آنتی شبهاتمقالات و یادداشت ها

آیا زلزله کیفر گناهان است؟

دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : زلزله یا همان زمین لرزه یکی از پدیده‌های طبیعی جهان هستی است و مخصوص کره زمین نمی‌باشد، زیرا داده‌های علمی بیان داشته‌اند که در سایر سیارات و منظومه‌ها و کهکشان‌ها هم زلزله رُخ می‌دهد.

تمام پدیدارهای طبیعی هستی ما از تدبیر و تقدیر خدای تبارک و تعالی خارج نیست و مطابق خواست و مشیت او به انجام می‌رسند، چون همه سازه او و مِلک شخصی‌اش می‌باشد و اوتعالی آن‌گونه که بخواهد در هستیِ خود تصرف می‌کند.

بر اساس داده‌های زمین شناختی، زمین لرزه در نتیجه رهایی انرژی زیاد از داخل بطن زمین به وقوع می‌پیوندد که از گسل‌های خاصی ناگهان آزاد می‌شوند و سبب ارتعاشات با درجات مختلفی در داخل و روی زمین می‌گردند. شدّت این ارتعاشات وابسته به دو امر است: مقدار انرژیِ که آزاد می‌شود و میزان عمقی که کانون و مرکز زلزله در دل زمین دارد. هرچه عمق کانون بیشتر باشد سطح ارتعاشات روی زمین کمتر خواهد بود و هرچه این کانون به سطح زمین نزدیک‌تر باشد شدّت زلزله بیشتر است.

در طول تاریخ کره زمین، بارها زمین لرزه رخ داده و باربار دیگر هم رُخ خواهد داد. کسی نمی‌تواند از این پدیده طبیعی جلوگیری کند. چنان‌که علم و دانش امروز با وجود پیشرفت‌های بسیاری که در عرصه‌های مختلف داشته نتوانسته حتی وقوع زلزله را پیش بینی کند چه رسد به این‌که بتواند از وقوع آن جلوگیری نماید.

با وقوع زلزله بازار تبصره‌ها باز می‌شود. بسیاری از مردم که در میان آن‌ها متأسفانه برخی از اهل منبر نیز مشاهده می‌شوند وقوع این پدیده‌ را به معاصی و گناهان آدمیان نسبت می‌دهند و قضیه را طوری جلوه می‌دهند که گویا در محل وقوع زلزله گناهان بسیاری انجام شده و بر اثر گناهان آن‌ها خدای تبارک و تعالی خشم نموده و آن‌ها را گرفتار زلزله ساخته و از این طریق نیست و نابود نموده است.

چنین سخنانی برای آنانی‌که از زمین لرزه آسیب دیده‌اند و چنین تعامل و روی‌کردی و اینگونه تحلیلی نادرست بسیار درد آور و آزار دهنده است، زیرا در بسیاری از مناطقی که در آن‌ها زلزله واقع شده مردمان آن منطقه هیچ گناهی نداشته‌اند تا مستوجب چنین خشم و کیفری باشند.

شما در زلزله اخیر هرات دقت کنید، این زلزله در شهرستان زندجان به وقوع پیوسته که یکی از شهرستان‌های هرات باستان است. مردم این منطقه مردمی مؤمن، مسلمان، پرهیزگار و فقیر هستند که بسیاری از آن‌ها حتی از تلویزیون محرومند چه رسد به سایر وسایل.

در تمام شهرستان یا ولسوالی زندجان یک کاباره، بانک ربوی و سودی، میخانه و شراب فروشی، مرکز فحشا و دعاره و از این قبیل وجود ندارد. در عوض مناره‌های بسیاری از مساجد در این منطقه پیوسته رُخ می‌نمایند و هرگاهی که وقت نماز فرا ‌رسد همزمان ده‌ها مسجد جار محمدی را سر می‌دهند و از مردم می‌خواهند به سوی مساجد بشتابند و نماز بر پای دارند. مردم این ولسوالی یا شهرستان مردمی متدیّن، مخلص، با خدا (ج) و اهل تقوا و پرهیزگاری‌اند و گناه آشکاری که مستحق چنین زلزله‌ای باشند مرتکب نشده‌اند. ضمن این‌که مقاومت این شهرستان در دوران جهاد و صمود آن‌ها ثبت تاریخ زرّین این منطقه شده است.

این‌که یک عالم دین و یا خطیب و امام جمعه در منبر موعظه و یا هر انسان دیگری چنین پدیده‌یی را به حیث کیفر گناهان مردم منطقه‌ای که در آن زلزله واقع شده معرفی بدارد، این خود نمک بر روی زخم پاشیدن است.

البته نباید منکر وقوع زلزله به عنوان کیفر گناهان برخی از انسان‌ها شد، چون چنین چیزی در قرآن کریم به اثبات رسیده است، ولی هر زلزله‌یی لزوماً کیفر گناهان نیست و عامل گناه و نا فرمانی در آن نقش ندارد، زیرا در کنار آن عوامل طبیعی و فعل و انفعالات زیر زمینی نیز نقش خود را دارند.

بر اساس آموزه‌های دینی و داده‌های علمی می‌توان زلزله را در دو دسته تقسیم نمود:
– زلزله‌های طبیعی که ناشی از آزاد شدن انرژی از داخل زمین است که در یک روند طولانی ذخیره شده و ناگهان در منطقه‌ای خاص که به آن گُسل می‌گویند آزاد می‌شود و ارتعاشات شدیدی در سطح زمین ایجاد می‌نماید که سبب ویرانی و تباهی برخی از مناطق می‌گردد.

– زلزله‌های عذابی که بر اثر گرفت و کیفر حق‌تعالی به وقوع می‌پیوندد که البته این زلزله‌ها معمولاً در مورد اقوامی صورت می‌گیرد که در همان زمان پیامبری داشتند و آن‌ها پیامبر خود را تکذیب نموده و با وجود دعوت مباشر پیامبر دست به عناد و تکبّر زده و از قبول سخن حق و گناهی که مرتکب می‌شده‌اند از جمله شرک دست نمی‌کشیدند و پیامبر را آزار و اذیت می‌رسانیدند و چون بر آن‌ها حجت تمام می‌شده است، حق‌تعالی در مورد بعضی از این امم زمین لرزه را به عنوان کیفر مقرر داشته است.

این زلزله می‌شود در مورد سایر سرکشان و جباران نیز رُخ دهد و آن‌ها را نابود کند، زیرا هیچ کس از کیفر حق‌تعالی ایمن نیست و تا روز آخر زمین این حالت و وضعیت همچنان به عنوان یک تهدید بالقوه وجود خواهد داشت.

خدای تبارک و تعالی از چنین زلزله‌ی به نام “رجفه” یاد کرده است. شاید یکی از فرق‌هایی که میان زلزله و رجفه وجود دارد در این نکته باشد که رجفه زلزله‌یی است که جنبه کیفری دارد و زلزله جنبه طبیعی.

بنا بر این نمی‌توان گفت هر زلزله‌یی ناشی از خشم خدای تبارک و تعالی و بدی و زشتی مردمانی است که در منطقه زلزله زده زندگی می‌کنند. بلی در هر کاری و در هر پدیده طبیعییِ درس‌ها و اندرزها و موعظه‌هایی وجود دارد که باید مد نظر باشد و انسان‌های سرکش باید از سرکشی خود دست بردارند و خود را به خدای خود نزدیک کنند.

نکته دیگری که باید در مورد زلزله مد نظر باشد این است که:
آنچه ویران می‌کند نفس زلزله نه که مهندسی و ساخت و سازهای انسانی است. اگر انسان‌ها در روی زمین اتقان (دقت) در عمل را که یکی از سنت‌های حضرت رسول (ص) و اوامرشان است رعایت کنند و اصول ساختمان سازی را با دقّت و طبق داده‌های هندسی علمی به انجام برسانند قطعاً که بسیاری از زلزله‌های نمی‌توانند ویرانگر باشد.

خدای تبارک و تعالی این قدر عقل و دانش و صلاحیت علمی برای انسان‌ها داده تا بتوانند با آن به جنگ بلایای طبیعی بروند و آثار و پیامدهای آن‌ها ‌را مهار کنند. چنان که با ساخت و ساز درست می‌توان از تبعات ویرانگر زلزله‌ها کاست و آن‌ها را مدیریت درست کرد.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن