زن و خانواده

خاستگاه شبهات مربوط به حقوق زنان در اسلام

آوای سنت : تمام شبهات وارده بر حوزه زنان به دلیل نادیده گرفتن اصول و‌مبانی زیر است؛
-عدم توجه به فلسفه ی خلقت
– معاد اندیشی
– مخدوش بودن رابطه ی بین حق و تکلیف
-عدم توجه به کل نگری
– آرمان گرایی و رویا پردازی به جای واقع گرایی
– و از همه ی آن ها مهم تر تفاوت های ریشه ای و بنیادین بین زنان و مردان

پرداختن به مقوله زن و مرد در تفکر دینی بر یک سری مقدمات و پیش فرض هایی استوار است که درنگاه امانیستی و فمنیستی کاملا مغفول مانده است. تا موقعی این پیش فرض ها حل نشود به هیچ وجه نمی توان این دو جهان بینی کاملا متضاد را به هم نزدیک نمود.

نسبت حق و تکلیف در این جهان بینی چگونه است؟ آیا بشر مدرن خود را در وجهی از وجوه زندگی مکلف می داند یا صاحب حق؟
اصلا پیامبری نوح و ابراهیم و محمد
چه فضلیتی برای من به عنوان یک مرد و سایر مردان تاریخ دارد که در سایه ی آن حقارت کلیه ی زنان را برداشت نمود؟
معاد اندیشی که مبنای بسیاری از احکام و تفاوت هاست در کجای تفکر مدرن قرار دارد؟
آیا مدافعان حقوق زنان تفاوت های جسمی و روانی صد و هشتاد درجه ای زن و مرد را در مواضع شان دخالت می دهند؟

مدافعان امانیست دفاع از حقوق زنان چه اندازه فلسفه ی خلقت را در نظر می گیرند؟ مصالح خمسه در کدام بخش اندیشه ی مدرن ورود می کند؟
چقدر آرمان ها و ایده ال های یک جوان خام و ناپخته و روئاپردازی های مدافعان حقوق زنان در بستر پر فراز و نشیب اجتماعی و زندگی خانوادگی و پستوهای آن که از چشم دوربین های نظارتی کاملا مخفی است ضمانت اجرایی دارد و بسیاری دیگر از سوالات و تاملات تا خوب شکافته نشوند و بدانها پرداخته نشود نمی توان به جمع بندی درستی رسید.

بنابراین ما با دو جهان بینی کاملا متفاوت سر و کار داریم ؛ جهان بینی هایی که پیش فرض های کاملا متفاوتی دارند. معیارها و میزان هایی که قضاوت های کاملا متفاوتی را رقم می زنند.
در اینجا مخاطبم دیندارانی است که این شبهات ساحت اندیشه ی انها را نشانه رفته است و ارامش شان را برهم زده است به این دوستان توصیه می کنم تا این دو جهان بینی به همدیگر نزدیک نشوند اب شان در یک جوی نمی رود.
بنابراین تمام تاکیدم این است توضیح یک معجزه و اقناع یک خداناباوری که حتی نسبت به اصول و مبانی خویش جاهل است به هیچ وجه امکان پذیر نبوده و اب در هاون کوبیدن است.

بنابراین ما باید تنها به وظیفه خویش که ابلاغ رسالت دینی است عمل کرده و اقناع انها را به خودشان و خدا بسپاریم و به هیچ وجه درصدد تحمیل دیدگاه مان بر ایشان نباشیم چون نه تنها سودی ندارد بلکه ضرر زیادی را متوجه جامعه بشری می کند.
اسلام با توجه به در نظر گرفتن اصول و مبانی بالا به تشریع قوانین و احکامی در حوزه ی حقوق زنان و مردان پرداخته و به سامان زندگی خانوادگی و اجتماعی می پردازد.
ما بر این باوریم زن نمودن مردان به همان اندازه مضر است و فساد اور که مرد نمودن زنان ؛ بنابراین تمام تلاش ها در راستای این یکسان سازی و‌محو ویژگی ها و خصوصیات زنانه و مردانه بی شک منجر به شکست شده و فرجامی جز فساد در جامعه نخواهد داشت.

اسلام در زمینه های مختلف بر یکسانی حقوق زنان و مردان مهر گذاشته و ان‌جا که مربوط به حوزه انسانیت زن و مرد است تفاوتی قایل نشده و اگر جاهایی قایل به تفکیک و تفاوت بوده در راستای همان اصول و مبانی است که بدان خواهیم پرداخت.
بی شک بیشترین شبهات پیرامون متون دینی اسلامی در سایه دستاوردهای بشر مدرن به خصوص در حوزه ی علوم انسانی در مورد زنان و حقوق شان می باشد بر این اساس پرداختن همزمان به حقوق زنان از دو نگاه اسلام و جریان های فمنیستی بسیار مهم و دارای اهمیت است؛ زیرا وقتی بر اسلام به عنوان نافی حقوق زنان و تضییع کننده حقوق شان نگریسته می شود بایستی مخاطبان با بدیل این حقوق در اندیشه مدرن نیز اشنا شوند و از راه این مقایسه به چشم انداز روشنی دست پیدا کنند.

در اینجا لازم است به نکته بسیار مهمی اشاره کنم و ان این که تخریب کار بسیار سهل و ساده ای است و هر فردی در هر جایگاهی و با هر شانی و حتی توسط یک کاربر بی هویت و بی سواد فضای مجازی می تواند صورت پذیرد ولی ان چه مهم است بازسازی پس از تخریب است. ما وقتی بر کلیت یک نظام فکری و یا بر بخشی از ان ایراد می گیریم و انتقاد وارد می کنیم اگر نتوانیم جایگزینی مناسب برای ان چه ویران کرده ایم عرضه نماییم در واقع جمع کثیری را بی سرپناه و بی هویت نموده ایم که چنین اقدامی به هیچ وجه مورد پسند شرع و عقل و علم نیست.

نویسنده : یوسف سلیمان زاده _ سقز

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن