دبیرکل جماعت جنایت وحشیانهی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را محکوم کرد
آوای سنت : استاد عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در نشست اخیر شورای مرکزی، جنایت وحشیانهی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین بهویژه غزّهی قهرمان را محکوم کرد.
مشروح سخنان دبیرکل جماعت در نشست اخیر شورای مرکزی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله وأصحابه ومن والاه.
اللهم لا تدع لنا فی مقامنا هذا ذنباً الا غفرته ولا عیباً الا سترته ولا هماً الا فرجته ولا دیناً الا قضیته ولا مریضاً الا شفیته ولا میتاً الا رحمته ولا مجاهداً الا نصرته!
اللهم اجعل لنا وللمسلمین خاصه ولإخواننا الفلسطینیین من کل هم فرجا ومن کل ضیق مخرجا ومن کل بلاء عافیه، اللهم افتح لإخواننا فی غزه العزه ابواب رحمتک من السماء حیث الابواب مغلقه علیهم. اللهم أنزل علیهم السکینه وانصرهم على عدوهم. اللهم اشف مرضاهم وارحم شهدائهم واکتب النصر لهم یا أرحم الراحمین!
در آغاز سخن جنایت وحشیانهی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین بهویژه غزهی قهرمان را محکوم میکنیم. متأسفانه ۷۵ سال است که ملت فلسطین به شیوههای مختلف در رنج و عذاب به سر میبرد؛ از غصب سرزمین و اماکن مقدس تا تخریب و حمله به مناطق مسکونی و توسعهی شهرکهای یهودینشین و کشتن زنان و مردان و کودکان بىدفاع تا ترور رهبران دلسوز و مردمی و سلب آزادی و مسدود نمودن تمامى راههای مواصلاتى زمینی، دریایی و هوایی با دنیا و تبدیل کردن فلسطین به یک زندان عمومی و نادیده گرفتن و عدم توجه به قوانین انسانی و بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل، لذا صمیمانه از پیشگاه خداوند بزرگ که (بیده ملکوت السماوات والارض) مسئلت مىداریم هرچه زودتر نصرت و پیروزى و آزادى و آرامش و استقلال را نصیب این مردم قهرمان بفرماید! إن شاء الله.
عرایضم را با الهام از آیهی مبارکهی ۷۷ سورهی قصص آغاز میکنم: «إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ (۷۶) وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ» ترجمه: «آنگاه که قومش به او (قارون) گفتند: [به ثروت [خود مغرور و شادان نباش، که خداوند، شادمانانِ [سرمست از غرور] را دوست نمیدارد. و در آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی، و بهرهی خود از این دنیا [را هم] فراموش مکن، و همانطور که خدا به تو نیکی کرده است [تو نیز با بندگان خدا] نیکی کن. و در زمین [راهی برای[ تباهی مجوی، بیگمان خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد.
همانگونه که مستحضرید خداوند بزرگ در آغاز سورهى قصص از فرعون به عنوان نماد قدرت سیاسی و فرمانروای مقتدر ستمکار سخن میگوید آنجا که میفرماید: طسم (۱) تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ (۲) نَتْلُو عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۳) إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ (۴)
بدینصورت خداوند بزرگ در ابتدای این سوره، بخشی از داستان مهم حضرت موسی – علی نبینا وعلیه الصلاه والسلام – و فرعون را بازگو میکند و میفرماید بیگمان فرعون در سرزمین مصر گردنکشی کرد و ستمکاری پیشه کرد مردمانش را چند گروه کرد گروهی از آنان را به استضعاف میکشید پسرانشان را گردن میزد و زنان و دخترانشان را زنده نگه میداشت بهراستی او از ستمکاران و تبهکاران بود.
و در بخش پایانی این سوره نیز داستان قارون سرمایهدار قدرتمند ستمکار را بازگو مینماید که در صورتی فرعون نماد قدرت سیاسی و فرمانروای قدرتمند ستمکار و تبهکار بود قارون نیز نماد و الگوی قدرت مالی و اقتصادی و سرمایهدار قدرتمند ستمکار و تبهکار بود.
قرآن مجید در مورد قارون میفرماید: إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ
گفته شده او عموزاده حضرت موسی بوده است.
(فبغی علیهم) یعنی از راه و منهج و روش آنها خارج شد.
وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ
اموال فراوانی را به او عطا کردیم که حمل کلیدهای محل نگهداری صندوقهای اموال گرانبها و گنج او بهوسیله گروهی نیرومند، گران میآمد.
خداوند بزرگ جلجلاله بر اساس حکمت ربانی خویش از زبان قارون و مؤمنان پیرو تعالیم سیدنا موسی مجموعهای از پندها و اندرزها و اصول و قوانین تعادلبخش و توازن آفرین که به زندگی معنا و جهت میبخشد و حیات دنیا را با آخرت هماهنگ و همسو میسازد و ارتقاء دایمی روحی و معنوی از لابهلای یک زندگی متوازن و منطبق با سرشت انسانی را میسر مینماید، در قالب چند جمله اینچنین بیان میفرماید:
۱- إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ (۷۶)
به ثروت فراوان مغرور و شادمان نباش که خداوند شادمانان سرمست از غرور و تکبر را دوست ندارد. بدیهی است نفس فرح به معنای شادی مطلوب است اما در مقابل فخرفروشی و غرور و تحقیر دیگران به دلیل تمکن مادى و برخوردارى از اموال دارائى و موقعیتهاى اقتصادى مردود است.
۲ -وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ
به عنوان قانون وبرنامه براى مدیریت هدفمند زندگی دنیا، در آنچه خدا به تو عطا کرده است سرای آخرت را بجوی و آن را وسیلهای برای کسب رضوان الهی و فردوس اعلى قرار بده سایسته است از نعمتها و فرصتها و ظرفیتهائى که خداوند بزرگ در اختیار تو قرار داده است تنها در مسیر خیر و صلاح و رستگاری از آن بهره ببرید.
بهاصطلاح انها را براى عمل صالح استثمار وفزونى ببخشید نه خدایناکرده در امور بیهوده و زودگذر و فانی و شر، مستهلک و تباه سازید.
بدیهى أست مال و ثروت و قدرت اقتصادى در طول تاریخ امروز ضرورى و نیاز جدى و ضرورى زندگى بشر بوده و داراى نقش اساسى در رشد توسعه و آسایش بوده و اکنون اقتصاد در عصر حاضر پس از رسانه به رکن پنجم تبدیل شده است.
و قرآن مجید قرنها پیش اهمیت مال را به مسلمانان یادآور مىشود و مىفرماید: وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا[النساء:۵ ] و اموالتان را، که خداوند آن را مایهی پایندگیِ [زندگیتان] قرار داده است، به سفیهان [و نادانان] ندهید.
منظور از سفهاء کودکان و کمخردان است.
بدون تردید ادامه حیات انسان و تحقق وظیفه و رسالت جانشینی و آبادانی زمین بدون مال و قدرت اقتصادی میسر نخواهد بود؛ لذا توان اقتصادى رکن اساسی پیشرفت و رفاه و توسعه، است و انسان فقیر و خانوادهی مستمند و یا ملت و دولت گرفتار مشکلات اقتصادى از نعمت پیشرفت و توسعه و رفاه محروم مىماند که متأسفانه درک اهمیت مال و قدرت و توان اقتصادى در میان ما مسلمانان مورد غفلت قرارگرفته است؛ بهویژه به نسبت جریانها و حرکتهای اسلامی مدعی خلافت و جانشینی و آبادانی و تمدنسازی که شایسته است اهمیت و نقش اساسى آن مورد توجه باشد.
۳- وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا؛ بهره و نصیب خود را از این دنیا فراموش مکن.
در مورد پیام این آیه و منظور از نصیب در دنیا، مفسران دیدگاههاى متفاوتى دارند: امام شوکانی میفرماید: «قال جمهور المفسرون أن یعمل فی دنیاه لآخرته، ونصیب الإنسان عمره وعمله الصالح»
اما امام ابن کثیر مىفرماید : «لا تنس نصیبک من الدنیا» مما أباح الله لک فیها من المآکل والمشارب والملابس والمساکن والمناکح، فان لربک علیک حقا، ولنفسک علیک حقا، ولأهلک علیک حقا. از هر آنچه که خداوند از خوردن و آشامیدن و لباس و محل سکونت و تشکیل خانواده براى شما حلال نموده است؛ زیرا پروردگارت و نفست و خانوادهات همگی بر شما حقى دارند.
سئل الإمام مالک رحمه الله عن هذه الآیه فقال: فهو أن یعیش ویأکل ویشرب غیر مضیق علیه.
مرحوم سید قطب همین معنی را ترجیح داده است و میفرماید: بهرهی خود را از دنیا فراموش مکن و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از نعمتها و لذایذ حلال استفاده و بهره ببری.
الاسلام وسط فی العمل للدنیا والاخره، فکل منهما عباده لله تعالى وتحقیق لغایه الوجود.
و اسلام دین تعادلبخش میان دنیا وآخرت است تلاش براى هر دو عبادت محسوب مىشود و هدف نهایى وجود و هستى را محقق مىسازد.
در هر صورت پیام کلی آیه این است که سایسته است در تمامی اعمال و گفتار و رفتار سرای واپسین را مدنظر قرار دهیم و به زندگى معنا و هدف بخشیم تا فعالیتها و تلاشها را به عمل صالح تبدیل نماییم.
۴- وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ؛ و همانطور که خدا به تو نیکی کرده است تو نیز با بندگان خدا نیکی کن.
بدیهی است جوهر اعمال انسان احسان و اتقان و درست عمل کردن و درست انجام دادن است و این احسان و اتقان میتواند مادی و مالی و یا معنوی و فکری باشد مثلا عدم پرداخت حقوق دیگران و یا منع آنها از نیل به حقوقشان ظلم و تباهى است و یا سوء استفاده از امکانات و ظرفیتها نعمتهاى خدادادى خلاف مقتضای عمل به احسان است.
۵- پنجمین و آخرین بخش از این آیه هشدار نسبت به فساد و تباهى در زمین است:
وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (۷۷) و در زمین راهی برای تباهی و فساد مجوى که بیگمان خداوند تبهکاران را دوست ندارد.
خداوند بزرگ ما بندگان را هشدار مىدهد که در مسیر زندگى و حیات دنیا ظلم و ستم و فساد و تباهی مجوی و با بهرهبرداری از قدرت مالی و داراییها فساد و تباهی مجوی. با کسب مال حرام و یا صرف آن در مسیر نادرست فساد و تباهی مجوی.
این صحنهای از داستان ظلم و ستم و گردنکشی و رویگردانی از پند و اندرز خیرخواهان دلسوز بود که گاهی پافشاری بر تباهی و افتخار به قدرت و دارایی و سرمستی و غرور انسانها را از مسیر و صراط مستقیم شکرگزاری بازمیدارد.
در بندهای پنجگانهى این آیه، توازن، تعادل و تکامل را مشاهده مینماییم. فرمان توجه جدى و مدنظر قرار دادن سرای واپسین در تمامی احوال و اقوال و اعمال، درواقع نیازهای معنوی روحی و روانی انسان را تأمین و محقق میسازد؛ زیرا ایمان و یقین نسبت به روز رستاخیز و موضوع حساب و کتاب و دادرسی عادلانه و نیل به جزا و پاداش متناسب با عمل، به زندگی معنا و امنیت و اعتماد میبخشد.
تصریح به اینکه انسان در این دنیا نصیبی دارد و میتواند نیازهای مادی، معنوی و غریزی خود را بهصورت درست تأمین نماید بسیار الهامبخش و هدایتگر است و اینکه تأمین این نیازها در زندگى دنیا قرین ایمان به آخرت باشد، خود توازنبخش و تعادلآفرین است.
فرمان وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ در واقع راهنما و نشانهی راه است تا اعمال و رفتار و سلوک بر اساس استانداردها انجام پذیرد و در دنیا و آخرت موجب عزت و سربلندى و رستگارى باشد و این خود نشان از کرامت انسان بهعنوان موجود برگزیده خداوند در هستی دارد. لذا شایسته است در تراز جانشین پروردگار خالق معبود ایفای نقش بنماید.
قرآن مجید چه زیبا میفرماید: وَقُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ … و به بندگانم بگوى هنگام سخن گفتن با یکدیگر از بهترین و زیباترین کلمات و واژهها بهره ببرند؛ زیرا در آخرت نیز معیار جزا و ثواب احسن اعمال و بهترین رفتار است: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(النحل:۹۷)
قابل ذکر أست مبدأ و فرمان اجتناب از ارادهی فساد و تباهی در زمین با رسالت و مأموریت انسان حامل بار امانت انطباق دارد:
بندگی آگاهانه و صادقانهی خداوند خالق، آبادانی و توسعه در زمین و فراهم نمودن حیاتی طیبه و تأمینکنندهی رستگاری و نیکبختی و تلاش و جدیت برای اقامهی قسط و عدل در زندگی فردی و جمعی و نشر ارزشهای انسانی و اسلامی و حفظ و تفویت روحیهی خیرخواهی و اصلاحورزی و احیا، به زندگی شایستگى لازم براى نیکبختى و رستگارى مىبحشد؛ بدیهی است که فساد و تباهی نفاق و دشمنی در تعارض با جایگاه و رسالت انسان جانشین باشد.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته /اصلاح وب