دربارۀ پیام مولانا عبدالحمید به زنان بلوچ
آوای سنت : شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در خطبههای نماز جمعۀ این هفته (۱۳ تیر ۹۹) پیام صریحی به بانوان بلوچ داشت. ایشان فرمود: «این پیام بنده را به زنان و خواهران گرامی برسانید که در پوشش لباس اسراف نکنید. زی و آستین بلوچی که در استان ما برای پوشش لباس بانوان استفاده و با قیمتهای گزاف خریداری میشود، اسراف و گناه است، چهبسا افرادی که نمیتوانند هزینۀ خرید این لباسها را تأمین کنند و مجبور میشوند به کارهای خلاف روی بیاورند. لباس بلوچی رایج در منطقه خوب است، فقط در تهیۀ لباس به دوختهای ساده و کمهزینه بسنده شود. زنان عاقل و فهمیده باید روی این مسائل فکر کنند. (بهنقل از سایت مولانا عبدالحمید)
جوان بلوچی را میشناسم که چند سالیست عقد کرده و به اصطلاح ما بلوچها «دشتار» (نامزد) دارد. بیش از یک سال است که دوران سربازیاش هم به پایان رسیده، اما او نمیتواند ازدواج کند، چون با شندرغاز حقوق کارگریاش فقط میتواند هرچندماه یکبار چیزی بیش از ۱ میلیون تومان برای تهیۀ زیوآستین نامزدش هزینه کند. پول پارچه و کفش و بقیۀ لوازم هم که بماند. باید هم این هزینهها را بکند وگرنه هم او و هم خانوادهاش جلوی خانوادۀ نامزدش، که از قضا غریبه هم نیست، سرافکنده میشوند! او حالا مانده با کدام پول لوازم زندگیاش را تهیه نماید و خرج مراسم عروسیاش را تأمین کند.
رسم نامیمونی بسیاری از زنان بلوچ را ملزم میکند که برای هر مراسم عروسی یا عید، لباس جدیدی تهیه کنند. لباسی که حالا در این گرانیهای کمرشکن در بهترین حالت چیزی حدود ۳ میلیون تومان آب میخورد. آن هم مادرخانمهایی که بخواهند هوای داماد خودشان را داشته باشند، چنین لباسی را از داماد بینوا میپذیرند. اگر قرار به چشموهمچشمی باشد که داماد بینوا باید چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان فقط برای تهیۀ لباس نامزدش هزینه کند.
مردانی هم که چند سالی از ازدواجشان میگذرد، حال بهتری از جوانان نامزددار ندارند. برای آنان خبر در پیش بودن مراسم عروسی یکی از نزدیکان تلخترین خبر است، چون باید به فکر باشند و چند میلیون تومانی برای لباس جدید همسر و دختر یا دختران خود دستوپا کنند.
و چه بسیار مردان بلوچی که در برابر چنین هزینههای سنگینی کمرخم کردهاند و ناچار به حمل مواد مخدر شدهاند و سرانجام کارشان به زندان کشیده است.
آنچه غمانگیز است اینکه دراینباره تفاوتی میان زنان تحصیلکرده و بیسواد بلوچ نیست. حتی زنان تحصیلکرده با توجه به توان مالیشان، سنگینتر هزینه میکنند. این استدلال را هم مطرح میکنند که وقتی پولش را داریم چرا هزینه نکنیم و زیباتر نپوشیم! غافل از اینکه آنان با آن لباسهای گرانقیمت رواجدهندۀ فرهنگ بسیار غلطی در جامعۀ پر از مشکل خود هستند. زنانی هستند که در مراسم عروسی چنین لباسهایی را میبینند و دو پایشان را در یک کفش میکنند تا همسر بینوایشان از زیرسنگ هم شده پولی دستوپا کند و چنان لباسهایی برایشان تهیه کند. غر هم میزنند که «مگر چیِ ما کمتر از زن فلانی است که او چنان لباسهایی میپوشد و ما ژندهپوشیم!»
امام جمعۀ اهلسنّت زاهدان اطلاعات کافی دراینباره دارد که چنین صریح خطاب به زنان بلوچ پیام میدهد. و ای کاش زنان جامعۀ ما این پیامها میگرفتند و در این اوضاع بد اقتصادی از ریختن پولهای هنگفت در جیب کسانی که خارج از مرزها زندگی میکنند، باز میآمدند.
البته این نکته را هم لازم میدانم یادآور شوم که مولانا عبدالحمید بهطور مطلق هنر سوزندوزی زنان بلوچ را زیرسؤال نبرده است. ایشان سوزندوزیای را زیر سؤال برده که حالا دیگر هنر نیست، بلکه برای خیلی از سودجویان راه درآمدی پرسود شده و هر روز ضربۀ محکمتری به کانون خانوادههای بلوچ وارد میکند. مولانا عبدالحمید زنان بلوچ را از خرجتراشی و اسراف مال در تهیۀ لباس برحذر داشته و از آنان خواسته به جای پول ریختن در جیب تاجرانی که فقط سود خودشان را مهم میدانند، به دوختهای ساده و کمهزینه بسنده کنند. این سخن کاملا منطبق با اصول و قواعد مربوط به اقتصاد خانواده است و زنان جامعۀ ما برای داشتن زندگیای شاد و بدون تنش باید به آن توجه کنند.