مقالات و یادداشت ها

آخرین لحظات زندگی / در هنگام مرگ چه اتفاقی می‌افتد؟!

نویسنده: دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : همه ما می‌میریم. دیر یا زود این اتفاق می‌افتد. هیچ کس از این قاعده مستثنی نیست. حق‌تعالی فرمود:
{کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ} [العنکبوت، ۵۷] (هر زنده‌جانی چشنده مرگ است سپس به سوی ما باز می‌گردید).

پیامبران علیهم السلام، اولیاء الله، ائمه و بزرگان دین همه مردند و می‌میرند. حق‌تعالی در مورد مرگ پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:
{إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ} [الزمر، ۳۰] (تو مرده هستی [می‌میری] و آن‌ها نیز مردگانند).

فقط یک ذات باقی است. او نمی‌میرد. او ابدی و ازلیِ است که بدایت و نهایتی ندارد، او اول و آخر است، ذات پاکش برای همیشه باقی است:
{وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ} [الرحمن، ۲۷] (و ذات پروردگارت باقی می‌ماند، صاحب جلال و بزرگی).

پس مرگ حقیقتی است انکار ناپذیر که همه ما هماره آن‌را با چشم سر می‌ببنیم و خبر آن را با گوش سر می‌شنویم. قبرستان‌ها پُر از مردگانی است که روزگاری زندگان بودند و چقدر عزیزانی که هر کدام ما از دست دادیم. این سنت روزگار و قانون آن است. این برفی است که بر سر هر بام می‌بارد.

اما سوال مهم و اساسی این است که هنگام مرگ چه اتفاقی برای انسان می‌افتد؟ جریان مرگ به چه صورت به انجام می‌رسد؟ و اصولاً مرگ چیست؟

در مورد ماهیت مرگ همه می‌گویند که مرگ عبارت از خروج روح از بدن زنده‌جان است. وقتی روح از بدن زنده‌جانی خارج شود، آن زنده‌جان در واقع مرده است. اما چرا روح از بدن خارج می‌شود، قانع کننده‌ ترین پاسخ این است که بگوییم فرا رسیدن اجل. و این سخن با آن‌چه در قرآن کریم آمده تطابق کامل دارد. اجل که فرا رسد،‌ معمولاً بهانه‌ای ایجاد می‌گردد: سکته قلبی، سکته مغزی، بیماری لا علاج، تصادف، سقوط از ارتفاع، برق‌گرفتگی، گاز گرفتگی و انواع و اقسام بهانه‌هایی که سبب مرگ انسان می‌گردند.

در اسلام به آن لحظاتی که انسان می‌میرد، سکرات مرگ می‌گویند. سکرات یعنی مدهوشی و غفلت و حالتی میان مرگ و زندگی. و آن آخرین لحظات زندگی انسان است که گاهی چند ثانیه به طول می‌انجامد، و زمانی چند دقیقه و یا چند ساعت و حتی چند روز.

بر اساس آموزه‌های اسلام، مرگ انسان با حالتی به نام غمرات مرگ آغاز می‌شود. غمرات به معنی سختی است. مرگ سختی‌ها و شدائد بسیاری دارد، هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی. هنگام مرگ به علت جدا شدن دو یار و یاور یعنی روح و جسم از هم، هم بر جسم گران تمام می‌شود و هم بر روح. هر دو در فراغ هم گریان و نالانند.

به لحاظ روحی نیز این حالت برای انسان بسیار سخت است، زیرا روز فراغ و جدایی از احباب و دوستان و یاران و فرزندان و اقربا و نزدیکان و دنیایی است که دل در گرو آن دادیم. آنچه بیشتر سبب سختی مرگ از لحاظ روانی می‌گردد، که مرگ بازگشتی ندارد. کسی که می‌میرد، تعطیلاتی ندارد، امیدی برای زنده شدن مجددش برای زندگانی دنیا در آن وجود ندارد. بلی انسان زنده می‌شود اما برای حیات و زندگانی اخروی.
نیز در این حالت برای برخی لحظات ترس آور و هراسناکی ایجاد می‌شود، زیرا خود مرگ ذاتاً ترس و هراس فراوانی دارد.

البته این درد و رنج و سختی حتمی نیست، زیرا ایجاد درد مرگ و عدم ایجاد آن مربوط به باری‌تعالی است، و طبیعی است که اوتعالی بعضی را بدون درد و رنج و الم جسمی و روحی می‌میراند، و بعضی را با درد و الم و محنت که برای هر کسی می‌تواند درجات متفاوتی داشته باشد. یادمان باشد اعمال صالح و نیکی که انجام می‌دهیم نقش بزرگی در دوری از این دردها یا گرفتار شدن به آن‌ها و شدت و خفت آن‌ها دارد.

روح از قسمت‌ پاها شروع به خروج می‌کند و آهسته آهسته و گاهی با سرعت به جانب حلقوم حرکت می‌نماید. زمانی‌که روح به حلقوم رسد دیگر مرگ انسان حتمی است، چون قسمت‌های پایین بدن انسان در واقع مرده اند، و عملاً از عنصر حیات بر خوردار نیستند. قرآن کریم به این حالت چنین اشاره می‌کند:
{کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ} [القیامه، ۲۶ – ۳۰] (نه، چنین است. آن‌گاه که جان به گلوگاهش برسد و گفته شود چاره ساز کیست؟ و داند که همان فراق است و محتضر را ساق به ساق دیگر در پیچد، آن روز است که به سوی پروردگارت سوق دادن باشد).

و در پایان این مرحله روح از بدن که برای لحظاتی، یا روزها و ماه‌ها و سال‌ها و یا دهه‌ها در بدن بوده از آن برای همیشه خارج می‌گردد، و به آن جز در روز آخرت که مردگان زنده می‌شوند دیگر باز نمی‌گردد، مگر این‌که حق‌تعالی اعجازی صورت دهد و امر دیگری را تدبیر کند که آن بحثی دگر است.

خطر مهم در این حالت

میان مرگ و زندگی لحظات خطرناکی برای انسان ایجاد می‌گردد. بر بنیاد برخی از آیات و روایات و تجاربی که نزد انسان‌ها موجود است، در هنگام مرگ پرده‌ها از روی انسان می‌افتند و او چیزهایی را می‌بیند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند. حق‌تعالی می‌فرماید:
{لَقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَهٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ} [ق، ۲۲] (به تحقیق که تو از این حالت در غفلت بودی و ما از تو پرده‌ات را بر زدیم پس دیده‌ات امروز تیز است).

وقتی پرده از روی انسان بر زده می‌شود طبیعی است که او چیزهایی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند، ازینرو بسیار دیده شده که شخص محتضر در چنین حالتی با دیدی تیز و نگاه‌های خیره به این سو و آن سو می‌نگرد. اما او در این حالت چه می‌بیند؟!
قبل از شروع مرگ و نزدیکی‌های آن ارواح برخی از اقربا و نزدیکان خود را که قبلاً مرده‌اند مشاهده می‌کند و احیاناً با آن‌ها وارد گفتگو می‌شود. بسیار دیده شده که محتضر نام‌های کسانی را برده که قبل از او مرده‌اند.

نیز در این هنگام انسان محتضر ملائکه و فرشتگان الهی را به خصوص فرشتگان مرگ را می‌بیند. نوعیت این ملائکه بر اساس روایت مصنف ابن ابی شیبه نسبت به مسلمان و کافر متفاوت است.

در آن حدیث می‌خوانیم که هرگاه رابطه مؤمن با دنیا قطع شود و رخش جانب آخرت گردد، بر او فرشتگانی از آسمان فرود می‌آیند سپید چهره تو گویی سیمای شان به خورشید ماند. آن ها تا جایی‌که چشم کار می‌کند نزد آن مؤمن می‌نشینند. آن‌ها با خود کفن‌ها و کافورهایی از بهشت دارند. سپس ملک الموت می‌آید و در قسمت سر مؤمن می‌نشیند و می‌گوید: ای روح پاک بیرون شو! بیرون شو به سوی مغفرتی از جانب خدا (ج) و رضایت او. آن‌گاه آن روح آن‌گونه بیرون می‌شود که یک قطره از ظرف آب می‌لغزد. آن‌ها چون روح را بر گیرند فوراً داخل کفن و در میان آن کافور می‌گذارند. از میان کفن و کافور خوش بو ترین بوی مشک که بر روی زمین مشاهده شده در فضا پراکنده می‌شود. آن‌ها روح را به سوی آسمان بالا می‌برند. در مسیر آسمان هرگاه روح به گروهی از ملائکه بر می‌خورد می‌پرسند این روح پاکیزه چیست؟ پاسخ می‌شنوند که این روح فلان بن فلان است و او را به محبوبترین نامی که در دنیا به آن مسمی بوده می‌خوانند تا که به آسمان می‌رسد و تقاضا صورت می‌گیرد تا دروازه‌های آسمان بر رویش گشوده شود، و سپس مقربان هر آسمان به استقبالش می‌آیند تا که به آسمان هفتم می‌رسد. زمانی‌که به آسمان هفتم رسید خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: کتاب بنده من را در علیین در آسمان چهارم بنگارید و سپس روحش را به زمین باز گردانید که از آن آن‌ها را آفریده‌ام و در آن باز می‌گردانم و از آن یک‌بار دیگر بیرون شان می‌کنم… .

اما اگر روح از آنِ کافر باشد، فرشتگانی نزد او می‌آید سیاه روی و آن‌قدر بسیار می‌آیند تا جایی‌که چشم کار می‌کند. فرشته مرگ نیز در قسمت سر کافر می‌نشیند و خطاب به او می‌گوید ای روح خبیث به سوی خشم و غضب خدای تبارک و تعالی بیرون شو! روح کافر بیرون می‌شود در حالی که رگ‌ها و شاه‌رگهایش با این خروج از بس که بر او سخت می‌گذرد قطع می‌گردند. آن‌ها روح کافر را داخل پلاسی خشن می‌گذارند در حالی که از آن بوی بسیار بدی مانند بدترین بوی حیوان مرده که بر روی زمین یافت شده بیرون می‌شود. و این روح نیز به سوی آسمان بلند می‌‌گردد، و هرگاه ملائکه آن را می‌بینند می‌پرسند: این روح خبیث چیست؟ می‌گویند روح فلان بن فلان است و او را با بدترین نام‌هایش که در دنیا خوانده می‌شده می‌خوانند تا که به آسمان دنیا می‌رسند و از نگهبانان خواسته می‌شود تا درب را بگشایند اما این درب بر روی این روح باز نمی‌شود… سپس خدای تبارک و تعالی می‌گوید کتاب بنده‌ام را در سجین در طبقه زیرین زمین بنویسید و او را به سوی زمین بازگردانید که من آن‌ها را از آن آفریده‌ام و در آن باز می‌گردانم و از آن یک‌بار دیگر بیرون می‌نمایم. (مصنف ابن ابی شیبه ج۳ ص ۵۴)

نقش شیطان
در حالت احتضار فعالیت شیطان نیز چند برابر می‌شود. شیطانی که در طول عمر این انسان تلاش نموده ایمانش را برباید، با استفاده از وضعیت بسیار بدی که انسان محتضر در آن قرار دارد، آخرین سعی و تلاش خود را می‌کند تا کلمات کفری را بر زبان محتضر جاری سازد و او را کافر از دنیا ببرد.
این وضعیت اولاً تابع عقیده و سپس عمل بنده‌ است که آن‌را به انجام رسانیده است. اگر عقیده و عمل خوب داشته باشد شیطان نمی‌تواند در کار خود موفق شود و فرشتگان شیطان را می‌رانند. اما اگر در عقیده و عمل ضعیف باشد، هجوم شیطان بیشتر می‌گردد. به همین دلیل از جمله سنت‌هاست که در هنگام احتضار باید به شخصی‌که در حال مردن است کلمه لا اله الا الله تلقین گردد و دعا گردد تا خدای تعالی او را در گفتن کلمه حق و شهادت یاری رساند که بنا به فرموده حضرت رسول (ص) هرکس آخرین سخنش لا اله الا الله باشد وارد بهشت می‌گردد.

بار الها سکرات مرگ را بر همه ما آسان بگردان

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن