آوای سنت : حفظ جان انسانها و حتی تمام جانداران و عدم تجاوز به خون مردم، یکی از اوجب واجبات و مهمترین مقاصد شرعی و انسانی است. بنا بر این برای هیچ انسانی این حق وجود ندارد که خون انسان دیگری را به نا حق بریزد و حیاتش را سلب کند، زیرا حقتعالی قتل و کشتار را منع قرار داده و فرموده است:
مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً [المائده، ۳۲].
(از این جهت بر بنی اسرائیل نگاشتیم که هر کس ذاتی را بدون ذات یا به منظور تباهیگری در زمین بکشد گویا که همه مردم را کشته است و هر کس زنده گرداند گویا که همه مردم را زنده ساخته است).
حالت نکرهای که در “نفساً” وارد شده بیانگر این است که کشتن هیچ نفس و ذاتی مجاز نیست، چه مؤمن باشد یا کافر، چه یهودی باشد یا نصرانی و یا مسلمان مگر اینکه موجب شرعی وجود داشته باشد. شریعت اسلام موجبات چنین قتلی را به گونه موردی مشخص کرده که شامل قصاص، بغاوت، راهزنی، دفاع مشروع، دفع تجاوز و برخی دیگر میشود.
حرمت قتل و کشتن مسلمان بیگناه در آموزههای اسلام بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) در خطبه حجه الوداع که آخرین خطبه ایشان در حج و در آن سطح بالا بود مشخصاً روی خونهای مردم انگشت اهمیت گذاشت و فرمود:
«فَإِنَّ دِمَاءَکُمْ، وَأَمْوَالَکُمْ، وَأَعْرَاضَکُمْ، بَیْنَکُمْ حَرَامٌ، کَحُرْمَهِ یَوْمِکُمْ هَذَا، فِی شَهْرِکُمْ هَذَا، فِی بَلَدِکُمْ هَذَا، لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الغَائِبَ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ عَسَى أَنْ یُبَلِّغَ مَنْ هُوَ أَوْعَى لَهُ مِنْهُ». (صحیح البخاری، ج ۱ ص ۲۴)
(آگاه باشید که خونهای شما، مالهای شما، آبروهای شما در بین شما حرام است، مانند حرمت این روز شما در این ماه شما و در این شهر شما. باید که حاضر به اطلاع غایب برساند، امید است حاضر به کسی برساند که از او بیدارتر باشد).
این حرمت حتی در جریان جنگ نیز باید مد نظر باشد. مسلمانان در حین جنگ و جهاد حق ندارند بیگناهان و غیر نظامیانی که در میدان جنگ قرار ندارند را بکشند. پیامبر اسلام (ص) و خلفای راشدین پیوسته جنگاوران مسلمان را توصیه به این میکردند که زنها را نکشند، کودکان را نکشند، پیرمردان را نکشند، کسی که در معبد خود کنارهگیری نموده و مشغول عبادت است را نکشند و درختان را قطع نکنند. رسول الله (ص) این اصول را خودشان در حین غزوات خویش به شدت مراعات مینمودند. به این دلیل تمام کشتههای عهد پیامبر (ص) از کافر و مسلمان با وجود آن انقلاب بزرگ به یکهزار و اندی نفر میرسد که عددی واقعاً ناچیز است.
بنا بر این هیچ توجیهی نمیتواند کشتار ابریا و بیگناهان را توجیه کند و دست انسان را باز بگزارد تا با کمال قساوت و بی رحمی انسانها را بکشد.
جهاد اسلامی به عنوان یک وجیبه و فریضه از خود احکامی دارد که از جمله مهمترین احکام آن دوری از قتل بیگناهان است. ما این توصیه را پیوسته در بیانات پیامبر اعظم صلوات الله علیه و خلفای اسلام به وضوح مشاهده میکنیم. زیرا همانگونه که قبلاً تذکار رفت این بزرگواران لشکر اسلام را توصیه به عدم کشتار غیرنظامیان میکردند.
اما متأسفانه که همیشه از این توصیهها تخطی صورت میگیرد و بسیاری از گروههای افراطی دست به کشتار بی گناهان میزنند که این عملشان با هیچ موردی از آموزههای شرعی همخوانی ندارد. در حادثه خونین کرمان جمع کثیری از بیگناهان به خاک و خون کشیده شدند که در میان شان بسیاری از زنان و کودکان و کهنسالان وجود داشتند.
انسانهایی که هیچ نقشی در فعل و انفالات سیاسی جهان ندارند و حتی با الفبانی نظامیگری آشنا نیستند. چنین کشتارها به خصوص اگر به نام اسلام به انجام برسد موجب بدنامی این دین حنیف خواهد بود. وقتی اسلام قتلی را تأیید نکند این به معنی آنست که آن قتل از جمله مصادیق بارز جنایت است. اسلام برای جنایت قتل قصاص را مقرر داشته که با آن قاتل به خاطر تجاوزی که به جان مردم انجام داده کشته میشود.
هدف قصاص جلوگیری از هتک حرمت خون انسانها است و اینکه در این دین حفظ جان آدمیان از ارزشهای بزرگ این دین است. پس هر کسی که خود را مسلمان میداند باید این توصیه ها را پیوسته در مقابل دیدگان خود قرار دهد و داشته باشد مبادا عملی را مرتکب شود که با آن جاودانگی دوزخ را دریافت دارد.