جهان اسلامعمومی

زمینه های تاریخی محبت تورکها به رسول اکرم ص

یادداشتی از یاسین اقطای

آوای سنت : ابن خلدون در مقدمه خود می گوید که شرایط جهان،ملت ها و آداب و رسوم آنها با سرعتی یکسان و روشی پایدار تداوم نمی یابد بلکه تفاوت روزها و زمان ها و گذار از یک موقعیت به موقعیتی دیگر دائم در حال تکراراست.همانطور که مردم با چنین تغییر و تحولی مواجه هستند،این موضوع درباره کشورها و سنت های خدا نیز صدق می کند .

این تغییر در جوامع، نتیجه طبیعی یک رابطه پایدار کیهانی مبتنی بر علل و رویدادهایی است که تأثیر زیادی بر دگرگونی و گذار از حالت قبلی به وضعیت بعدی داشته است و اصولاً هدف آن سازگاری با موقعیت‌های جدید است و ممکن است این رویدادها در اثر عوامل داخلی یا خارجی ایجاد شود.

جوامع مختلف از این منظر،شبیه آینه ای هستند که همه تغییراتی که در زمینه های مرتبط رخ می دهد در آن منعکس می شود.

در برخی از ابعاد این معادله،تغییر منوط به شکل‌گیری و تلاش برای هدایت با ابزارهای مؤثر با هدف ایجاد تغییری خاص در یک محیط خاص یا یک بخش هدف است.در نتیجه، ما یک تغییر در عمل و یک تغییردر نتیجه داریم.

مردم،متفاوت ایجاد می شوند جوامع مختلف بر یکدیگر تأثیر می گذارند،قبایل،گروه های قومی، خانواده ها و افراد تفاوت متمایز و اساسی در مردم ایجاد می کنند.همه افراد از بین میلیاردها نفری که در دنیا زندگی می کنند با یکدیگر متفاوت هستند،هر فرد دارای ویژگی ها،ساختار فیزیکی،اثر انگشت، شبکیه چشم و DNA است که او را از دیگران متمایز می کند،با همین تفاوت هاست که امکان شناسایی در پزشکی قانونی وجود دارد.

خداوند کسی است که انسانها را آفرید وآنها را از یکدیگر متمایز کرد تا یکی از معجزات بزرگ او آشکار شود.اوست که جوامع را از مختلف ازیکدیگر به وجود آورد تا مردم یکدیگر را بشناسند،با وجود این تفاوت،ایشان به صراحت ما را از تبعیض و برتری طلبی منع کردند.

و بر اساس این تفاوت هایی که خداوند به ما عطا کرده و ما دخالتی در به وجود آمدن آن نداشتیم،مفهوم برتری به وجود آمد، مانند عصبیت جاهلانه که نوعی نژادپرستی است.

دعوت به توحید از حضرت ابراهیم  آغاز شد که پدرش آذر بت می ساخت و می پرستید. هنگامی که ابراهیم علیه السلام از خداوند خواست که فرزندانش را از صالحان قرار دهد،پاسخ داد که عهد من به ستمکاران نمی رسد. این مؤید آن است که پیمودن راه حق از طریق نسب نیست، بلکه نیازمند تلاش، کار، استواری و اراده است.نمونه دیگری دراین زمینه، فرزند نوح نبی علیه السلام است که رابطه خویشاوندی با پدرش او را از گمراهی نجات نداد.

پیش از آن یکی از فرزندان آدم به نام قابیل اولین کسی بود که مرتکب قتل شد و اولین کسی بود که به زورگویی و تکبر معروف شد.

در زمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم،عمویش حمزه اسلام آورد و عمویش ابولهب کافر بود و نامش در قرآن به عنوان نماد شرک و ظلم و قساوت وشرارت ذکر شده است.

فلسفه اساسی اسلام با این عقیده که تقدس در مقابل خویشاوندی و خیرخواهی از نسب ناشی می شود، در تعارض است.

