی دیگر در تبیین کیفر غیبتگر فرمود:
«ومن قال فی مؤمن ما لیسَ فیه، أسکنهُ اللهُ ردْغَهَ الخَبَال حتى یَخرُجَ مِمَّا قال» (سنن ابوداود، ج ۵ ص ۴۵۰)
(و هر کس در مؤمنی چیزی را بگوید که در او نیست خدای تعالی او را در کثافات آبلهها جا میدهد تا که از آن بیرون شود).
منظور از کثافات آبلهها، محل تجمع آب بیرون شده از آبلهها و تاولهای بدن اهل آتش است که در یکجا جمع و انباشته میشوند. سزای غیبتگری که با غیبت خود تهمت داشته باشد در چنین جایی خواهد بود.
حسن بصری (رح) در مورد تأثیر غیبت بر از بین رفتن حسنات میگوید:
«از غیبت بر حذر باشید سوگند به آنکه جان من در ید اوست غیبت از آتشی که هیزم را میسوزاند سریعتر حسنات را از میسوزاند». (الغیبه و النمیمه، ص ۱۶۳)
این کیفر بزرگی است که به غیبتگران مقرر شده است. تمام کسانی که غیبت میکنند باید با توجه به این کیفر بزرگ دست از غیبت بر دارند. یاد مان باشد کسی که غیبت را میشنود نیز در گناه غیبت کننده شریک است به خصوص آنگاه که با گفتار و رفتار و حسن استماع خود موجب تشویق و ترغیب غیبتگر شود. بر این اساس مطابق دیدگاه همه علمای اسلام شنیدن غیبت حرام است و شنونده باید کسی را که شروع به غیبت میکند در همان آغاز منع نماید و متوجه سازد که غیبت از جمله رذایل اخلاقی و گناهی است عظیم و بزرگ. (الأذکار نووی، ص ۳۳۹)