مذاهب و خطبه ها

 همه پل های پشت سرتان را خراب نکنید، راهی برای بازگشت به سوی خدا بگذارید….

آوای سنت : جعفر بن یونس رَحِمهُ اللّٰهُ تَعَالَى می‌ فرماید: همراه با قافله‌ای در شام بودم که ناگهان صحرانشینان به ما هجوم آوردند و کاروان را به غارت بردند. سپس اموال را به سردسته‌ خود عرضه کردند، و کیسه‌ای از شکر و بادام از آن بیرون آوردند و شروع به خوردن کردند، اما سردسته‌ آن ها چیزی نمی‌ خورد.

گفتم: تو چرا نمی‌ خوری؟ گفت: من روزه‌ام. گفتم: راهزنی می‌ کنی و مال مردم را به غارت می ‌بری و مردم را می ‌کشی و روزه هم می‌ گیری؟!

گفت: ای شیخ! جایی برای صلح و بازگشت باقی می‌ گذارم. پس بعد از مدتی او را در حال طواف کعبه دیدم در حالی که لباس احرام پوشیده بود. گفتم: تو همان مرد هستی؟!

گفت: آری، آن روزه مرا به اینجا رساند.

? منابــع :
تاریخ دمشق امام ابن عساکر دمشقی

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن