آوای سنت : پَروبال زدن در آسمان معنویت و معرفت الهی، مستلزم ارتباط ویژه با خدای تعالی است. این ارتباط تا به خوبی تأمین نشود، نمیتوان به معنویت حقیقی و مقام قرب الهی دست یافت.
جهان در سایه قرب الهی جهانی دگر است. کاملاً متفاوت با آنچه میبینیم و مینگریم. آنکه به خدای نزدیک شود، هستی ما حول خود را از منظری دیگری مینگرد و اموری تازه میبیند. این نگاه حقیقی و تفسیری است. با آن بهتر میتوان جهان کنونی را تفسیر نمود، و معنی درستی از خدا (ج)، زندگی، انسان و رابطه میان آنها به دست آورد و به دست داد.
در مقام قرب الهی، این چشم آن چشم عادی نیست، این دست آن دست عادی نیست، این دل آن دل عادی نیست، این پا آن پای عادی نیست. همه اینها متحول میشوند و چون متحول شوند طبیعی است که خدا (ج)، خود و جهان را به گونهای دیگر میبینند. کاملاً متفاوت از آنچه هست.
مهمترین عنصر در رسیدن به این مقام، ارتباط عمیق، وسیع و متنوع با حضرت حق است. این ارتباط میتواند با ابزار و وسایل متنوعی به انجام برسد. گاهی از طریق نمازی، و زمانی از طریق صدقهای، و حتی از طریق تبسمی که پیامبر (ص) فرمود: تبسم تو در روی برادرت صدقه است. روی این اساس باریتعالی خواسته و فرمان داده تا بندهاش با او پیوسته وصل باشد. و از هجران خود داری نماید.
باری! حضرت حق چنین مقرر و مقدر فرموده که بندهاش پیوسته با او در ارتباط باشد. با او راز و نیاز کند. او را بپرستد، مانند یک عاشق دلسوخته که پیوسته در اندیشه و فکر معشوق خود است، و جهان را چون آیینهای میبیند که در هر ذرهاش عکس معشوق نمایان است، و او را به یادش وا میدارد.
برای تأمین این ارتباط رب العالمین حد اقل را که انجام فرایض باشد مشخص نموده است. با ادای فرایض انسان به خداوند (ج) بسیار نزدیک میشود. آنقدر که انسان با فرایض به خدا (ج) نزدیک میشود، با هیچ عبادت دیگری نزدیک نمیشود، چون با ادای فرایض انسان وارد اقلیم ایمان میشود. راه ورود به مقام قرب از اقلیم ایمان میگذرد و آن از فرایض، بدون ادای فرایض ورود به اقلیم قرب ممکن نیست.
اقلیم قرب بسیار گسترده و وسیع است، روی این اساس میتوان گفت قرب هم از خود مراتب و مراحل و درجاتی دارد که با عبادت به دست میآید. حد اقل عبادت را خدا (ج) مشخص فرموده که همان فرایض است، ولی حد اکثری برای آن تعیین ننموده و آن را به انتخاب خود بنده گذاشته است. بنده هر اندازه که خواسته باشد میتواند در مقام قرب جولان دهد. این جولان بیشتر توسط نوافل انجام میشود که اموری زاید بر فرایضند. هرچه نوافل بیشتر قرب بیشتر.
در این حدیث نبوی (ص) دقت کنید: «إنَّ اللهَ قال: مَنْ عادَى لی ولیًّا فقدْ آذَنْتُهُ بالحَرْبِ، وما تقرِّبَ إلیَّ عَبْدی بِشیءٍ أحبَّ إلیَّ مِمَّا افْترضتُ علیْه، وما یزالُ عَبْدی یَتَقَرَّبُ إلیَّ بالنَّوافِلِ حتَّى أُحبَّه، فَإذَا أَحْبَبْتُهُ، کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذی یَسْمَعُ بِهِ، وبَصَرَهُ الَّذی یبْصِرُ بِهِ، ویَدَهُ الَّتی یَبْطِشُ بِهَا، ورِجْلَهُ التی یَمْشی بِهَا، وإنْ سَأَلَنی لأعْطِیَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتعَاذَنِی لأعیذَنَّه» (مختصر صحیح البخاری، ج ۴ ص ۱۵۶) (همانا خدای تعالی فرمود: «هر کس ولیِّ من را دشمنی ورزد، من بر او اعلاج جنگ کردم. و بنده من با چیزی بیشتر از فرایض به سوی من تقرب نمیجوید. و همچنان بنده من با نوافل به من تقرب میجوید تا اینکه من دوستش میگیرم، پس هرگاه دوستش بگیرم من شنواییاش میشوم که با آن میشنود، و چشمش میشوم که با آن میبیند و دستش میشوم که با آن میزند و پایش میشوم که با آن راه میرود. واگر از من چیزی بخواهد حتماً به او میدهم و اگر از من پناه بجوید پناهش میدهم).
در این حدیث چند نکته مهم در مورد نوافل مایه تأمل است، از جمله:
۱- در آغاز حدیث سخن از اولیای خداست و اعلان جنگ خدا(ج) با کسی که با اولیای الهی دشمنی میورزد. یکی از دلالتهای این حدیث میتواند این باشد که آنچه در ادامه حدیث میآید از صفات و برجستگیهای اولیای الهی است. آنچه در ادامه آمده ادای نوافل به عنوان یکی از عوامل بزرگ تقرب به خداوند متعال است.
۲- قرب معنوی مانند قرب حسی از خود درجاتی دارد. همانگونه که انسان میتواند فاصله خود را بامعشوق زمینی خود با طی طریق حسی و زمینی کم نماید، و پیوسته به او نزدیک شود، همچنان در عرصه معنوی هم میتواند به خدای خویش و خالق خود نزدیک شود.
۳- ادای فرایض از همه بیشتر انسان را به خدا(ج) نزدیک میکند. معنی این سخن این است که اگر انسانی فرایض را ترک کند، از اوتعالی به همان اندازه دور میشود. ولی انسان میتواند بیش از آنچه فرایض در عرصه تقرب به خدا(ج) انجام میدهند، از طریق نوافل به حقتعالی نزدیک شود.
۴- بعد از فرایض، ادای نوافل جایگاه بلندی در عرصه تقرب انسان به خدای تعالی دارند. هر کسی که میخواهد پیوسته فاصله خود را با پروردگار عالم کم کند، باید نوافل بسیار بگذارد. یادمان باشد هرچه نوافل بیشتر باشد قرب نیز بیشتر خواهد بود.
۵- ادای نوافل موجب تحول آدمی میشود. او را از رذایل صفات پاک مینماید، و به فضایل اخلاق و صفات آراسته میسازد. این تحول سبب میشود که انسان آن انسان قبل از نوافل نباشد. دیدهگانش خدایی شود، گوشهایش ربانی شود، دستان و پاها و تمام اعضایش. و آنگاه که چنین شد نگاه انسان، شنواییاش و تمام حرکات و سکناتش ربانی و الهی میشود. و جز حق و حقیقت، خوب و خوبی دیگر چیزی نمیبیند.
خوشبختانه که دایره نوافل بسیاری وسیع است. این دایره شامل نماز، روزه، صدقات و انفاقات، انواع مهربانیها، اخلاق نیکو و تمام بخشهای اعمال انسان میگردد. پس چه بهتر که انسان حیران و سرگردان از این فرصت در جهت قرب بیشتر خود به پروردگار خویش بهره برد.
دکتر عبدالمجید صمیم پژوهشگر دینی