اهمیت ایمان به علم غیب در رستگاری انسان

آوای سنت : استاد حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد تاکید کرد :ایمان به علم غیب موجب رستگاری انسان می شود

به گزارش خبرنگار آوای سنت ، مولوی محمود میر سروری قرآن کریم را کتابی خواند که امکان شک به آن وجود ندارد و گفت: برای این کتاب آسمانی در میان اهل دین شک و تردید نبوده و نخواهد بود. اکر امروز حیات از قرآن کریم گرفته می شد، انسان ها دگرگونی جهان را مشاهده می کردند. از اعجاز کتاب آسمانی این است که باعث بروز انقلاب در افراد با تقوا و متقی می شود.

وی ادامه داد: تمام معیار نجات و عمل مسلمین ایمان شان به غیب است. برخی ها فعل دیدن و البته فهم آن را ملاک ایمان می دانند؛ اما در دین ما ملاک ایمان ندیدن مسائل غایب است. در صدر اسلام حضرت ابوبکر رضی الله عنه مفتخر به داشتن پسوند صدیق شد؛ چون سفر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به بیت المقدس و عرش اعلا آنهم در طول فقط یک شب را باور و تصدیق کرد. آن صحابی جلیل القدر اگر برای پذیرفتن ادعای نبی گرامی به عقل و فهمش رجوع می کرد نه تنها وی که هیچ انسان دیگری هم نمی توانست چنین جریانی را قبول و تصدیق کند. این یک نمونه از ایمان به علم غیب است که ابوبکر صدیق از زبان مبارک پیامبر عظیم الشان شنید و بی درنگ باور کرد. پس اینگونه نیست که هر چیزی را به شرط دیدن و رجوع کردن به عقل بپذیریم؛ چون که عقل هم حدود و اندازه دارد و باید قبول کنیم که در دنیا هر چیزی دارای حدود و اندازه می باشد.

مولوی میر سروری با بیان اینکه دین اسلام با عقل انسان مخالفتی ندارد، اظهار داشت: عقل نیز مانند همه داشته های انسان نعمتی محدود است. ما اگر قرار باشد احکام احکام شرعی را بر اساس معیار عقل سنجش و ارزیابی کنیم، مسلما راه را به اشتباه می رویم. عقل برای سنجش احکام شرعی ساخته و پرداخته نشده است و راه رسیدن به خدای متعال و بزرگترین انگیزه برای انجام اعمال اسلامی و دستورات قرآن کریم ایمان آوردن به غیب است. برای دیندار شدن الزاما نمی توان به دنبال علت و چگونگی احکام الهی بود، زیرا احکام الهی هر یک دارای حکمت هستند. به عنوان نثال اسلام فعل ربا را حرام اعلام می کند؛ چون خدای متعال اینگونه مقرر کرده است، پس نباید در پی علل این دستور و فرمان باریتعالی بود.

استاد حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد تشریح کرد: اکر تلاش ما در جهت منتفی کردن علل احکام شرعی باشد، معلول نیز خواه ناخواه  منتفی بوده و احکام معنا و مفهوم خود را از دست خواهند داد. اگر امروز شرع اسلام در اجتماعات مختلف حاکم نبود، مطمئنا کانون کانون خانواده ها از هم می پاشید. در آمریکا و اروپا سنجش مسائل بر اساس مراجعه عقل صورت می گیرد. پیروان ادیان گذشته و مذاهب دروغین آنچه را که عقل حکم می کند انجام می دهند. از نظر آنها رشد اقتصادی بالاترین ملاک زندگی کردن است و عقل شان حکم می کند که با روی آوردن به ریا و عمل زنا ضرر و نقصان خاصی به شخص نمی رسد. از این جهت تلاشی برای مخالفت با این قبیل اعمال نشان نمی دهند.

مولوی میر سروری دلیل یکماه روزه داری مسلمین و تشرف حجاج برای انجام مناسک حج را داشتن ایمان به غیب خواند و افزود: اگر چنانچه حکمت روزه داری فقط بخاطر حفظ سلامت جسم بود بدون شک آمار روزه داران بسیار کاهش پیدا می کرد. ما روزه می گیریم چرا که خدای متعال می فرماید ، روزه برای من است و خود پاداش روزه دار را می دهم.به حج تمتع می رویم، چون خانه آن خدایی را زیارت می کنیم که به چشم ندیده ایم. در میان انسان های عادی کسی وجود ندارد که بیانات خدای متعال را با گوش خود شنیده باشد؛ ولی ما به دلیل ایمان به غیب آن را باور کرده و به دستورات عمل می نماییم.

این عالم اهل سنت بیان نمود: بوده و هستند اعمالی که ممکن است عقل آنها را جایز بشمارد، حال آنکه می بینیم حکم شرع دین بر خلاف حکم عقل است‌ عقل غربی ها همجنس گرایی را جایز دانسته و افراد تحصیل کرده اروپایی و افراد قانونمند برایش مجپز صادر می کنند که از نظر ما پذیرفته نمی باشند. احکام الهی شامل مواردی است که از ملکوت صادر می شود و دایره محدود عقل قدر سنجش مسائل آن را ندارد. علت نمازهای پنج گانه را نمی توان با مراجعه به عقل پیدا کرد. لذا باید خدای متعال را مانند ابوبکر صدیق عبادت کنیم.

مولوی میر سروری یادآور شد: زمانی که خدای متعال به فرشتگان مقرب امر کرد پر مقابل آدم سجده کنند هیچ یک از حاضران جز شیطان علت امر را جویا نشد. شیطان در آن لحظه به عقل رجوع کرد و به مسئله اعتراض کرد؛ زیرا می پنداشت مقامش از جایگاه آدم بالاتر است. شیطان هم قدرت تفکر داشت؛ اما عشق به باریتعالی در نهادش نبود. بنابراین نتیجه می گیریم عمر انسان کفاف این مسئله را نمی کند که بتواند هر چیزی را با عقل بسنجد.

استاد حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد خاطر نشان ساخت: اگر قرار بود همه چیز را با چشم دیده شود دیگر کافری روی زمین باقی نمی ماند. فرق کافر و مسلمان در پذیرفتن احکام الهی و ایمان به غی ب است. کافر اگر می توانست خدای متعال را ببیند، دیگر کافر باقی نمی ماند‌. این امتحان الهی است که فرق میان انسان ها را معیین می کند. امتحان سختی است که مومنین را به دیدار خالق یکتا نائل می سازد. دستورات خدای متعال برای این است که تقوا را تمرین کنیم. فرامین الهی چه با حکمت و چه بدون حکمت باید به اجرا در آیند و این حکمتی است که نیاز به ایمان و درک واقعی دارد.