آنگاه که جکی چان مرا گریاند!
آوای سنت : مدتزمان زیادی از عمرم، معتاد تماشای فیلمهای خارجی بویژه فیلمهای اکشن بودم.
و چون خودم از بچگی کاراته میرفتم بیشترین چیزی که مرا تحریک میکرد صحنههایی از فیلم بود که پس از پایان آن نشان داده میشد که فیلمبرداری از صحنههای خطرناک چگونه است و جکی چان چطور خودش آن حرکات را بدون بدلکار انجام میدهد!
شگفتزده از توانایی بدنی و امکاناتی که در هر صحنه از بین میرفت تا صحنه لذتبخشی را تقدیم بینندگان کند به تماشای آن فیلمها مینشستم
اما روزی در برابر صحنهای بسیار خطرناک درنگ کردم و چند بار فیلم را بخاطرش به عقب بردم و بازپخش نمودم و هر بار جکی را میدیدم که بدون بدلکار چه حرکات خطرناکی را انجام میدهد چرا که آن صحنه برایش بسیار خطرناک بود سپس گفتند که او در این صحنه زخمی شده و چند ماه را در بیمارستان برای مداوا گذرانده است، من هم به محض خواندن این مطلب زیر گریه زدم!!
شخصی که به خداوند و روز آخرت ایمان ندارد درباره خودش میگوید که هیچ استخوانی در بدنش نیست مگر اینکه در چنین صحنههایی، شکسته شدن را به خود دیده است؛ صحنهای که بدلکار میتواند بجای او آن را بازی کند در نتیجه، از خطر شکستن استخوان و حتی احتمال کشته شدن در امان بماند اما بخاطر اینکه بینندگانش لذت ببرند و کارش عالی دربیاید و هنرش را به دیگران اثبات کند چنین تلاشی را صرف میکند!
در حالی که من مسلمانی هستم که به خداوند متعال و روز آخرت ایمان دارم اما یک صدم این تلاش را برای دینم صرف نمیکنم با این وجود به آمرزش و بهشت خداوند امیدوارم!!
خداوند والامرتبه از امام عمر بن خطاب راضی باشد که به زیبایی فرموده است: “از سرسختی و اصرار کافران و عجز و درماندگی مؤمنان در شگفتم!”
بله، از تمامی نسلهای این امت انتظار میرود که وقت، تلاش و وجودشان را در راه علمآموزی، دعوت، جهاد در راه خدا و رویارویی با چالشهای عصر خود صرف کنند همانگونه که صحابه، تابعین و تابع تابعین انجام دادند و نیز از امامان حدیث و فقه و قهرمانان مجاهد در هر عصری چنین انتظاری میرود
و از ما هم انتظار میرود که تمام تلاش خود را حداقل در حد جکی چان در این راه مبذول داریم.
نگارنده: مهندس ایمن عبدالرحیم