فلسفهی حجاب
آوای سنت : در جهانِ آفرینش، همهی موجودات ظریف و ضربهپذیر در پوششهای آسیبناپذیر قرار گرفتهاند. این پوشش مطابق موقعیّت هر موجود به خوبی از آن محافظت میکند. از آن نمونه، مغز گردو و بادام در پناه پوست محکم خویش ماهها و بلکه چند سال از خطر فرسودگی حفظ میشود، امّا همین که پوست از آنها جدا میگردد ضعیفترین موجودات آنها را فاسد میکند. در آن صورت مورچهها، پشهها، خاک و حتی هوا و رطوبت آنها را از بین میبرد.
مغزِ ظریف و حسّاس آدمی نیز چنین است که با کمترین آسیب لطمهی بسیار میبیند.
همهی ترشّحات و فرمانهای مغز به وسیلهی غدّهی هیپوفیز (piluitary) است که به اندازهی یک قطره آب میباشد و با حسّاسترین رگها به پایین مغز متّصل است. خدای متعال مغز را در محل سخت و نفوذناپذیری قرار داده است تا از آسیبها دور بماند. شش کاسهی محکم، مغز را احاطه کرده است که از محکمترین استخوانهای بدن است، به طوری که اگر جمجمهی کسی به جایی اصابت کند غدّهی هیپوفیز و بخشهای ظریف هیپوتالاموس به سادگی آسیب نمیبینند. زیان ضربهپذیری زن و پیامدهای آسیب او به مراتب بیشتر از آسیب مغز است، زیرا زن اگر آسیب ببیند و به انحراف افتد هزاران نفر به وسیلهی او به راه باطل قدم مینهند.
شگفت است که آدمی پولهای کاغذی خود را به بهترین صورت در بانک، و جواهراتش را، که فلزاتی بیش نیست، در صندوقهای محکم حفظ مینماید، امّا زن را …!؛ همسر و خواهر و دختر او بدون پوشش مناسب، مورد نمایش عمومی قرار داده میشوند، در حالی که دزدانی که در کمین آنها هستند به مراتب افزونتر از دزدان پول و طلا هستند. زیرا جز افرادی اندک بیشتر مردم ربایندهی پول نیستند، ولی گروه بیشماری از مردم در مهار چشم و دل خود ناتوانند و علاوه بر این، ضرر دستبرد به پول، پیوسته از ضرر دستبرد به ناموس کمتر است.
مردان غیرتمند رواتر میدانند که از آنها میلیونها ربوده شود ولی ناموسشان از قصد بد در امان باشد. این در حالی است که دزدی پول و جواهر معمولاً با دشواری همراه است، امّا به راحتی میتوان با نگاههای آلوده، به زیباییهای زنان و دختران دستبرد زد و از نوامیس افراد بهرهجویی کرد.
چه جفاکار و بیفرهنگاند پدر و مادرانی که دختران نو رسیدهی خود را به عقد جوانانی درمیآوردند که هنوز گوهر وجود زن را نمیشناسند و راه و رسم محافظت از او را نمیدانند. کم نیستند جوانان و مردانی که با همسران و دختران خود در مجامع عمومی به تفریح میروند، در حالی که خانوادهی ایشان هیچ پوشش درستی ندارند.
زنِ با پوشش، مانند باغِ میوهای است که دورش حصار باشد، زیرا باغی که دیوار دارد، بدون هیچ تابلو و اعلامیه به رهگذران خود میفهماند که دسترسی به گل و میوهی من جز برای صاحبم، ممنوع است … (راز یک فریب، ۹۶ الی ۹۸)