آوای سنت : همه مسابقات ورزشی که در سطح کشوری، منطقوی و جهانی برگزار میشوند، دارای رویکردهای متعددی هستند. این رویکردها میتوانند تا حد زیادی موجب تقارب و نزدیکی مردم جهان و همگرایی آنها در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره شوند. گرچه گاهگاهی اتفاق افتاده که بُرد و باخت بعضی از بازیها توسط این یا آن تیم، موجب به هم افتادن طرفداران تیمها و بازیکنها گردیده، و پیوندهای اجتماعی و انسانیِ آنها را قطع نموده است، اما در مجموع رویکردهای مثبت این بازی در عرصههای مختلف طوری که گفتیم بسیار بیشتر بوده است.
در عرصه اجتماعی، بی تردید که فوتبال بُعد اجتماعی ارزنده و مهمی دارد، و یک فعالیت مهم اجتماعی است. در جهان امروز اقشار مختلف جامعه انسانی اعم از زن و مرد و کودک و جوان و پیر و برنا، نسبت به بازی فوتبال علاقه وافر دارند. کودکان در کوچه پس کوچههای شهرها، جوانان در میادین خاص، و تیمهای رسمی در استادیومها با هم مسابقه میدهند، و بازی میکنند. در حالی که انبوهی از انسانها به جهت تماشای بازی، آنها را احاطه کردهاند.
این جمع شدنها، همنشینیها، همتیمیها، طرفداری مشترک از تیمی خاص، صحبتها، تبصرهها، پیشبینیها و … توانسته موجب تقویت روابط اجتماعی انسانها شود، به خصوص در دورانی که ما قرار داریم، دورانی که در آن وسایل ارتباطی و صنعت تکنالوژی، در برخی موارد موجب تضعیف پیوندهای اجتماعی شده است.
بازی فوتبال همه ساله در کشورهای مختلف جهان بر گزار میگردد، چنانکه هر چهار سال جام جهانی با شور و هیجان بیشتری علاقمندان به فوتبال و بازیگران آنرا به جانب خود میکشاند. و حتی برنامههای زندگی میلیونها انسان را تحت الشعاع خود قرار میدهد. حیف خواهد بود اگر از این بازی به نحو احسن و شایسته بهرهبرداری صورت نگیرد. به خصوص وقتی میبینیم تیمی مثلاً از قاره اروپا به مصاف تیمی از قاره آفریقا میرود، و یا تیمی از آمریکا وارد مسابقه با تیمی از آسیا میشود، در حالی که فاصلههای جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و ملّی بسیاری میان دو تیم وجود دارد.
در کنار اینها، بازی فوتبال میتواند یک فرایند فرهنگی مؤثر نیز به شمار آید. امروزه فوتبال تبدیل به یک فرهنگ جهانی شده است. همه کشورها علاوه بر داشتن تیمهای ملی، هزاران تیم کوچک و بزرگ نیز دارند، و هزینههای فراوانی را برای رشد و گسترش این بازی به مصرف میرسانند.
نباید نقش فوتبال را در تبادل فرهنگی جهانی نا دیده گرفت. جام جهانی فرصت خوبی برای سیر و سفرهای جهانی است. صدها هزار گردشگر از کشوری به کشوری دیگر که محل برگزاری بازیهاست مسافرت میکنند، و این مسافرت زمینههای آشنایی ملل مختلف را با فرهنگهای گوناگون موجود در جهان فراهم میکند. استادیومهای فوتبال در واقع میدان تبارز و تبلور فرهنگهای مختلف است. در آن سیاه و سفید و سرخ و زرد و از فرهنگها و ملیتهاو نژادهای مختلف جمع میشوند، در حالیکه محور توجه همه، میدان فوتبال است و نقطه تمرکز آنها توپی مدور که پُر از باد و هواست.
از اینها که بگذریم در کنار موارد یاد شده، بُعد اقتصادی جام جهانی نیز حایز اهمیت است. این بازی موجب نشاط تمام فعالیتهای اقتصادی میشود. صنعت توریزم رونق مییابد. شرکتهای رستورانی و هتل داری گسترش مییابند. خطوط هوایی، دریایی، ریلی و زمینی شاهد تحرکی عظیم میشوند.
این به علاوه مبالغ هنگفتی پولیِ است که میان تیمها و بازیگران آنها و کشورهای متبوع شان دست به دست میشود.
پس بازی فوتبال به صورت عام و جام جهانی به صورت خاص، فرصت خوبی است برای فراهم آوری زمینههای توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بسیاری از انسانها. و این میطلبد که این بازی از سیاست سیاستبازان به دور باشد، و صرفاً در حد یک بازی و مسابقه میان دو تیم باقی بماند.
یادمان باشد رقابت فوتبال یک رقابت مثبت است. ما نباید این رقابت مثبت را تبدیل به رقابت منفی نماییم. نباید طرفداران تیمهای مختلف، در صورت باختن تیمیکه از آن طرفداری میکنند، نسبت به طرفداران تیم دیگر دچار خشم و کینه شوند. بُرد و باخت در هر بازیِ وجود دارد. در هر بازیِ باید یکی از تیمها یا بَبُرد و یا ببازد، و در بعضی احوال با هم مساوی شوند. این دلیلی بر کشمکش و نزاع نمیتواند باشد.
مدیران ارشد فیفا، تیمهای فوتبال جهانی و کشورهایی که از جام جهانی میزبانی میکنند، و همچنان کشورهای دارای تیم ملی و هواداران تیمها، همه باید از این فرصت طلایی، فرصت فوتبال در جهت تقویت پیوندهای مختلف بشری چه اجتماعی باشد یا فرهنگی و یا حتی سلیقهای، بکوشند و نباید آنرا وسیلهای برای گسستهای اجتماعی و ملیتی قرار دارد.