مقالات و یادداشت ها

تغییر ژنرال های روسی و نتایج جنگ اوکراین

آوای سنت : تغییر ژنرال ها در بحبوحه نبرد نه نشان دهنده روان بودن عملیات است و نه نشان دهنده پیشرفت در مسیر اهداف تعیین شده جنگ.

علیرغم درسی که پس از تصمیم رهبری روسیه برای تغییر مسئول عملیات ویژه در اوکراین باید گرفته می شد،اما رهبری روسیه همچنان به استقامت خود ادامه می دهد و ادعا می کند که جنگش علیه اوکراین طبق برنامه پیش می رود.

اگرچه اهمیت نظامی روند تغییر ژنرال ها در بحبوحه جنگ روشن است،اما آیا این تغییر به این معنی است که عملیات ویژه ممکن است به سمت شکست پیش رود؟ یا ژنرالی که برای رسیدن به اهدافش آورده شد او آن را قهرمان روسیه نامید، ژنرال شکست خورده بود؟یا صرف نظر از اینکه بازنگری ممکن است سختی های مخصوص خودش را داشته باشد آیا کل این ماجرا سزاوار بازنگری شجاعانه است؟

جواب این سوالات این است:هیچ کدام از آن ها.

پوتین به این نتیجه رسیدکه سناریوهای مورد انتظار مخالفان روسیه محقق نشد. اما بررسی روند جنگ و اهداف روسیه،از آنچه که از ۲۴ فوریه آغاز کرد نشان می دهد که او در پی سرنگونی رژیم نازی درکیف برای جلوگیری از هر گونه نزدیکی بین این رژیم با ناتو و متحدان غربی بود.

اما پوتین نتوانست به هیچ یک از آنها دست یابد، وبرعکس،موقعیت زلنسکی در اوکراین و روابط او با غرب تقویت شد و رویای سرنگونی رژیم او از بین رفت.در حالی که روسیه با شکست های نظامی مواجه است و حتی در حال از دست دادن دستاوردهایی است که از زمان شروع جنگ به دست آورده است.

تاریخ به ما می‌آموزد که ساده‌ترین اقدام رهبران در سیستم متمرکزی مانند روسیه، تغییر رهبران نظامی و پاسخگویی آنهاست.

در حالی که همه می‌دانند تصمیم در چنین نظامی در دستان یک نفر است.البته هدف این است که تا آنجا که ممکن است فرصت پاسخگویی مرد شماره یک را از بین ببریم.

برای همه مقامات نظامی در مسکو غیرممکن است که به فرمانده خود اطلاع دهند که تصمیم او اشتباه است.

جنگ با مشکلاتی روبرو است و اهداف تعیین شده برای دستیابی به پیروزی که عبارتند از: الحاق نهایی چهار منطقه و وادارکردن اوکراین و متحدان غربی برای پذیرش این واقعیت، این اهداف دست نیافتنی هستند.

این همان دلیلی است که منجر به طولانی شدن این جنگ و احتمال بدتر شدن آن به مرحله خطرناک تر می شود.

پوتین اکنون بین دستیابی به پیروزی،که روز به روز غیرممکن تر می شود و باز کردن درهای مذاکره قرار دارد.

با این حال، شرایطی که او برای شروع هرگونه مذاکره برای پایان دادن به جنگ تعیین می‌کند،پذیرش واقعیت‌های جدید درمیدان(یعنی پذیرش الحاق سرزمین‌های اوکراین به روسیه)توسط اوکراین و متحدان غربی آن است.اینها شرایطی است که این کشورها بدون توجه به هزینه های سیاسی و نظامی حضورشان در جنگ نمی توانند با آن موافقت کنند.

این امر،این کشورها را بر آن می دارد تا اتحاد نظامی خود را تقویت کنند و تجهیزات نظامی جدید از جمله تانک های مدرن و موشک های دوربرد را به میدان نبرد بفرستند و به اوکراینی ها این امکان را می دهدکه به دفاع ازسرزمین خود ادامه دهند و سرزمین های اشغال شده توسط روس ها راباز پس بگیرند،چیزی که در خارکیف در شرق اوکراین و درخرسون، شهر مهم استراتژیک جنوب و غیره اتفاق افتاد.

دبیرکل ناتو،موضع غرب درمورد مشارکت در این جنگ را به وضوح خلاصه کرد: بهایی که ما می پردازیم به پول است،در حالی که بهایی که اوکراینی ها می پردازند،خون آنهاست.

وی افزود اگر رژیم های استبدادی بتوانند احساس کنند که با استفاده از زور به آنچه می خواهند می رسند، بهایی که ما در آینده خواهیم پرداخت بسیار بیشتر خواهد بود و جهان برای همه ما خطرناک تر خواهد شد.

اگر ولادیمیر پوتین برای مرور تاریخ اخیر جنگ هایی که ایالات متحده و متحدان غربی اش درآن شرکت داشتند، وقت می گذاشت،از این اقدام خود درس هایی می گرفت.

آمریکا و متحدانش در برابر تلاش های رژیم صربستان (که مورد حمایت مسکو بود) در دهه نود قرن گذشته که تلاش داشتند مناطقی از یوگسلاوی را که پس از فروپاشی اتحاد یوگسلاوی ازهم پاشیدند تحت کنترل خود در آوردند محکم ایستادند،ائتلاف غربی علیرغم قتل عام هایی که رژیم میلوسویچ علیه کروات ها و مسلمانان بوسنیایی مرتکب شد، شکست را بر بلگراد تحمیل کرد.

همین اتفاق در واکنش به حمله صدام به کویت در اوایل دهه نود،به عنوان استان نوزدهم عراق رخ داد.صدام در مقابل ائتلاف بین المللی و عربی شکست خورد و به کویت اجازه داد تا حاکمیت خود را بر سرزمین خود بازگرداند،ورژیم او پس از آن که تهدیدی برای امنیت کشورهای منطقه و منافع بین المللی تلقی شد به پایان رسید.

البته انتظار شکست مشابه برای ارتش روسیه در مقابل نیروهای اوکراینی دشوار و غیر واقعی است.این دلایل استراتژیک زیادی دارد و مهمترین آنها این است که ائتلاف غربی که مستقیماً در جنگ صربستان و عراق مداخله کرد، اکنون مستقیماً به همان شکل در جنگ اوکراین دخالت نمی کند.

این ائتلاف از اوکراین حمایت مالی می کند و تجهیزات نظامی مورد نیاز دولت کیف را تامین می کند، اما برای اینکه کار به مراحل خطرناک تر کشیده نشود مایل است این مداخله را در محدوده هایی که منجر به دخالت مستقیم بیشتر علیه ارتش روسیه نمی شود، حفظ کند.

در عین حال،موافقت غرب با شکست اوکراین در برابر تهاجم روسیه یا تسلیم آن و تحمیل شرایط مسکو به آن، به دلایلی که قبلا ذکر شد، دشوار است.به همین دلیل تصمیم برای پایان دادن به این جنگ (اگر قرار باشد پایان یابد) به این بستگی دارد که رهبری روسیه به این نتیجه برسد که امکان دستیابی به اهداف مقدور نیست.

همه این ها سبب شد ارتشی مانند ارتش روسیه مجبور به استفاده از پهپادهای ایرانی برای انجام عملیات تلافی جویانه خود علیه شهرهای اوکراینی شود که برای بار دوم کنترل این شهرها را به دست گرفت.

اصل مطلب را اینجا مشاهده کنید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن