مقالات و یادداشت ها

کشف حجاب نتیجه فریبکاری ابلیس

یادداشتی از محمود رستمی تبار

آوای سنت : برای کسانی که قرآن کریم این کتاب هدایت الهی را بخوانند، ،عبارت ««نْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِما، در حالی که جامه از تن آنان بر میکند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند» بسیار آشنا و رنج آور و تاسف بار است.

سقوط از احسن تقویم در اسفل سافلین برای اهل خرد دردناک  است.

به همین علت انسان همواره در پی سرزنش پدر و مادرش آدم و حوا بوده و خواهد بود. بقول حافظ شیرازی ««پدرم روضهٔ رضوان به دو گندم بفروخت»

و یا اینکه می فرماید:

«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم»

دشمن سرسخت و  رقیب دیرینه آدم و فرزندانش از ابتدای خلقت تا قیام قیامت کاری جز بی آبرو ساختن انسان و راندن او بسو خرابات نداشته و ندارد. او تکلیف خود می داند و سقوطش در جهنم قطعی  است. اما سوگند یاد نموده است تا بر بزرگراه هدایت کمین و عابرین این مسیر مستقیم و هموار را به پرتگاه رانده و با خود به جهنم ببرد.

کشف حجاب برای انسان ریشه در ادعاها و سوگند های دروغین ابلیس دارد، آنگاه که به آدم و حوا راه منحرف جاودانگی و قرب الهی را از طریق میوه ممنوعه نشان داد.

اری ابلیس و جنودش هیچگاه در پی کرامت انسان نبوده و نخواهند بود. رخت بر کندن و ظاهر شدن شرمگاه جز اخراج از بهشت و افتادن در رنج و عداوت دنیوی نتیجه ای ندارد.

گرچه راه توبه و انابه باز است اما چرا انسان برای به رنج افتادن خود حریص است؟

امروز در تعجب هستم برخی مدعیان دین و منبریان چرا رخت بر کندن و بی آبرو ساختن هم کیش و همزاد خود را که از سوی لشکریان ابلیس در حال ترویج است توجیه می کنند؟ و یا در قبال آن سکوت پیشه نموده اند؟  سفارش چند باره قرآن کریم را بپذیرید و راه خود مشخص سازید. آنجا که می فرماید:

«لَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ»

یکی بر نعل و دیگری بر میخ زدن جز ترس از «لَوْمَهَ لَآئِم» نیست. مگر زبان ترویج بی حجابی و رخت بر کندن و هتک حرمت زن و مرد این جامعه همان زبان فریب کارانه ابلیس نیست ؟

«سوره اعراف (آیه ۲۱)

وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ

و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.«

براستی مگر نه این است که کشف حجاب و بدن نما شدن اولین گام ابلیس برای به هلاکت رساندن  بنی آدم بود؟ مگر نه این است که بسیاری از اقوام را مستحق عذاب الهی ساخت و بسیاری را هیزم آتش جهنم….؟

چگونه است که انسان متفکر و دارای خرد هزاران سال است،  این چنین فریب این دشمن سوگند خورده و ایادی و مزدورانش را می خورد؟

امروز بهانه اقتصادی ««همان میوه ممنوعه« و رسیدن به باغ اروپا  و دلایل سیاسی را علت کشف حجاب می خوانند و فراموش می کنند که فروافتادن رخت از تن آدم و حوا نیز بهانه اقتصادی و وعده دروغین ابلیس برای پیشرفت و  تضمین جایگاه ابدی در بهشت و قرب الهی بود.

آری زندگی صحنه آزموده شدن انسان است و میدان فعالیت گسترده ابلیس و جنودش….

با مرور تاریخ ملتها و آثار برجا مانده خواهیم دید کشف حجاب و رخت کندن از تن بنی آدم دستاورد سرمایه داری ظالمانه بعد از رنسانس برای بهره کشی برده وار از انسان است و سابقه دیرینه ای ندارد و نتیجه باغ نامیدن حوزه سرزمینی خود،  و جنگل خواندن سرزمین دیگران است.

وقتی تمدن‌های ریشه دار جهان را نادیده و جنگل خوانند و سعی در برجسته سازی تمدن  دروغینی نمایند که آجر به آجر آن شکل گرفته از  سرقت منابع دیگران است. هنوز باور نداریم برای بزک نمودن این باغ نوپا به برده و خدمه نیاز دارند و اگر گاهی دری باز کنند، به علت کمبود نیرو است و لاغیر….

قطعا با وجود دین اسلام و کتاب قرآن و داعیان دین عقوبت آنانکه با وسوسه ابلیس خود رخت از تن بر کنند بسیار دردناکتر خواهد بود.

پناه بر خدا

محمود رستمی تبار

فروردین ۱۴۰۲

 

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک نظر

  1. سلام علیکم
    چرا قدس؟! چرا غزه!؟
    در زمانه ای قرار داریم که دجال رسانه ای پرده دروغ و غفلت بر چشم و دل بسیاری افکنده است. نباء یقین گوهر گرانبهایی است که در میان انبوه محتواهای گوناگون مفقود و نایاب گشته است.
    دجال رسانه ای امروز در دست سران زر و زور و زیور و فاسقان است و فریب نخوردن و برخورداری از سواد رسانه ای مهم و بسیار حیاتی است.
    ما در منطقه خود شاهد چند جنگ ویرانگر و منفعت طلبانه با اغواگری رسانی های دروغین و ادعاهای بی اساس بودیم…
    ماجرای فعلی فلسطین و قدس و غزه با تلاشی مشروع برای ماندن، مبتنی بر آیات ۳۹ و ۴۰ سوره مبارکه حج با پیش زمینه ۷۰ و اندی سال ( از سال ۱۹۴۸م) جرم و خونریزی و آوارگی، با فوران خشم فرو خورده در هفتم اکتبر سال گذشته تشدید و وارد مرحله جدیدی گشت.
    واکنش منفعلانه و مذبوحانه اشغالگران با ادعای پوچ کودک کشی و اشک تمساح پیر مردانی خرفت برای صهیونسیت ها با شعار «we stand with Israel» بزرگترین کودک کشی و هولناک ترین جنایات معاصر را رقم زد و بر انبوه مظالم وارده بر این سرزمین و ملتی ریشه دار افزود.
    آنچه نگران کننده است نعل وارونه ای است که می رود دین و ایمان بسیاری از اهل ایمان و وجدان بسیاری از جامعه انسانی را هم برباید….
    سران کفر در ظلم خود متحد هستند و با همه ابزار در دسترس برای بقای ظلم و اشغال هم قسم شده و امت اسلامی ؛واعدوا لهم…؛ را فراموش و در کمال تعجب و تاسف، بعضاً معهم هستند…
    امان از فاستقیم کما امرت که که پیامبر فرمود شیبتی……

    و اما ای اهل ایمان
    راه عروج محمد صلی الله علیه و سلم از مسجد الاقصی و قبه الصخره گذشت….
    عیسی علیه السلام در همین سرزمین مقدس رفعه الله گشت…
    موسی در همان حومه کلیم الله شد و
    نور خدا در کوه طور تجلی یافت….
    زادگاه انبیا و قدس و الاقصی دو بار از سوی خدا مسجد خوانده شده است… این یعنی ثبت دایمی آن بنام اسلام که ؛ان دین عندالله الاسلام؛
    بنابراین هیچ کس حق واگذاری و فروش آن را نداشته و ندارد.
    در عصر موسی و عیسی و …. هم مقدس خوانده شده بود.
    آنجا سجدگاه خاصان و عباد الله الصالحین و زادگاه شافعی است.
    در ابتدای قرن بیستم ،این سرزمین با اهدافی شوم و البته با دستکش مخملی، اشغال و نطفه ای حرام در آن کاشته شد.
    اینها با نام مهاجرت و با طلب استعانت از مردم فلسطین و با مظلوم نمایی جای پایی یافتند و بعدها سلاح بدست گرفتند تا در یوم السبت های مکرر پیمان شکنی کنند و لایق لعن و نفرین شوند و چون اسلاف خویش انشاءالله قرده الخاسرین گردند.
    این نهال ملعون ریشه دواند و شجره زقومی گشت که ماموریت آن سوزاندن دل و جان امت اسلامی است. نتیجه برنامه استعمار پیر برای سرزمین تحت قیمومیت خود، قتل و عام صدها هزار نفر و آوارگی میلیونها انسان را در پی داشت و میلیونها نفر در حصار ظالمانه قرار گرفتند.
    شعب ابوطالب سه سال طول کشید و این غل و زنجیر سالهاست بر گرده امت اسلامی سنگینی می کند.
    آنگاه عده ای از اهل ایمان و مسلمانان ناباورانه ، چون از غزه و فلسطین گفته می شود، جبهه می گیرند و از اینکه از اشغال این سرزمین مقدس توسط کینه توز ترین دشمنان اسلام سخن به میان آید و از مظلومیت و شجاعت مجاهدان غزه ذکر خیری شود و دعایی برای پیروزی مجاهدان ورد زبان شود و اشکی برای مظلومیتشان جاری گردد، عبوس گردند و گاهی معترض…
    برخی با پیش کشیدن مباحث قومی قیاس مع الفارغ نمایند که اعراب در زمان سختی ما لب نگشودند و خود عامل رنج ما بودند….
    آری اعراب که بعضا اشد الکفر و نفاقا که وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ خوانده شدند در قبال هم زبان های خود و هم کیشان خود نیز لب فروبسته و تدارکات چی خصم گشته اند…
    به خاطر اوریم که همه گرفتاری های یک سده اخیر به دنبال تجزیه امپراتوری عثمانی ریشه ای واحد دارند و حامیان فعلی سفاکان اشغالگر همان حامیان و تدارک چیان امثال صدام حسین هستند…
    بنابراین ، معتقدم دعا و عبادات جز با یاد این سرزمین مقدس به جایی نخواهد رسید…
    راه عروج به نزد حق تعالی از سرزمین قدس و ما حوله می گذرد…
    همچنانکه راه عروج پیامبر اسلام هم از این سرزمین میسر شد…
    آنجا سرزمینی است که آیات الهی در آن نمود می یابند…لنریه من آیاتنا….‌
    آیا حوادث جاری غزه که دل همه آزادگان جهان را جریحه دار نموده، مثال روشنی از نمود و نماد آیات الهی و میدان نبرد حق و باطل نیست؟
    مبادا شامل حال ؛بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا ؛ یا همان عافیت طلبی فناپذیر و خسران بار شویم.
    در پایان ای باید یاد آور کنیم، اگر دین ندارید حداقل مانند بسیاری از مانند دولتمردان آفریقای جنوبی و نخست وزیر ایرلند _ متأسفانه دور روز بعد از سخنانش در کاخ سفید، استعفا داد _ و میلیونها انسانی که در خیابانهای شهرهای جهان فریاد دفاع از مظلومان سر می دهند، آزاد مرد باشید….
    خدایا به همه ما توفیق شناخت و پشتیبانی از حق عنایت فرما ‌…

    محمود رستمی تبار
    رمضان ۱۴۴۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن