شخصیت ها و گروه ها

ویژگی‌های مذهب حنفی : شورایی بودن؛ مدرسه‌یی که سر و صدای بسیار داشت

دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : بی تردید هر آن مساله‌یی که در آن بحث و مباحثه بسیاری شده باشد، آن‌هم توسط نخبگان علمی، بهتر می‌تواند به عنوان یک مسأله علمی اشباع شده مطرح گردد، و ضریب خطا و اشتباه در آن به مراتب کمتر از موردی است که چنین نشده باشد. بحث‌ها و مباحثه‌های فقهی در واقع چکش‌هایی است که بر مسایل وارد می‌گردند تا آن‌ مسایل از هر جهت مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گیرند، و اگر غل و غشی در آن مسأله وجود داشته باشد، آن‌ غش‌ها و غل‌ها از آن مسأله زدوده شوند.

مذهب حنفی یکی از مذاهب و یا به عبارت دقیق‌تر یگانه مذهبی است که از این ویژگی بر خوردار است. در این مذهب با توجه به آیات: «و أمرهم شوری بینهم» (و کارشان در بین شان شوراست) و «و شاورهم فی الأمر» (و با آن‌ها در امور مشورت کن) تمام مسایل فقهی بر بنیاد شور و مشوره به بحث و بررسی گرفته‌ شده‌اند، و با مناقشات حاد و بسیار، و بررسی‌ها عمیق، و مقایسه های بین مسایل، و مقارنه های بین دلایل به نتیجه رسانیده شده‌اند تا که به عنوان سخن مذهب مقرر گردیده‌اند.

محققان بر این باورند که امام ابوحنیفه اولین کسی هستند که در تقریر دیدگاه‌های فقهی این روش را ابداع نموده و به آن التزام فراوان داشته و از آن در حد وسیع و گسترده استفاده کرده‌اند. (ابو حنیفه إمام أئمه الفقهاء، وهبی سلیمان غاوجی، ص ۶۴)

امام ابوحنیفه(رح) در تقریر و دانستن احکام و مسایل فقهی، محلی را برای بحث و بررسی احکام و مسایل فقهی اختصاص داده‌ بودند که خودشان با شاگردان‌ شان در آن جمع می‌شدند. این محل شکل مدارس و حوزه‌های علمیه کنونی را داشت. در آن مدرسه کسانی جمع می‌شدند که خود در عرصه فقه و دین و احکام و تقوا و پرهیزگاری و دانش وسیع، به ویژه در زمینه‌های اجتهاد، احکام فقهی و حقوقی تبحر داشته و امام بوده‌اند، از جمله: امام ابویوسف، امام محمد، امام زفر بن الهذیل، امام حسن بن زیاد، یحی بن زکریا بن ابی زائده، حفص بن غیاث، حبان بن علی، قندل بن علی، قاسم بن معن بن عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود، داود طائی، فضیل بن عیاض و عبدالله بن مبارک (رحمهم الله تعالی).

در این میان امامان بزرگوار هر یک: ابویوسف، محمد، زفر و حسن بن زیاد بیشتر در فقه به خصوص شاخه قیاس آن تبحر داشتند، البته این بدان معنی نیست که در سایر علوم اسلامی تبحر نداشتند، زیرا کسب نمودن لقب امام زمانی برای یک انسان ممکن است که اندیشوری عظیم و جامع علوم و فنون مختلف باشد.
یحی بن زکریا و حفص بن غیاث، و حبان بن علی و قندل بن علی در حدیث و علوم مختلفه آن که در آن زمان در حدی که رواج داشت، تبحر داشتند.
قاسم بن معن بن عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود در نحو و ادبیات عرب بی نظیر بودند.
داود طائی و فضیل بن عیاض در عرفان و تصوف و زهد و تقوا و کشف معانی باطنی کلام الله مجید و احادیث نبوی.
عبدالله بن مبارک که در تفسیر و احادیث و تاریخ ید طولایی داشت.

در خصوص حضور این اشخاص در حلقه‌های درسی امام یا به گونه منظم و یا غیر منظم روایتی وجود دارد که این حضور را اثبات می‌کند.
خطیب بغدادی به سند خود از ابی کرامه روایت می‌کند که آن‌ها روزی در محضر امام وکیع بن جراح استاد امام شافعی و یکی از شیوخ بخاری نشسته بودند که سخنی از امام ابوحنیفه نقل شد. در این اثنا شخصی گفت: ابوحنیفه خطا کرده است. وکیع گفت: چگونه امکان دارد ابوحنیفه خطا کرده باشد در حالی که در کنار او شخصیت‌هایی مثل… وجود داشته‌اند. و این‌گونه شخصیت‌های یاد شده را نام گرفت و به تخصص هر کدام آن‌ها اشاره کرد. (ابو حنیفه إمام أئمه الفقهاء، وهبی سلیمان غاوجی، ص ۶۶)

به هر حال این اشخاص یا به گونه مستقیم و منظم مانند ابویوسف، محمد، زفر، حسن و برخی دیگر در جلسه و مدرسه امام ابوحنیفه حضور به هم می‌رسانیدند و یا به گونه غیر مستقیم و نا منظم، اما به هر حال در جریان نتایج تحقیقات و دیدگاه‌های طرح شده در مجلس درس امام اعظم قرار می‌گرفتند. در این دسته سایر بزرگانی که نام گرفتیم هر کدام با توجه به تخصص خود وجود داشتند.

امام در صدر مجلس می‌نشستند و مسأله‌یی از مسایل فقهی که قبلاً آن‌ها را جهت بحث و مناقشه انتخاب کرده بودند در جلسه مطرح می‌کردند. بعد بحث‌ها و مباحثه‌های داغی پیرامون آن مسأله صورت می‌گرفت. در تثبیت مسأله ابتدا سراغ قرآن کریم می‌رفتند تا اگر بشود از آن حکم مسأله را استخراج کنند، و اگر در آن نمی‌یافتند سراغ احادیث موجود در آن زمان می‌رفتند، و اگر در آن چیزی یافت نمی‌شد، سراغ دیدگاه‌ها و روایات اصحاب و یاران پیامبر (ص) می‌رفتند و اگر در آن هم چیز پیدا نمی‌کردند، به عقل جمعی حاضران در جلسه درس رجوع می‌نمودند و آن ها تلاش می‌کردند از طریق استفاده از قیاس و انجام مقایسه میان مسأله‌یی که دلیل دارد و مسأله‌یی که دلیل ندارد به علت شباهت‌ها و علت‌ها و نیز نگاه مقاصدی به مسأله تلاش می‌کردند حکم آن را در شرع بیابند. (ابو حنیفه إمام أئمه الفقهاء، وهبی سلیمان غاوجی، ص ۶۴)

در این جریان گاهی به حدی مناقشات حاد می‌شد که سر و صداها بلند می‌گردید البته نه به جهت منازعه که در راستای بررسی عمیق مسایل به انجام می‌رسید و اگر غریبه‌یی از کنار مدرسه می‌گذشت و با فضای موجود آن منطقه از کوفه در آن زمان آشنا نبود، از سر و صداها دچار نگرانی می‌شد و زمانی‌که از کسی می‌پرسید: چه خبر است؟ این پاسخ را می‌شنوید: چیزی نیست ابوحنیفه و شاگردانش تقریر مسایل می‌کنند.

این شورایی بودن ارزش و اهمیت زیادی به این مذهب می‌دهد، زیرا ضریب خطا و اشتباه را در آن به میزان زیادی کاهش می‌دهد. این‌که مذهب امام ابوحنیفه برای قرن‌ها متمادی سرتاج مذاهب فقهی اسلامی بوده بر می‌گردد به این‌که تقریر مسایل در آن با دقت و عمیق نگری خاصی صورت گرفته که به آن جاودگانی بخشیده است.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن