آوای سنت : ریشه اعتیاد واشنگتن به استفاده از نیروی نظامی چیست؟ آیا چین می تواند آن را مهار کند؟
مجله فارین افرز با انتشار مقاله ای از به کارگیری نیروی نظامی توسط آمریکا در درگیری های خارجی انتقاد کرد.
این مجله دراین باره نوشت:اعتیاد آمریکا به این امر روندی ناگوار است و ظهور چین در عرصه بین المللی ممکن است آن را مهار کند.
بر اساس مقاله ای که توسط مونیکا دافی تافت، استاد سیاست بین الملل و مدیر مرکز تحقیقات بین المللی وسیدیتا کوشی دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی بریج واتر نوشته شده است،ورود ایالات متحده به جنگ های جهانی اول و دوم نشان دهنده ایفای نقش در رهبری جهان و دخالت بیشتر این کشوردرامور بین المللی بود.
ایالات متحده اکنون خود را در دوره ای می بیند که دشمنانش دیگر مانند گذشته ،این کشوررا از نظر نظامی تحریک نمی کنند، با این حال،این کشور با استفاده از نیروی نظامی بیش از هر زمان دیگری مداخله می کند.
به عقیده نویسندگان مقاله،این یک روند تأسف بار است و سند آن مداخلات نظامی فاجعه بار در افغانستان، عراق و لیبی است.
استفاده مکرر و بیش از حد از زور نیز مشروعیت ایالات متحده را در جهان تضعیف می کند،با کاهش نقش مأموریت های دیپلماتیک و نفوذ آن در خارج از کشور،حضور نظامی انفرادی ایالات متحده در حال افزایش است،نظرسنجی های جهانی نشان می دهد که بیش از نیمی از جمعیت جهان اکنون،آمریکا را یک تهدید برای خود می دانند.
ممکن است در آینده نزدیک تغییری رخ دهد و چین به قدرتی تأثیرگذارتر و مؤثرتر تبدیل شود وبه این ترتیب ایالات متحده احتمالاً از دخالت درخارج از مرزهای خود خودداری کند، زیرا ممکن است به رویارویی با ابرقدرت دیگر ختم شود.
در نهایت، این ممکن است سیاستگذاران ایالات متحده را وادار به اتخاذ ابتکارات دیپلماتیک و اقتصادی کند که می تواند قدرت نرم واشنگتن و اعتبار جهانی را افزایش دهد
برای مشروعیت بخشیدن به استفاده از زور توسط آمریکا،باید از شرایطی که به آن مشروعیت می بخشد،مطلع شویم،در حقوق بین الملل معاصر،توسل مشروع به زور باید دارای ۳ شرط اساسی باشد:
۱-زور فقط برای دفاع از خود یا برای دفاع از یک طرف بی گناه قابل استفاده است
۲-دوم اینکه نباید تا حد امکان مقابله به مثل باشد
۳-وشرط سوم این است که خشونت متناسب با شروع یا ارتکاب خشونت باشد
این مقاله خاطرنشان می کند که نظرسنجی انجام شده توسط مرکز تحقیقاتی پیو بین در سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ نشان می دهد که موقعیت ایالات متحده به شدت کاهش یافته است.در سال ۲۰۱۳، ۲۵ درصد از غیرآمریکایی ها قدرت و نفوذ ایالات متحده را یک تهدید بزرگ می دانستند.بعد از ۵ سال این رقم به ۴۵ درصد رسید.
این دو پژوهشگر در مقاله خود این تغییر را بیشتر به ریاست دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ نسبت دادند که جانشین باراک اوباما شد.بی‌توجهی ترامپ به هنجارها و تعهدات بین‌المللی در قبال متحدان آمریکا، لغو توافق هسته‌ای ایران،خروج او از توافق آب‌وهوای پاریس و طغیان‌های خصمانه‌اش علیه سایرکشورها در شبکه‌های اجتماعی، همگی این اقدامات باعث تقویت نگاه منفی به آمریکا شد.
اما این تمام ماجرا نیست،زیرا عوامل متعددی وجود دارد که به توضیح دلایل تمایل بیشتر آمریکا به مداخلات نظامی کمک می کند. و اینکه چرا برداشت جهانی از قدرت آمریکا تغییر کرده است؟
نتیجه این عوامل است.
بر اساس این مقاله،اولین دلیل این امر که می توان آن را اثر ۱۱ سپتامبر نامید،تمایل به غیرانسانی جلوه دادن مخالفان است.توسل جهادگرایان به حملات انتحاری علیه غیرنظامیان،بسیاری از آمریکایی ها از جمله بسیاری از سیاست گذاران را متقاعد کرده است که ایالات متحده با دشمنی بی رحم و غیرانسانی مواجه است.
دلیل دیگر ممکن است جهان تک قطبی باشد که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد،از دیدگاه این دو دانشگاهی آمریکایی، این توصیف ناقص است زیرا تک قطبی واقعی شامل توانایی یک کشور برای شکست گروهی از کشورهای دیگر بدون کمک دیگران است. ایالات متحده این قدرت را نداشت، بنابراین توزیع مستقیم قدرت پس از جنگ سرد با دقت بیشتری به عنوان چند قطبی توصیف می شود.
نویسندگان بر این باورند که ایالات متحده باید نسبت به قدرت فزاینده نظامی و اقتصادی چین وگسترش حضور این کشوردرصحنه بین المللی محتاط باشد.
بهترین راه ایالات متحده برای استفاده از کمبود فزاینده مشروعیت چین،ایجاد اتحادهای قوی در منطقه است.علاوه بر این،حضور چین قدرتمند خطراتی را که آمریکا در عرصه بین‌المللی در معرض آن قرار می‌دهد را محدود می‌کند،در پایان، این دو نویسنده به واشنگتن توصیه می‌کنند که در استفاده از زور در خارج از کشور تجدیدنظر کند و در سال‌های آتی،دوباره بر دیپلماسی تمرکز کند.
