مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

تفکر فرقه ناجیه و آثار زیانبار آن بر امت اسلامی

آوای سنت : غالب دلسوزان امت اسلامی بر این باور هستند که در عصر حاضر امت محمدی ص دوره حساس و پیچیده ای را سپری می کند.

در کمال تاسف، در شرایط کنونی ،در حالی که دشمنان دین ما با لطایف الحیل تیشه به ریشه دین ما می زنند، شعله های اختلاف و چند دستگی در اطراف و اکناف بلاد اسلامی زبانه می کشد و مسلمانان بجای تمرکز بر دشمنان خارجی ، شمشیر بر برادر دینی خود کشیده و به قتل و عام یکدیگر می پردازند.

در این شرایط اعتقاد به یک باور و تفکر غلط ما را به سمت پرتگاه نیستی و زوال هدایت می کند.

باور به تفکر “فرقه ناجیه” و اعتقاد به این موضوع که در بین مذاهب و فرق اسلامی تنها یک فرقه و مذهب بر مسیرحق بوده و سایر برداشت ها در مسیر ضلالت و گمراهی قرار دارند، یک برداشت بسیار خطرناک و پرهزینه برای امت اسلامی است.

اگر اعتقاد ما به اصل فرقه ناجیه به دین مان اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی باشد،این برداشت می تواند ما را به سوی عزت و عظمت تمدنی هدایت نماید.اما اگر برداشت ما از اصل فرقه ناجیه، مذهبی باشد،در این شرایط اصل تکفیر و نفی سایر باورها ظهور و بروز پیدا می کند.

ریشه های ظهور تفکر فرقه ناجیه

مبنای اعتقادی به اصل فرقه ناجیه حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است که در غالب منابع اصیل اهل سنت نیز به عنوان حدیث معتبر ذکر شده است.

در کتاب مسند امام احمد حنبل ج۳، ص۱۲۰، حدیثی از انس بن مالک روایت شده است که او گفت: رسول خدا فرمود: “بنی اسرائیل به هفتاد و دو گروه پراکنده شدند و شما هم به همین مقدار پراکنده می شوید که همه آنها در آتش اند، جز یک گروه”.

این حدیث با اندکی تفاوت در سایر منابع اهل حدیثی اهل سنت و جماعت نیز مورد تاکید قرار گرفته است. سنن ابی داوود، ج ۲، ص۳۹۰؛ سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۵، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۲۱ – ۱۳۳۲؛ المستدرک، ج ۱، ص ۱۲۹-۱۳۸؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۴۱ از جمله منابعی هستند که این حدیث با اندکی تفاوت در آنها نقل شده است.

البته برخی از محدثان شاخص اهل سنت با ارائه دلایل و مدارک تاریخی و فقهی، اعتبار این حدیث و سندیت آن را زیر سوال برده اند.

نتایج خسارت بار تفکر فرقه ناجیه

بحث ما در این یادداشت، اثبات صحت و سقم این حدیث نیست.بحث ما این است که متاسفانه امت اسلامی و گروه های اسلامی در مناطق مختلف، بر اساس اعتقاد به این تفکر، کمر به نابودی اسلام و مسلمانی بسته اند. اینکه هر گروهی خود را تفکر خالص و اصیل اسلامی دانسته و سایر گروه ها و باورهای اعتقادی را گمراه خطاب نماید ،از باور به تفکر فرقه ناجیه نشات می گیرد.

اصل تکفیر مسلمانان و رد تفاوت های فقهی و کلامی ایجاد شده در جامعه اسلامی هم نتیجه این باور خطرناک است .

واقعیت غیر قابل انکار امروز در امت اسلامی این است که برداشت های فقهی و کلامی متفاوتی در بین مسلمانان در جامعه اسلامی ایجاد شده است.

خوشبختانه این اختلافات،در اصول دین نبوده و جنبه فرعی دارد.در این شرایط لازم است همه فعالان مسلمان با قبول اصل تنوع ایجاد شده درجامعه اسلامی، به سمت تحمل پذیری بیشتر حرکت نمایند.

ضعف روحیه دگرپذیری و تحمل پذیری در امت اسلامی، شرایط نامناسب موجود در بین ما را تقویت کرده و ثمری جز تقویت برادر کشی در بلاد اسلامی نخواهد داشت.

زمانی که یک مسلمان، بر اساس پیروی از دین و مذهب گذشتگان خود، پیرو یک مذهب و فرقه خاص می گردد قطعا این پیروی بر اساس این باور است که راه و مسیر انتخاب شده از طرف او بهترین و کاملترین است.این تفکر بالذات مشکلی ندارد.

مشکل زمانی ایجاد می گردد که این مسلمان صرفا خود را در مسیر حق و هدایت دانسته،سایر مسلمانان را در مسیر ضلالت و گمراهی بداند.

در مرحله ای بالاتر، این مسلمان به این جمع بندی برسد که سایر فرقه ها و مذاهب به علت گمراهی از راه حق محوم به نابودی و حذف شدن هستند.در این شرایط همان عنصر تکفیر و اقدامات خشونت بار به منصه ظهور می رسد.

این شرایط و اعتقاد به این اصل که صرفا تفکر من درست بوده و مذهب و اعتقاد من مصداق عینی فرقه ناجیه است،زمینه ساز اختلاف ،چند دستگی و برادر کشی در امت اسلامی است.

پس بهتر است قدری دوراندیشی پیشه کرده و با تقویت اصل دگرپذیری راه انسجام در امت اسلامی را هموار نماییم .

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن