مقالات و یادداشت ها

دانستن آنچه که موجب کفر می شود واجب است

آوای سنت : در کتاب فقه اکبر آمده است: «بر هر فرد، شناختن آنچه که موجب کفر می شود از شناختن اعتقادات مهم تر است». چون در شناخت اعتقادات ایمان اجمالی کافی است و بر خلاف آن، در شناخت آنچه که موجب کفر می شود، ایمان کافی نیست. لذا گفته شده: برای به دست آوردن مرام، داخل شدن در اسلام آسان است، اما پایداری بر احکام برای همه مردم دشوار است. این مطلب را این قول الهی تائید می کند: «ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب» (۱). یعنی: «پروردگارا دلهای ما را بعد از اینکه هدایت کردی گمراه مگردان و از جانب خویش رحمتی به ما عطا کن، بی گمان بخشایشگر توئی».

پیامبر اکرم بسیار دعا می کرد و می فرمود: «یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». یعنی: «ای گرداننده قلبها، قلبم را بر دینت استوار بدار». پیامبر (ص) این کار را برای تعلیم و ارشاد امت خویش انجام می داد، تا جایی که حضرت عایشه (رض) گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم، پدر و مادرم فدایت باد، آیا تو هم می ترسی؟ تو که پیامبر خدایی؟» آن حضرت پاسخ داد: «یا عایشه ان قلوب بنی آدم بین اصبعین من اصابع الرحمن، فمن شاء ان یقلبه من الضلاله الی الهدی او من الهدی الی الضلاله فعل» (۲). یعنی: «ای عایشه، بی گمان قلب های فرزندان آدم در میان دو انگشت از انگشتان خدای رحمان قرار دارد، پس هرکس را بخواهد از گمراهی به هدایت و از هدایت به گمراهی بازگرداند، آن کار را می کند».

این حدیث را این قول الهی تائید می کند: «یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا وفی الاخره ویضل الله الضالمین ویفعل الله ما یشاء» (۳). یعنی: «خداوند مومنان را به خاطر گفتار استوار و ثابت، هم در این جهان و هم در آن جهان ماندگار می دارد و کافران را گمراه و سرگشته می سازد، خداوند هر چه بخواهد انجام می دهد». از عبدالله بن عمر بن عاص (رض) روایت شده است که رسول الله (ص) می فرمودند: «ان قلوب بنی آدم کلها بین اصبعین من اصابع الرحمن کقلب واحد یصرفه حیث یشاء». یعنی: «قلب های همه فرزندان آدم در میان دو انگشت از انگشتان خداوند رحمان مانند یک قلب قرار دارد، به هر گونه که بخواهد آن را منقلب می کند» و باز آن حضرت فرمود: «اللهم مصرف القلوب صرف قلوبنا علی طاعتک» (۴). یعنی: «پروردگارا، ای گرداننده قلبها، قلب های ما را برای طاعت خود مایل بگردان».

از بزرگترین مخالفت ها و از بزرگترین گناهان، شرک آوردن و کفر ورزیدن به خداوند متعال و کفر ورزیدن به آنچه سیدنا محمد رسول الله (ص) آورده است، می باشد. کوچک شمردن و استخفاف در قلب یا زبان به هر یک از آن ها، اگر با رضایت کلمه کفر را تلفظ نماید اگر چه بدان معتقد نباشد، کافر می شود، چرا که وی به استعمال آن کلمه راضی است و به حکم آن رضایت دارد. حتی اگر مانند بذله گویی که کلماتی را به شوخی می گوید، بیان کرده باشد، باز هم کافر می شود، هر چند به حکم آن راضی نباشد و عذری برای جهل نداشته باشد. چنانکه در فقه اکبر آمده است.

در حدیث شریف آمده است: «ان العبد لیتکلم بالکلمه ما یتبین ما فیها و فی روایه: لایلقی لها یزل بها فی النار ابعد مما بین المشرق» (۵). یعنی: «هر آیینه، بنده به کلمه ای زبان می گشاید و نمی داند در آن چیست و در روایتی آمده است: و برای آن گناهی تصور نمی کند که بداند در آتش می افتد که از میان مشرق دورتر است». این حدیث را مسلم به این لفظ آورده است: «ابعد ما بین المشرق والمغرب» یعنی: «دورتر از بین مشرق و مغرب است».

از جمله الفاظ کفر همانا دشنام دادن به دین اسلام و یا حق تعالی و یا پیامبران و یا انکار چیز معلومی از ضروریات دین است، از آنچه که در قرآن ثابت شده و دلیل قطعی دارد و یا با سنت مشهور و متواتره آمده است و در آن شک و شبهه ای نیست و یا به اجماع صحابه متواتر جمعی قطعی قولی آمده است و یا اینکه وجود خدا را انکار نماید و یا به تاثیر اشیاء بدون اراده خداوند معتقد باشد، یا اینکه وجود فرشتگان و یا جنیان و یا آسمان ها را انکار کند. یا به حلال بودن حرامی در حالی که حرام بودن آن به دلیل قطعی ثابت است، معتقد باشد؛ مانند نوشیدن شراب، بر خلاف خوردن مال غیر که آن به خاطر دیگران حرام است. یا حکمی از احکام شرعی را استهزاء نماید و یا با اختیار خود کفر بگوید، اگر چه به شوخی باشد و معتقد هم نباشد که آن استخفاف به دین است و یا به حق پیامبری از پیامبران الهی طعن بزند و یا بگوید: پیامبری کسب و هنر است و یا به ام المومنین حضرت عایشه همسر گرامی پیامبر اکرم (ص) تهمت بزند و یا عموم رسالت محمد (ص) را انکار نماید (۶).

محمد رحمه الله در کتاب سیر کبیر می گوید: «هر کس چیزی از شرایع اسلام را انکار کند بدون تردید قول «لا اله الا الله» را باطل اعلام کرده است. یعنی مرتد می شود و باید تسلیم گردد (۷).

منابع :
۱- آل عمران/ ۸.
۲- به روایت طبرانی و برای او شاهد در صحیح مسلم و سنن ترمذی از حدیث حضرت انس (رض) می باشد.
۳- ابراهیم/۲۷.
۴- صحیح مسلم در قدر۲۶۵۴.

۵- صحیح بخاری در رقاق۲۴۷۷.
۶- هدایه علائیه، ص۳۳۰.
۷- اعلاء السنن، ج۱۲، ص۵۹۶.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن