مقالات و یادداشت ها

نیات شوم آمریکا در خاورمیانه

ارسالی از یکی از کاربران افغانستانی

آوای سنت : نظام سلطه، نظامی است که سلطه را فقط برای خود می‌خواهد. در شرایط کنونی، کشور ایالات متحده آمریکا، نماد و مصداق عینی و بارز نظام سلطه است. سلطه‌گری این کشور بعد از جنگ جهانی دوم اوج بسیاری گرفت. و چون جنگ سرد با فروپاشی اتحاد شوروی پایان یافت، سلطه‌گری این کشور، یکه‌تاز عرصه‌های سیاست جهانی شد.

نظم نوینی که توسط کارگزاران کارکشته امریکایی تهیه و تدوین شد، و توسط دولت فدرال آمریکا جنبه عملی به خود گرفت، در راستای تقویت نظام سلطه تدوین شده است. تحولات برخاسته از این نظام و تأثیراتی که در جهان باقی گذاشته و می‌گذارد، پرده‌های بسیاری را از روی حقیقت و ماهیت این نظام و سردمدار مجری آن بر ‌افکنده و بر می‌افکند، و حقیقت و ماهیت این نظام و سیاست‌های آن‌را بیش از پیش هویدا می‌سازد.

بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، نظریه پردازان بزرگ آمریکا همچون ساموئیل هانگتینتون و دیگران، به وضوح بیان داشته‌اند که بعد از این، اسلام و کشورهای اسلامی دشمن غرب خواهند بود، و غربیان باید به مبارزه با اسلام و مسلمانان بروند، و نگذارند قدرت جدیدی به نام قدرت اسلامی شکل بگیرد، و جای‌گزین اتحاد جماهیر شوروی شود؛ زیرا به پندار این نظریه پردازان، کشورهای اسلامی با موقعیت فوق العاده ژئوپلوتیکیِ که دارند، و با در دست داشتن ذخایر عظیم انرژی، اگر یکپارچه و متحد عمل کنند، می‌توانند تبدیل به قدرتی بزرگ شوند که تمام دستگاه غرب را با همه داشته‌ها و توانائی‌هایش به چالش بگیرند، و در عرصه جهانی، به خصوص در خاورمیانه که منبع انرژی و اقتصاد و چهار راه وصل قاره‌هاست، به گونه مؤثر جایگاه یک قدرت جهانی را کمایی نمایند.

در راستای این سیاست، غربی‌ها و در رأس آمریکا بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، به دنبال آن شدند تا به هر نحو ممکن، جلو شکل‌گیری قدرت اسلامی را در جهان و منطقه بگیرند. به خصوص بعد از آن‌که ملاحظه کردند رشد و پیشرفت اسلام و گرایش مردم کشورهای متبوع‌شان به اسلام و ارزش‌‌های معنوی این دین حنیف، پیوسته در حال افزایش بوده طوری‌که موجب شگفتی آن‌ها شده است.

در آمریکا دولت‌های مختلف آن کشور، چه از حزب جمهوری‌خواه یا دمکرات، هماره به دنبال آن بودند تا به هر نحوی از انحاء، بر کشورهای اسلامی و سیاست‌های آن‌ها تسلط داشته باشند، و این سیاست‌ها را طبق میل و منافع خود مدیریت نمایند. حمایت‌های بی دریغ از رژیم صهیونستی و تبدیل آن به غده سرطانیِ منطقه، یکی از مهمترین این ابزار بوده است. ایجاد شکاف و خلاف و شقاق میان مسلمانان و کشورهای اسلامی، ایجاد اسلام هراسی از طریق ایجاد و حمایت از گروه‌های تندرو و افراطی، ابزارهای دیگری است که از آن استفاده می‌نمایند. آن‌ها نمی‌گذارند کشورهای اسلامی متحد شوند و از منافع این کشورها به گونه مشترک و هماهنگ پاسداری نمایند.

در این میان، خطرناک‌ترین این ابزارها، ایجاد و تدوین طرح “خاورمیانه جدید” است که در ضمن نظم نوین جهانی‌شان، از اهمیت بیشتری برخودار است. این طرح مخصوص منطقه خاورمیانه‌ یا قلب جهان اسلام می‌باشد. در سر فصل‌های عمده و مهم این برنامه، تجزیه کشورهای اسلامی و تقسیم آن‌ها به دولت‌های کوچک و ضعیف مانند شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس قرار دارد. دولت‌های کوچکی‌که اساس روابط بین‌ آن‌ها را تنازع و کشمکش بر سر منافع و قدرت و نفوذ تشکیل دهد، و زمینه‌های لازم فروش سلاح و مهمات، و تخلیه انبارهای اسلحه کشورهای سلطه‌گر، و چپاول منابع طبیعی این کشورها را فراهم نماید. چنین رویکری می‌تواند این کشورها را برای همیشه ضعیف، ناتوان و محتاج کشورهای غربی بسازد و حضور دائمی این کشورها را در منطقه فراهم نماید.

نباید چنین پنداشت که مسأله خاورمیانه جدید مربوط به سال‌ها پیش بوده و حالا موردی برای نگرانی از جهت آن وجود ندارد، خیر چنین نیست، آمریکائی‌ها تا به اهداف خود از این برنامه دست پیدا نکنند از آن دست نمی‌کشند. به خصوص که اساس این برنامه بر شرّ و بدی گذاشته شده، و در مخیّله نظام سلطه در مورد مردم این منطقه چیزی جز شر و بدی خطور نمی‌کند.

بعضی گمان می‌برند حضور آمریکایی‌ها می‌تواند سبب تحکیم دمکراسی، آزادی و این قبیل مقوله‌های فریبنده در کشورهای خاورمیانه گردد، اما غافل از آن‌که این حضور صرفاً به جهت تأمین منافع آن‌ها و جلوگیری از شکل گیری قدرت منطقوی و اسلامی صورت می‌گیرد، نه در راستای تحقق منافع مردم ساکن در این کشورها.

حضور بیش از نیم قرن آمریکائی‌ها در این منطقه، میزان نیات شوم این کشور سلطه‌گر را بارها به اثبات رسانده است. چه جنایاتی که در عراق، سوریه، افغانستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه توسط این نظام به انجام نرسیده است؟!

۲۰ سال حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا در افغانستان، چه تبعاتی جز بدبختی و سیه روزی مردم این کشور کوچک اسلامی در پی داشته است؟ با حمایت و برنامه‌ریزی و مدیریت نظام سلطه، در این کشور نظامی روی‌کار آمد که بعد از خروج نظام سلطه نتوانست حتی برای یک روز باقی بماند، چون دولتی که تحت نام جمهوری در این کشور با حمایت آمریکا و قدرتهای غربی ایجاد شد، دولتی سراسر فاسد، متعصب، و شدیداً وابسته بود. به اضافه این که آمریکا با این نظام صادق نبود، و خیلی زود آن‌را قربانی منافع خود کرد، و از طریق توافق با طالبان در دوحه بساط آن‌را بر چید، و تمام شعارهای فریبنده: دمکراسی، حقوق بشر، حقوق زن،‌ آزادی، رسانه و غیره را از این طریق به باد فنا داد.

واقعیت امر این است که طالبان در افغانستان به زور نظامی خود سلطه نیافتند. این سلطه در پَی توافق دوحه صورت گرفته است. توافقنامه دوحه و تعاملی که آمریکائی‌ها با دولت دست نشانده خود در افغانستان کردند، به خوبی نشان می‌دهد که نظام سلطه در هیچ ادعای خود صادق نیست، و اگر منافع کشورهای همسو با این نظام ایجاب کند، حاضر است بهترین کشورهای همسو با خود را به قربان‌گاه ببرد.

این عدم صداقت آمریکائیها و سیاست‌های منفعت جویانه و استفاده ابزاری از نیروهای منطقوی سبب شده تا همه چیز افغانستان به یغما برود. در حال حاضر در آن کشور نه نظامی وجود دارد که از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده باشد، و نه خبری از حقوق بشر، حقوق زن، آزادی و از این مقوله‌هاست که روزگاری به عنوان شعارهای رنّان وارد عرصه‌های مختلف کشور افغانستان گردید.

آمریکا با هر کسی تعامل نموده‌ از آن استفاده ابزاری کرده است. شما در کشورهای عرب منطقه خلیج فارس بنگرید که سیاست‌های پیدا و پنهان آمریکا تا چه حد سبب وابستگی این کشورها به دولت‌های سلطه‌گر شده است. سخنان دونالد ترامپ در مورد حکومت سعودی که در زمان ریاست جمهور‌ی‌اش ابراز داشت که اگر برای یک هفته دست از حمایت رژیم عربستان سعودی بر دارد، حکومت آل سعود حتی برای یک هفته دوام نمی‌آورد، میزان نفوذ و تسلط نظام سلطه را در کشورهای عرب منطقه به تصویر می‌کشد.

این‌ها همه می طلبد تا کشورهای اسلامی و مردم آن‌ها به خود آیند، و دست از اختلاف و تفرقه و شقاق بر دارند، و در راستای حفاظت خود از تسلط نظام سلطه متحدانه عمل کنند. کشورهای اسلامی با ایداولوژیِ که دارند و با امکانات هائل خویش می‌توانند اگر متحدانه عمل نمایند، در منطقه خاورمیانه که حساس ترین مناطق جهان است چنان قدرتی را ایجاد نمایند که همه از آن حساب ببرند. قدرتی که بتواند خیرات و برکات بسیار این منطقه را در جهت تأمین رفاه و آسایش مردم منطقه به کار ببرد، نه این‌که توسط استعمارگران بین المللی به تاراج برود.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن