آوای سنت : یک نظافتچی در بریتانیا به یک اینفلوئنسر که از مردم در مورد آرزوهایشان می پرسد ، اینگونه پاسخ داد : من دوست دارم اسرائیل ، بمباران غزه را متوقف کند.
اینفلوئنسرتعجب کرد و سعی کرد دلیل این آرزو را بفهمد، آن مردن ظافتچی گفت : این موضوع که ذهم مرا به خودش مشغول کرده به دلیل حجم ظلم هایی است که درغزه درحال رخ دادن است
آیا این مرد نظافتچی انگلیسی که با نگرانی حوادث غزه را پیگیری می کند و تنها آرزویش توقف جنگ است،از منظر جامعه‌شناختی ، یک هم وطن فلسطینی است؟!
به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت ، الکسیس دوتوکویل، سیاستمدار فرانسوی(۱۸۰۵-۱۸۵۹) درباره دو واژه “فرد” و “هموطن” سخن می گوید و معتقد است: “فرد بزرگترین دشمن برای هموطنان است.”
هم وطن فردی است که به مسائل عمومی که فراتر از خودش است توجه دارد و رفاه خود را در سعادت وطن خود جستجو می کند و هنگامی که وطنش در معرض خطرقرار می گیرد امنیت شخصی خود را فدای وطن می کند حتی اگر در آنجا زندگی نکند اما فرد، موجودی خودمحور است که تمایل دارد نسبت به هر علت مشترکی بی تفاوت و مردد باشد. منافع عمومی برای او اهمیتی ندارد و حتی صحبت در مورد آن برای او تهوع آور است.
در دنیای مدرن ما، جامعه از افراد تشکیل شده است نه هموطنان . دنیای پست مدرن فردی را تولید می کند که فقط نگران خودش باشد. او به وطن یا آرمان خود اهمیتی نمی دهد، در جوامع مدرن، اعم از عربی یاغربی ، که هموطن بودن در آنها به تدریج در حال از بین رفتن است، جامعه نیز آرام آرام در حال مردن می باشد، دلایل از بین رفتن تابعیت در جوامع عربی با جوامع غربی متفاوت است اما دلیل اصلی ازبین رفتن حس هموطنی به نفع فردگرایی این است که فرد در محاصره دغدغه های شخصی خود قرار گرفته بنابراین فرصتی برای تفکر درباره فراتر از خودش را ندارد.
طوفان الاقصی و آغاز جنگ غزه ، آن جنگ ناعادلانه ای که جهان را از نظر اجتماعی تکان داد، آمد تا اندیشه جمعی مردم را تغییر دهد. این طوفان فراتر از منطقه عربی گسترش یافت و برای اولین بار عموم مردم در کشورهای مختلف به این شکل پیرامون مسئله فلسطین گرد هم آمدند . قبلاً اشاره کردیم که یکی از شروط هموطن بودن این است که شخص به موضوعی عمومی فراتر از خودش توجه داشته باشد. پس از نظر استعاری و از منظرجامعه شناختی می توان تایید کردکه غزه به وطن همه تبدیل شده است.
آن نقطه بسیار کوچک توانست انقلابی جامعه شناختی به وجود آورد که خوش بین ترین جامعه شناسان آن را پیش بینی نمی کردند. این توجه عمومی اعم از عربی و غربی به مسئله فلسطین، سبب شد تا افراد از پیله تنهایی خود بیرون بیایند و غرق در علاقه به مسئله فلسطین شوند، این آگاهی باعث ایجاد تعلق می شود و مردم جهان هر چه بیشتر از بی عدالتی در این سرزمین آگاه شوند، همبستگی آنها با فلسطین افزایش می یابد.
وقتی می بینیم که یک شهروند آلمانی در تظاهرات علیه اشغالگری، پاسپورت آلمانی خود را در اعتراض به سیاست کشورش در حمایت از اسرائیل پاره می کند و خواستار پایان دادن به اشغالگری می شود، بیداری اجتماعی را پیش روی خود می بینیم که دایره فردی را کم کرده و فضای علاقه به مسائل مشترک را افزایش می دهد. تظاهرات گسترده حول موضوع فلسطین ، سلطه فردگرایی را که همه جوامع مدرن از آن رنج می برند کاهش می دهد.
آیا این مردآلمانی با اعمال و علاقه‌اش از یک فردصرف درجامعه مدرن آلمان،به یک هموطن فلسطینی که نگران مسئله فلسطین است، تبدیل نشده است؟!
جوامع پست مدرن مبتنی بر تملک و دروی محصول هستند، برای رسیدن به خودشکوفایی وکسب احترام دیگران،یک فرد مدرن باید دارای شغل معتبر ، موقعیت اجتماعی ، خانه مجلل وماشین لوکس فوق العاده باشد. اینجاست که هویت انسانی از هویتی مرتبط با چیزهای ثابتی که در طول زمان تغییر نمی‌کنند ، مانند مذهب ، سرزمین ، زبان و میراث تاریخی ، به چیزهایی تغییر می‌کند که می‌توانید آنها را بخرید و برای مدتی موقت مالک آن باشید و در طول زمان از دست بدهید . با از دست دادن آن ، هویت خود و معنای کل زندگی را از دست می دهید و این همان چیزی است که باعث بدبختی در زندگی مدرن می شود.
هموطن غزه ای از زیرآوار بیرون می آید و باوجود اینکه او همه وسایل زندگی مدرن ازجمله پول،خانه و برخی ازاعضای خانواده را ازدست داده است، اما خدا را شکرگزاری می کند و می گوید الحمد لله . او با این کارخود می خواهد به همه دنیا درس بدهدکه به چیزی پایدار و قوی متصل است، او می خواهد بگوید از خود فراتر می رود و با این ایمان خودش بر همه دردهای دنیوی چیره می شود. این مقاومت افسانه‌ای مردم غزه به جهانیان ثابت می‌کند که یک شخص باید یک مرجع ثابت داشته باشد، یک هویت واقعی که با تغییر زمان تغییر نمی‌کند. این هویت واقعی الگوهای او خواهد بود که می تواند به آن بازگردد و درمواقع سختی دست به دامن این الگوها شود
جوامع مدرن براساس عشق به خود و مالکیت مادی ساخته شده اند، به همین سبب جامعه ای زودگذر است که کوچکترین مشکلات آن را به لرزه در می آورد و بردوام زندگی او تأثیر می گذارد،این جامعه متزلزل و اعضای آن نا آرام هستند و قدرت تصمیم گیری ندارند،به همین دلیل جهان از این مقاومت افسانه ای مردم غزه شگفت زده شد.
حیرت آنها به این سوال تبدیل شد : مردم غزه چگونه می توانند این همه ویرانی و ناراحتی های زیاد را تحمل کنند درحالیکه ما اگر برگی در مسیر حرکت ما در جاده قرار بگیرد و روی آن حرکت کنیم سر می خوریم و فرو می ریزیم ؟ براساس همین سؤال، سفر برای کشف نادرستی جوامع مدرن ، شکنندگی آنها و تأثیر آنها بر روان و جسم مردم آغاز می شود.
بنابراین، جای تعجب نیست که غزه به وطن همه تبدیل شده است. همه کسانی که دلبسته آرمانهای آن بودند، هرچند قبلاً فرد گرا بودند و به مسائل هموطنان مشترک خود توجهی نداشتند.
