آوای سنت : همه ما در خانه و خانواده با مشکلی اینچنینی مواجهیم که فرزندان مان یا کلاً نماز نمیخوانند و یا به اصطلاح عامیانه کاهل نمازند. پدران و مادران از این جهت رنج روحی فراوانی را متحمل میشوند. به خصوص که هر پدر و مادری در قبال فرزندان خود مسئولیت دارد و این مسئولیت، هم در قبال اعمال آنها در دنیاست و هم در آخرت؛ تا زمانیکه بالغ و بزرگ شوند که باز هم مقداری از آثار اعمال فرزندان به والدین آنها بر میگردد، به ویژه آن دسته از اعمال که ناشی از تربیت سوء فامیلی باشد.
به گفته ائمه دینی و فقهای اسلام که مبتنی بر آیات قرآن کریم و روایات حدیثی است، نماز از اوجب واجبات است. این عبادت رکن رکین اسلام به شمار میرود و جایگاه دوم را در این میان بعد از کلمه شهادت دارد. در خصوص نماز به حدی توصیه و تأکید صورت گرفته که برخی از علما و محدثان قایل به کفر تارک نماز شدند، اگرچه این سخنشان مرجوح و در مقابل سخن فقهای اسلام که ترک نماز را موجب کفر نمیدانند قابل توجه نیست، ولی باز هم حاکی از اهمیت این عبادت و جایگاه بلند آن است.
روی این اساس بر هر مسلمانی لازم است ضمن اینکه خودش فریضه نماز را به موقع ادا مینماید، فرزندان و اهل بیت خود را نیز باید به سوی نماز دعوت کند، و حتی آنها را با تشویق و ترغیب و بعضاً ترهیب و تنبیه به سوی نماز بکشاند. پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«مُرُوا أولاکمِ بالصلاهِ وهم أبناءُ سبعِ سِنینَ، واضرِبوهم علیها وهم أبناءُ عَشرٍ، وفرِّقوا بینهم فی المَضاجِع» (ابوداود، ج۱ ص ۳۶۷)
(فرزندان خود را به نماز در سن هفت سالگی امر کنید و آنها را به خاطر نماز در سن ده سالگی بزنید و میان آنها در بستر جدایی افکنید).
به موجب این حدیث نبوی، پدران و مادران در قبال نماز فرزندان خود حتی در سنین پایین عمر، مسئولیت دارند و باید آنها را در هفت سالگی به ادای نماز تشویق و ترغیب کنند، تا زمانیکه به ده سالگی میرسند، بر ادای نماز کلاً عادت نمایند. و اگر در سن دهسالگی عادت نکردند، مستوجب تنبیه بدنیاند. البته این تنبیه بدنی باید به گونهای باشد که آسیب جسمی بر کودک وارد نشود، و فقط در حد تخویف و ترسانیدن او صورت گیرد، زیرا تنبیههای بدنی کودکانه در بعضی موارد و در مورد برخی از کودکان سرکش مفید واقع میشود. اینکه میگوییم تنبیه کودکانه خود میرساند که این امر نوع خاصی از تنبیه میباشد که از خود ضوابط و قوانین خاص خود را داراست.
با اینحال، گاهی اتفاق افتاده که با همه اینها کودک به راه نیامده و بر ادای نماز عادت نکرده است. در این صورت یک پدر و مادر چه کارهایی را باید انجام دهند؟
واقعیت امر این است که این موضوع بیشتر وابسته به تجارب پدران و مادران است. هر پدر و مادری میتواند تجربه خود را داشته باشد. ولی برخی از تجاربی که در طول تاریخ نتیجه داده موارد ذیل است:
۱- شروع نماز کودکان از مرحله کودکی، این توصیه رسول الله (ص) نیز بود که در حدیث نبوی فوق بیان شد. یادمان باشد هر چه کودک بزرگتر شود، عادت دادن او به نماز مشکلتر و زمانبر تر است.
۲- استفاده از شیوههای ترغیب و تشویق، این کار میتواند از طریق برخی بستههای تشویقی از قبیل خریداری اسباب بازی و لباس و اجناس مورد علاقه کودکان و وابسته ساختن آن به نماز صورت گیرد. البته باید مواظب بود که در تطبیق این روند باید پیوسته به کودک گوشزد شود که حساب نماز از این هدایا جداست، و نماز باید برای خدا(ج) ادا گردد نه چیزی دیگر. نشود از این طریق کودک بر ریا و تظاهر از همان زمان کودکی خود عادت کند. منظور این است که پدر و مادر با استفاده از شیوههایی که مناسب میبینند، فضا را طوری مدیریت کنند که حس ریاکاری در میان کودکان ایجاد نشود و رشد ننماید.
۳- استفاده از تخویف، این امر طوری که دیدیم در حدیث نبوی فوق نیز بیان شده است. البته این مربوط به سنین ده سال به بالاست. این شیوه نباید به هیج وجه در مورد کودکانی که در سنین پایین قرار دارند به مرحله اجرا در آید.
۴- وضع برخی تحریمها، به این معنی که به برخی از خواستهای کودکی که نماز نمیخواند نباید لبیک گفت. باید به او خاطر نشان کرد که این عدم همکاری در بر آورده ساختن خواستهای او به علت ترک نمازی است که از سوی او صورت میگیرد.
البته این تحریمها باید فقط در عرصه نیازهای تحسینی باشد نه ضروری و حاجیاتی. نیازهای ضروری مثل لباس و غذا و درمان بیماری؛ نیازهای حاجیاتی مثل خریداری کیف و کفش جدید و نو؛ و اما نیازهای تحسینی مانند اسباب بازیها که در این مورد باید تحریم وضع شود.
۵- کمک گرفتن از اعضای دیگر خانواده. مثلاً به پسر بزرگ خانه که در ادای نماز سستی دارد باید وظیفه داده شود تا به برادر کودک خود نماز آموزش دهد و مواظب نماز او باشد که ترک نکند. یعنی به پسر بزرگتر این مسئولیت سپرده شود که موضوع نماز برادرش بر عهده اوست. چنین رویکردی به گونه غیر محسوس کودک بزرگ را متوجه میسازد که او نیز باید نماز خود را بخواند و ادا نماید. تجربه نشان داده که این تعامل موجب شده هر دو کودک نماز خویش را به موقع بخواند.
۶- تقسیم وظایف عبادی خانه میان زن و شوهر کار دیگری است که میتواند در امر ادای نماز ممد و کمک بزرگی محسوب شود. به عنوان مثال اگر وظیفه کنترل وضعیت نماز خانه به خانم خانه سپرده شود، خیلی بهتر از پدر میتواند فرزندان را در امور دینیشان به خصوص ادای نماز کمک کند، زیرا کودکان خانواده اعم از دختر و پسر ارتباط عاطفیتری به مادر نسبت به پدر دارند. این امر میتواند مادران سست نماز را نیز به نماز وادارد.
۷- ادای نماز توسط والدین، هرگاه والدین در خانه نسبت به ادای نماز اهمیت بدهند و خودشان نماز خویش را به موقع ادا کنند، این امر سبب میشود تا فرزندان آنها الگو بگیرند و در ادای نماز کوشا شوند.
چه بهتر خواهد بود تا پدر و مادر یک دیگر خود را در مقابل دید فرزندان توصیه به نماز کنند و بر یکدیگر خویش در ادای نماز فشار وارد نمایند تا از این طریق برای فرزندان الگو بدهند.
البته والدین میتوانند از رویکرد تشویق و تحریم نیز در مورد خود استفاده نمایند، به این صورت که پدر خانه گاهی در مقابل فرزندان بر خانم خانه به خاطر کوتاهی در ادای نماز تحریم وضع نماید و یا خانم خانه بر پدر خانه به خاطر کوتاهی در امر نماز تحریمهایی را وضع کند که فرزندان در جریان آن قرار بگیرند.
والدین با اتخاذ این وسایل میتوانند کودکان و فرزندان خود را بر ادای نماز عادت دهند. البته هر پدر و مادری در قبال فرزندان خود میتواند تجارب خاص خود را نیز داشته باشد و نسبت به استفاده از این شیوهها در زمان و مکان مناسب اقدام مقتضی را به عمل آورد.