آوای سنت : حاج ابراهیم ریچموند درسفرحج،او وطرفدارانش پس ازتکرار یک خواب به اسلام گرویدند.
ماجرای گرویدن یک کشیش مسیحی به اسلام که آن رویداد رادرمراسم حج امسال بیان کرد،به دلیل جزئیات هیجان انگیز،باعث تعامل گسترده ای درشبکه های اجتماعی شد.این کشیش مسیحی سه ماه پیش مسلمان شد.
اوبه مدت ۱۵ سال رئیس یک گروه کلیسایی درآفریقای جنوبی بود،او هزاران پیرو مسیحی داشت تا اینکه دلیل گرویدن او به اسلام دست به دست در بین مردم چرخید.
ریچموند ماجرای مسلمان شدنش را این گونه تعریف‌کرد:دراتاق کوچکی درکلیسا خواب بودم،سپس صدایی شنیدم که‌گفت:به طرفدارانت بگو لباس‌های سفید بپوشند.گفتم لباس مسلمانی!
اوانتظار داشت که این فقط یک رویا باشد،اما چندبار تکرار شد.
وی گفت که آخرین بارصدا بسیارقوی شد،اوپس به سراغ پیروان خود در کلیسا رفت و موضوع را به آنها گفت و از آنها دعوت کردآنچه راکه درخواب از اوخواسته شده را اجرا کنند،بنابراین همه پذیرفتند و وقتی برای دومین بار با آنها ملاقات کرد،همه لباس سفید پوشیدند و مسلمان شدند.
کلیپی که دربرنامه شبکات درتاریخ (۲۶/۶/۲۰۲۳)منتشرشد،نشان داد که ابراهیم ریچموند به همراه تعداد زیادی ازمردان و زنان درسالن کلیسا درحالی که لباس سفید پوشیده بودند شهادتین را بر زبان جاری می کردند.
این خبر بازتاب گسترده ای درشبکه های اجتماعی داشت،هشام حسنی درتوئیت خود نوشت:ارزش نعمت راجز برای آنهایی که از آن محروم هستند احساس نمی کنند و چون آن را می یابند با شور و اشتیاق به آن دست می آوردند اما کسانی که با آن همزیستی دارند ارزش آن را احساس نمی کنند.
کاربر دیگری با نام دارین دراین باره نوشت:عبادت،هدایت و دعا همگی روزی انسا نها هستند،ما دراین امردخالتی نداریم،منزه است کسی که راه خود را با رویا روشن کرد و آن را دلیل هدایت دیگران قرار داد.
یحیی علاء دراین باره نوشت:رویدادی تأثیرگذار است..اصرارایشان براتمام این سفر بزرگ وگفتار ایشان درهنگام تجربه آن نوعی افتخار و احساس عمیق وعظمت این دین است،ازخداوند متعال برای ایشان صبر و توفیق خواستاریم.
ریچموند این روزها درمکه مکرمه حضور دارد و مناسک حج را چند ماه پس ازمسلمان شدنش انجام می دهد،او احساسات سرشاری را که بر او چیره شده است بیان می کند،این برای او این یک رویا بوداما به حقیقت پیوست.
یک کلیپ ویدیویی دیگر،گفتگوی حاج ابراهیم ریچموند وشخص دیگری را درپای کوه نورنشان می دهد که گمان می رود راهنمای او باشد
.راهنما به کوه اشاره می کند ومی گوید:اسلام نور خود را از اینجا شروع کرده است،ابراهیم متاثر می شود و پاسخ می دهد لرزه بر بدن من افتاده است.می خواهم به قله بروم.همکارش به او می گوید:مشکل است.کشیش سابق پاسخ می دهد:هیچ چیزسخت نیست…وقتی کارها را با دلت انجام دهی،هیچ چیزسخت نیست…