همچنین پیوند از طریق نسب، قبیله،خصلت ها یا تفاوت ها،مسئولیت فردی را از بین نمی برد، زیرا به رخ کشیدن این پیوند،نتیجه ای جز افزایش تکبر و نادانی ما ندارد.با این وجود،ضروری است تا با شناخت تفاوت هایی که ما را از دیگران متمایز می کند، خودمان را بشناسیم وشجره نامه خود را مشخص کنیم، البته بدون این که این انگیزه ای برای تمرین برتری یا احساس حقارت باشد.

از سوی دیگر، بین رویکرد اسلامی اتخاذ شده توسط ترکیه و آنچه در سایر کشورها یا جوامع اعمال می شود، تفاوت وجود دارد.

اگر بخواهیم به دنبال تفاوت باشیم،این تفاوت در نحوه ابراز محبت ترک ها به پیامبراسلام(ص) نسبت به اعراب نهفته است.این چیزی است که من از صحبت های یک خانم در کنفرانسی که سال ها پیش در عربستان سعودی برگزار شد،به ویژه در دوره ای که بهار عربی آغاز شده بود، فهمیدم.در گفتگو با آن خانم که پژوهشگر جامعه شناسی است،موضوعات مختلفی از جامعه شناسی گرفته تا علوم سیاسی و از هرمنوتیک تا تاریخ و علوم دینی را مطرح کردیم.

او توضیحی جذاب و دلسوزانه از عشق بیش از حد ترک ها به پیامبران ارائه داد،او گفت این عشق از رویکردی پیروی می کند که به شدت مورد انتقاد طرفداران افکار سلفی قرار گرفته است.

او درباره عشق اعراب به پیامبر اسلام گفت:پیامبر از جانب آنان مبعوث شد و آنها او را درک کردند و کتاب قرآن،اعراب را که به زبان عربی صحبت می کردند،با معجزات خود شگفت زده کرد. به همین دلیل اسلام برای اعراب بر اساس قرآن است.

اما اسلام از طریق علما و تلاش آنها به ترک ها رسید.از آنجایی که ،ترک ها از ابتدا زبان قرآن را نمی فهمیدند، آنها از طریق کسانی که با پیامبر اسلام ملاقات کردند و با اطلاع از این امر،نسبت به پیامبر محبت زیادی داشتند.

بر این اساس، اسلام برای ترک ها، دینی است که بیش از قرآن حول محور حضرت محمد (ص) می چرخد. این که ترک ها نام مٍحمٍت(Mehmet ) را به کار می برند،ناشی از احترام آنها به پیامبر اسلام است و به همین دلیل از این اسم،بسیار استفاده می کنند.

این انحصار ترکی به معنای ادعای برتری یا حقارت نیست، بلکه به خودی خود وضعیت را روشن می کند.کنفرانس مولود و سلیمان چلبی درباره سنت ها که طی دو روز با همکاری شهرداری بورس های بزرگ، آکادمی علوم ترکیه و انجمن زبان ترکی برگزار شد، این حکایت را به من یادآوری کرد.

درک ترکی از اسلام بر احساسات و اعمال مبتنی بر عشق به پیامبراسلام، به ویژه در بیشتر مناطق جغرافیایی عثمانی که مردم آن عربی صحبت نمی کردند، متمرکز بود. شعر «وسیله نجات» سلیمان چلبی (۱۴۱۱-۱۳۷۷ م.) در مناسبت های مذهبی مانند میلاد پیامبر اسلام به یکی از آئیین های دینی این کشورتبدیل شد و اولین اثری بود که درباره پیامبر در امپراتوری عثمانی نوشته شد و به طور دسته جمعی در جشن ها خوانده شد. میلاد پیامبراسلام نه تنها بیانگر ولادت پیامبر است، بلکه بیانگر سنت، اخلاق و مرام اوست پس باید راه او را ادامه دهیم.

سلیمان چلبی در منظومه شعری خود «وسیله نجات» که در سال ۱۴۰۹ در مورد سیره حضرت محمد(ص) نوشت، از شهر بیت المقدس به عنوان محل عروج پیامبر اسلام در شب معراج سخن می گوید:

در یک چشم به هم زدن

سلطان آفرینش آمد

و قدم های مبارکش به قدس پاگذاشت

اصل مطلب را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن