آنتی شبهات

چرا کیهان با حیات رابطه ای دوستانه دارد؟

آوای سنت : تکامل انسان بر روی کره زمین پیچیدگی های خاصی دارد .این تکامل (۳.۵) میلیارد سال طول میکشد تا حیات را به انبوهی اشکال و روش های رفتاری امروز و در نهایت حتی به حیات همراه با ذهن برساند .

بهتر است در یک جمله بگوییم :”این تکاملی حیرت انگیز است.”

به چیز هایی بیاندیشید که پس از گذشت ۱۳.۷ میلیارد سال از انفجار بزرگ باید برای ایجاد چنین حیاتی متناسب میشد .میتوانیم ثابت های کیهانی را به خاطر بیاوریم:بار الکترون e ،ثابت پلانک h ، ثابت بولتزمان k ، سرعت نور c ، و.. همه اینها به طرز دقیق در تمام کیهان تعادل داشتند ( و به هیچ وجه متقارن نبودند) تا این که حیات بتواند میلیارد ها سال بعد به وجود بیاید.با تنظیم دقیق ماده و انرژی نیروهای الکترومغناطیسی ، هسته ای ، نیروی گرانش و انرژی حاصل از واکنش های هسته ای در خورشید ، سبب بروز حیات در زمین شدند .

به این ترتیب آیا تمام این تکامل به سوی حیات و به سوی انسان کاملا حاصل “تصادف ” است ؟

شگف انگیز ترین مسئله میدانید چیست؟این است که فرآیند تکامل به نحوی پیش رفته است که پس از میلیاردها سال در زمین ، حیات به همراه ذهن توانسته است از قلمرو حیوانات تکامل پیدا کند.(انسان )

بدیهی هست که یک تکامل توام با بروز یک ذهن ذی شعور تفاوت بسیار زیادی با یک تکامل ساده دارد!

اگر زمان را آنقدر سرعت  دهیم که تاریخ ۱۳.۷ میلیارد ساله ی کیهان در یک سال فشرده شود ، به این ترتیب حیات پیچیده تر (جلبک) تنها در ده ماه اول و آدمیان تنها در آخرین ساعات روز سال تکامل پیدا می کنند .

بنابراین آیا کل تکامل کیهان در طی ۱۳.۷ میلیارد سال با محوریت ما تنظیم شده است؟

برخی میگویند :

“کیهان میدانست که ما خواهیم آمد” اما

آیا کیهان اصلا میتواند چیزی بداند؟

آیا انفجار بزرگ می داند منجر به چه چیز شده است؟

پرسشی که در مواجه با این تکامل عظیم نمیتوان از آن اجتناب کرد را مارتین ریس در کتاب “۶ عدد”  با عنوان «برنامه بسیار دقیق » معرفی میکند .

کسانی که میخواهند از ایمان ِ برخواسته از یک جهان بینی علمی فرار میکنند در مقابل این تنظیمات ظریف معمولا دو پاسخ دارند :

۱-توضیح تنظیم ظریف به وسیله یک نظریه عمیق تر :برخی معتقد هستند احتمالا یک نظریه بنیادی تری وجود دارد و این تنظیمات را توضیخ خواهد داد!

خداباوران هم یک پاسخ بسیار ساده به این اشکال دارند:چرا این نظریه عمیق تر وجود دارد و نظریه عمیق تر دیگری وجود ندارد؟در واقع این اشکال اصلا تنظیمات شگفت انگیز کیهان برای حیات را توجیه نمیکند ، بلکه مسئله را کمی عقب تر میبرد ، چرا این نظریه و نظریه های دیگر نه؟

نکته جالب تر این هست که قضیه گودل یک سد بسیار محکم در علم برای رسیدن به یک نظریه همه چیز هست .

۲-برخی میگویند ما با یک چند جهانی روبرو هستیم که در یکی از آنها این تنظیمات ظریف رخ داده است!

مسئله چند جهانی هم تبیین کاملی برای تنظیمات ظریف نیست .

بقول پل دیویس از بزرگترین کیهان شناسان معاصر ، “چند جهانی با بارهای زیادی می آید مثل یک فضا -زمان فراگیر، که همه این انفجارها را در برگیرد ، یک مکانیسم تولید کننده که آنها را به راه اندازد ، میدان های فیزیکی که جهان را با هویات مادی پر کنند ، و گزینشی از نیروها که باعث وقوع حوادث میشوند.برای روبرو شدن با این ویژگی ها کیهان شناسان ” فراقوانین ” را در نظر میگیرند که بر جهان ها حاکم هستند .البته خود فراقوانین بدون توضیح باقی می مانند، هویاتی ابدی ، از بین نرفتنی و متعالی که وجود دارند و باید به عنوان داده شده پذیرفته شوند.و این فرا قوانین باز هم بدون توضیح باقی می مانند!

بنابراین :

۱-یک نظریه چندجهانی ، یک توضیح نهایی فراهم نمیکند.

۲-یک نظریه چند جهانی هرگز توضیح نمیدهد که چرا حیات در کار باشد؟

نکته ای که میخواهم به آن برسم این است که ما در دو راهی باور به تصادف محض و خالق مدبرهستیم:

شما مختارید که به تصادف محض باور داشته باشید!

و همین طور مختارید به خداوند متعال ایمان داشته باشید.

(الحاد افسانه ای است برای کسانی که از نور میترسند.)

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن