آوای سنت : هیچ مسلمانى نه با اصل ” حجاب” مخالف است و نه با اصل “ارشاد” اما نحوه عملیاتى نمودن آن به شیوه فعلى با عقل و منطق سازکار نیست.
زمان و مکان اصلی برای “ارشاد” نه ماشین هاى خوفناک بلکه همان مدرسه و دوران آموزشى است که متاسفانه دولت هاى گذشته و حال، نسبت به فضا، معلم و متعلم آن بى تفاوت و بى توجهى کرده و مى کنند و این مهم را نامهم دانسته و در اولویت هاى آخر قرار داده اند.
کاش و هزاران کاش این درک و فهم وجود داشت که هزینه گزاف گشت ها، دادگاه ها و بخش قابل توجهى از هزینه هاى انتظامى را باید صرف آموزش نمود و از طریق آموزش و پرورش است که مى توان هزینه هاى آتى کشور را کاهش داد و بلاخره اینکه در این حوزه ها، راهکار پیشگیری است نه درمان !
گشت ارشاد که قبلا عامل ترس و عدم احساس امنیت بود، با این اتفاقات چهره کریه ترى پیدا کرده و هرگز نتوانسته و نخواهد توانست منجر به نهادینه شدن حجاب و عفاف در جامعه امروز ما باشند و اگر این توانایى را داشتند این وضع امروز کشور در حوزه حجاب نبود !
حجاب را باید فهماند نه پوشاند چرا که حجاب بدون فهم، نه عملیاتى خواهد شد و نه براى رسیدن به هدف، کارامدى لازم را خواهد داشت همانطوریکه کم نیستند کسانى که ظاهر محجوب و پوشیده اى دارند اما … !
به نظر مى رسد محل فهم حجاب، نه ماشین هاى گشت ارشاد بلکه مدارس و دانشگاههاى ماست درست همانجایی که امروز به آن بی توجه هستیم و جز در حد لازم برای بقاى ظاهرى آنها، حاضر به سرمایه گذارى در آنها نیستیم و در چنین شرایطی برای تحقق حجاب، تنها راه اینست که همگان را به روز و روزگار” ژینا ” دچار کرد و با کفن پوشی، حجاب کامل را عملیاتى نمود.
حادثه تلخ و بهتر بگویم فاجعه مرگ ” ژینا “ تلنگرى اساسی به کسانى است که در این حوزه صاحب اختیار و داراى مسئولیت هستند تا از در اکراه و اجبار و کشتار وارد حوزه دینى و فرهنگى نشوند و با جمع کردن این بساط، در جا و زمان خود دنبال فهم، فلسفه و عملیاتى نمودن حجاب باشند.
صرفنظر از این مباحث، انتظار مى رود بدون هیچ مغالطه و جانبدارى، درست آنچه که بر سر ” ژینا ” آمده است به اطلاع عموم رسانده شود و با مسببین، عاملین ، معاونین و مشارکت کنندگان در این اتفاق یا جرم و یا جنایت، بصورت قانونى و علنى برخورد شود تا به فشارهاى معیشتى بر این ملت نجیب، این دردهاى غیر ضرور نیز افزوده نشود و دشمن نیز نتواند از این فضا و قضایا، بهره بردارى کند و نارضایتى لبریز مردم از شرایط اقتصادی، سرریز نشود چرا که اکنون هرگز زمان مناسبى براى این نوع خطاها و این نوع ندانم کاریها نیست.
بنده ضمن درک زوایاى این فاجعه، مسیر درست قانونى برای پیگیرى این موضوع را عقلانى ترین و کارامدترین شیوه براى حصول نتیجه مى دانم و از نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى انتظار مى رود به عنوان صدای ملت که دارای مصونیت نسبی در این حوزه هستند، با تحقیق و تفحص در این فاجعه، واقعیت را به صورت شفاف و بدون سانسور و تغییر، به مردم اعلام و متخلفین را به قوه قضائیه معرفى نمایند و قضات قاطع این قوه آنان را به اشد مجازات قانونى محکوم نمایند تا احساس امنیت مردم، از بین نرود و افکار عمومى به قضاوت منصفانه و دقیقى برسد و ذهنیت ها در این موضوع، ترمیم گردد.
از شورای عالی انقلاب فرهنگى نیز انتظار مى رود به حوزه حجاب و عفاف ورود جدى داشته و بجای صرف هزینه برای مبارزه با بد حجابی، آموزش را در این حوزه دخیل نموده و بنحوى برنامه ریزی نمایند که نیازی به گشت ارشاد نباشد چرا که اگر تا حالا گشت ارشاد جایگاهى حداقلى در جامعه داشت اکنون به یک ابزار منفور در اذهان عمومى تبدیل شده است.
جا دارد این حادثه تلخ را به خانواده و بازماندگان آن مرحومه و تمامى ملت ایران تسلیت گفت و امید است توان کشور در مدیریت بحرانهاى اجتماعى این چنینى، افزایش یابد و ” ژیناهاى دیگرى” در مسیر کنترل این بحران، جان شیرین خود را از دست ندهند و بحرانهاى بزرگترى در اثر سوء مدیریت اجرایی در کشور حادث نشود.
امیداست براى تحقق حجاب و سایر شئون دینى، به صورت ریشه ای و اصولى، برنامه ریزى لازم انجام شود و استفاده از شیوه هاى غلط قهرى و دستورى در حوزه هاى فرهنگى جاى خود را به شیوه هاى صحیح و ارشادى بدهد و از این اتفاق نیز براى اصلاح امر در کشور استفاده گردد تا هدف غائى قابل حصول تر گردد. انشالله
محمدقسیم عثمانى
٢٨ شهریور ١۴٠١
