اهل سنت ایرانمذاهب و خطبه ها

سستی در نماز و بی حوصلگی

آوای سنت : حکیم‌الامت علامه اشرف علی تهانوی رحمه الله می‌فرمایند: انسان برای اصلاح خویش باید با نفس خویش با اجبار رفتار کند، بدون اجبار نفس حصول رضای پروردگار دشوار می‌باشد.

برخی از مردم می‌گویند: برای فلان عمل نیک توانایی نداریم، مثلا حوصلۀ برخواستن برای نماز نداریم، هر چند تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم برای نماز برخیزیم.
گاهی از این سستی و بی حوصلگی شکایت نزد مربی و مصلح خود می‌برند و ورد و ذکری می‌خواهند که این تنبلی و سستی دور شود!! اول از این دسته افراد باید پرسید که فرضا اگر برای حل این مشکل ورد و ذکری گفته شود، چه ضمانتی وجود دارد که در خواندن خود این ورد دچار تنبلی نشوید؟!
ثانیا اینکه حضرت حکیم الامت رحمه الله می‌فرمایند: سستی و تنبلی به جز چستی هیچ دوایی ندارد، یعنی اگر شخص در انجام عملی احساس تنبلی کند تنها راه دور کردن آن این است که خود را به اجبار بر آن عمل وادار کند؛ اگر چنین نکند تنها ورد و دعا سودی نخواهد بخشید؛ البته سنت الهی این است که در صورت اکراه نفس و وادار کردن آن به عمل، اگر چه در ابتداء فرد احساس مشقت می‌کند، ولی کم کم الله تعالی آن عمل را آسان می‌فرمایند و عمل تبدیل به عادت خواهد شد، ولی این که تنها با ورد و ادعیه تنبلی و بی حوصلگی دور شود، خیال خامی بیش نیست، بلکه الله به آن بنده‌ توفیق عطا می‌فرمایند که به سهم خویش کوشش کند و نفس را با اجبار به کار وادارد.

گاهی واقعاتی نقل می‌شود که از تاثیر نگاه و توجه یکی از بزرگان شخصی از معاصی دسته کشیده و به طاعت پرداخته است، دربارۀ این گونه واقعات حضرت حکیم الامت می‌فرمایند: این یک تاثیر موقت می‌باشد، و بعد از آن، دوباره خود شخص باید با عزم و ارادۀ خود عمل کند، اگر فقط بر آن نگاه اکتفاء کند، هیچ کاری پیش نخواهد برد. اگر تنها نگاهِ بزرگان موجب هدایت می‌بود، پس پیامبر اکرم (ص) چه نیازی به جهاد و تلاش داشت!، با یک نگاه ایشان تمام کفار مسلمان می‌شدند! به راستی نگاه چه کسی می تواند موثرتر از نگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد؟!
پس معلوم شد که این سنت الهی نیست، و اگر از نگاهی تاثیری مشاهده شده است، آن یک چیز موقت است.

اگر دقت کنید در تمام کارهای دنیوی مردم با عزم و اراده و اجبار خود را به کار وا می‌دارند. مثلا شخص کارمندی که صبح باید سر کار خود حاضر شود، آیا به سبب خواب آلودگی و بی حوصلگی تسلیم خواب می‌شود؟ خیر، بلکه لزوما با اجبار تنبلی را از خود دور کرده و بر سر کار حاضر می شود، چرا؟ چون می داند که اگر چنین نکند، شغلی را که با هزار زحمت و سفارش میسر شده است، از دست خواهد داد. پس هنگامی که آنجا برای کار و شغل چنین رفتار می کنید، اینجا نیز برای رضای الهی اینگونه رفتار کنید و چون صدای منادیِ الله را شنیدید، با تنبلی و سستی مبارزه کنید.

همین طور اینکه بعضی می‌گویند نمی توانیم نگاه خود را حفاظت کنیم، بسیار تلاش کرده‌ایم مگر دل چنان بی قرار می‌شود که بی اختیار مجبورا به سوی گناه کشیده می‌شویم!… اینها همه بهانه اند، فرض کنید برای نگاه به منظره ای ناجائز دل بسیار بی قرار است، عین همان وقت پدر شما بیاید و نزد شما بایستد، آن وقت بی قراری دل به کجا می‌رود؟ امروزه این موبایل ها به فتنه ای بزرگ تبدیل شده‌اند، فرض کنید کسی می‌خواهد چیز نادرستی را در تنهایی تماشا کند، لیکن در همان لحظه پدر، استاد، فرزندان یا یکی از اعضای خانواده ناگهان آن جا حاضر شود، آیا از آن کار باز نمی‌آید در حالی که اشتیاق شدید داشت و مجبور بود؛ خیر، بلکه از بیم بدنامی فورا از آن کار دست می‌کشد، معلوم شد که ادعای بی قراری دل و مجبوری همه بهانه است، هیچ مجبوریی در کار نیست، بلکه تنها از همت و عزم کار گرفته نمی شود، پس این سخن را به گوش جان بشنوید و به خاطر داشته باشید که چون زندگی و مرگ ما برای الله است، پس اگر چه دل بی قرار شود یا در عمل احساس سستی و ضعف کند ، در هر حال باید در راستای اطاعت از دستورهای الله، از همت و عزم کار بگیریم و خواهشات نفس را زیر پا بگذاریم.

نویسنده : علامه مفتی محمد تقی عثمانی (حفظه الله)

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن