ویژگیهای مذهب حنفی /اندیشمندی که همه به علم شان گواهی میدهند
قسمت چهارم: معرفی مؤسس مذهب
آوای سنت : ( بخش سوم را اینجا بخوانید)
کسانیکه از امام اعظم ابوحنیفه (رح) تقلید میکنند باید بدانند که از اندیشمندی بزرگ و نابغهای بی نظیر تبعیت و تقلید میکنند. از کسی تقلید میکنند که حقتعالی برای او اراده خیر داشته که دانشمندش در فقه ساخته است. پیامبر (ص) فرمود: هر کسی که خداوند به او اراده خیر کند، در دین دانشمندش میسازد.
تسلط امام بر علوم مختلف اسلامی بی نظیر بود. اگر سخن از تفسیر آیات قرآن کریم میرفت، مفسری چیره دست بود، اگر از حدیث سخن میرفت رأی و دیدگاه علمی و اندیشمندانه خود را داشت، اگر از کلام سخن به میان میآمد سرآمد روزگار خود بود، و اگر از نیاز به مجادله به احسن و مناظره احساس میشد، یک مناظر قوی و نکته دانی بود که با نکته سنجیها و به کار بردن ظرافتهای به خصوصی جانب مقابل را در مناظره شکست میداد و وادار به قبول حق و حقیقت میکرد. و اینگونه در همه عرصهها سر آمد روزگار خود بود.
در زمانیکه ایشان در عرصه علم و تجارت کار و فعالیت داشتند، شهرهای مختلف اسلامی به علم و دانش و فقاهت خود معروف و مشهور بودند. کوفه، بصره، مدینه، مکه، دمشق و بسیاری دیگر از این شهرها. بحثهای مختلف علمی به خصوص علوم اسلامی که تخصص امام الأئمه بود، هماره در این شهرها موّاج و خروشان بود و در این میان امام اعظم غوّاصی بودند که در تمام زمینهها از سایرین پیشی میگرفتند.
واقعیت امر این است که همه بزرگان به علم و دانش ایشان معترف بودند. حتی کسانیکه با حضرتشان رقابت داشتند و گاهی حس حسادتشان در مورد این ابر مرد تاریخ اسلام گُل میکرد. چون هر کسی که در دیدگاههای مختلف علمی ایشان به خصوص در عرصههای علم کلام، جدل و مناظره و نیز فقه و احکام مربوط به آن دقت میکرد، به عمق این دیدگاهها ره مییافت و میدانست که چنین دیدگاههایی امکان ندارد از انسانی عادی و نا آگاه صادر شده باشد.
و اینک نظر برخی از علما راجع به ایشان:
فضیل بن عیاض آن عارف والا مقام و زاهد بی نظیر زمان در مورد امام چنین میگوید: ابوحنیفه مردی فقیه بود، در عرصه فقه شهرت بسیار داشت، مالش افزون بود، اهل فضل و بخشندگی بود، به همه نیکی و احسان میکرد، شب و روز در کسب علم و دانش صبور بود، شبهایش نیکوبود، بسیار کم سخن میگفت مگر اینکه مسألهیی فقهی مربوط به حلال و حرام به میان میآمد که دوست داشت در مورد آن راهنمایی کند.
وکیع بن جراح استاد امام شافعی در مورد امام ابوحنیفه میگوید: ابوحنیفه امینی بزرگ بود، ایشان امانت دین را بر هر چیزی ترجیح میداد، و اگر به خاطر خدا(ج) شمشیرها هم به سراغش میرفتند تحمل مینمود.
امام شافعی میگوید: هیچ کسی در طلب فقه بیرون نشده مگر اینکه محتاج فقه امام ابوحنیفه بوده است، و زنها در محضر هیچ مردی عاقلتر از ابوحنیفه قرار نگرفتند.
امام احمد حنبل میگوید: ابوحنیفه از حیث علم، تقوا، زهد و ترجیح آخرت بر دنیا در مقامی قرار دارد که هیچ کس به او نمیرسد.
شاگردشان امام ابویوسف که خود امامی بزرگ در حد ائمه سهگانه دیگر اهل سنت است، در مورد ایشان چنین میگوید: ابوحنیفه زینت خدا از طریق علم و فقه، سخاوت و بخشندگی و از طریق اخلاقیات قرآن بود که در ایشان وجود داشت.
امام سفیان ثوری میگوید: مردمک دیدگانم بر روی همانندی برای ابوحنیفه باز نشده است.
یحیی بن سعید القطان که از ائمه جرح و تعدیل است در مورد ایشان میگوید: سوگند به خدا (ج) که ابوحنیفه داناترین امت به قرآن و سنت بود.
جعفر بن ربیع میگوید: پنج سال همنشین ابوحنیفه بودم، او را صاحب سکوتی ممتد یافتم، اما هر گاه در مورد مسألهیی از مسایل فقهی سوال میشد، دهانش همچو سیل یک وادی باز میشد. من هم سخنان آهستهاش را میشنیدم و هم سخنان بلندش را.
عبدالله بن مبارک آن عالم والامقام و عارف صاحب کرامات امام ابوحنیفه را مُخ علم میدانست.
یکی از محدثان بزرگ به نام این جریح زمانیکه در عنفوان جوانی با امام ملاقات کرد در مورد ایشان گفت: به زودی شأنی عجیب در علم خواهد یافت. و زمانیکه بزرگ و نام امام نزد این محدث برده شد گفت: حقا که فقیه است حقا که فقیه است.
برخ دیگر از معاصران امام در مورد ایشان میگفتند: امام اعجوبه زمان بود. کسانی از سخنش اعراض میکردند که به عمق سخنش راه نمییافتند.
اعمش که خود از اندیشمندان بزرگ است در مورد ایشان میگوید: ابوحنیفه واقعاً که فقیه است.
و اینگونه اگر خواسته باشیم به سرد دیدگاهها بپردازیم باید کتابی قطور بنگاریم. این شوخی نیست که این همه فقیه، محدث، عابد و زاهد و عارف و عالم جرح و تعدیل در مورد کسی این قدر ستایش به عمل آورند. قطعاً اگر امام از این مزایا برخوردار نمیبود این دانشمندان با کسی رو درواسی نداشتند تا دست به توصیفات بیجا بزنند.
این همه مدح و ستایشی که از امام صورت گرفته سبب شده است تا در حلقه درس ایشان ائمه حضور به هم رسانند. شاگردان امام هر کدام به مانند سایر ائمه از مقام والایی در علم و فقه و پیشوایی برخوردارند. کسانی همچون: امام ابویوسف، امام محمد شیبانی، امام زفر بن هذیل، امام حسن بن زیاد و دیگران. حضور این همه امام در میان شاگردان ابوحنیفه و این همه ستایشی که از یشان در نظرگاه بسیاری از علما، فقها و حتی محدثان به انجام رسیده، سبب شده است تا جمع بزرگی از علما و مشایخ به ایشان لقب “امام اعظم” را بدهند، یعنی امام بزرگتر چون ایشان طوری که دیدیم امام الأئمه بودند.
مراجع:
۱- ابوحنیفه حیاته و عصره و آرائه و فقهه امام محمد ابوزهره. ص ۶۳
۲- ابوحنیفه النعمان امام الأئمه الفقهاء، وهبی سلیمان غاوجی ص ۵ – ۶.
نویسنده : دکتر عبدالمجید صمیم