اخبارخارجی

پشت پرده جنگ داخلی در سودان

آوای سنت : با توجه به وقایع سودان،آیا واقعیت جدیدی در منطقه شکل گرفت؟

به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت وقایع سودان نشان دهنده نیاز این کشور به جستجوی پاسخ های عمیق برای بسیاری از سؤالات است که می تواند مبنایی برای بحث آزاد باشد.این درحالی است که رسانه ها فاقدجسارت وشجاعت هستند وبا ادعای بی طرفی،عینی بودن وتکیه برمنابع رسمی،نادیده گرفتن مردم وگمراهی آنها،جانبداری خود را پنهان می کنند.

سؤالی که می‌توان با آن بحث را آغاز کرد این است:آیا حوادث سودان غافلگیرکننده بود؟ وکسانی که دردهه گذشته به مطالعه تاریخ سودان وروابط بین قدرت‌های بین‌المللی ومدیریت مناقشه بین آنها پرداخته اند،انتظار این حوادث را نداشتند؟یا اینکه رسانه ها بانیان اصلی این وقایع را نادیده گرفته اندوماموریت خود رادرزمینه آگاه کردن توده های مردم انجام نداده اند؟

اگررسانه‌ها تلاش می‌کردندرویدادهای سودان راتفسیرکنند،متوجه می‌شدند که سودان درمعرض یک توطئه بین‌المللی ازچندین طرف است که با هدف تضعیف سودان،این کشور را به سمت جنگ داخلی وتقسیم آن به کشورهای کوچک سوق می دهد،آمریکا برای مدت طولانی براین باور بودکه سودان آنقدر بزرگ است که نمی‌تواندیک کشور واحد باشد،سرویس های اطلاعاتی بسیاری از کشورها درسودان نقش آفرینی کردندتا اینکه موفق شدند جنوب سودان را از این کشورجدا کنند،سودانی‌ها وهمه ملتهای عرب بایدمتوجه می‌شدند که جدایی جنوب سودان یک نمونه موفقیت‌آمیز بودکه سرویس‌های اطلاعاتی بسیاری از کشورها رابرآن داشت تا این تلاش راتکراروجنگ داخلی را با هدف فروپاشی دولت آغاز کنند

نقش اسرائیل در تجزیه سودان

برای روشن‌تر شدن موضوع،باید به دنبال پاسخی عمیق برای پرسشی باشیم که کلید حوادث سودان راتشکیل می‌دهد: نقش اسرائیل ودستگاه اطلاعاتی آن درمدیریت درگیری هادرسودان چیست؟

روابط اسرائیل با جدایی طلبان جنوب سودان ازدهه شصت قرن گذشته آغاز شد،این همکاری درجنوب به اوج خود رسید و این منطقه به متحد مهم اسرائیل تبدیل شد که منابع آب و انرژی در جنوب رود نیل را کنترل می کند.

پس از آن،سودان وارد چرخه ای ازمشکلات سیاسی واقتصادی بسیاری شدکه مهم ترین آن شورش در دارفور بود که کشورهای غربی از آن برای اعمال تحریم ها علیه سودان سوء استفاده کردند.این امررژیم سودان را برآن داشت تا برای جذب شبه نظامیان جنجاوید،که به ارتشی موازی تبدیل شده بودند،تلاش کندو این کشور اکنون مشغول درگیری جدیدی است که کشور را به سمت جنگ داخلی سوق می دهد

برای درک حوادث سودان و برای پیش بینی آینده کل منطقه،باید نقش اسرائیل را در مدیریت درگیری های منطقه عمیقا بررسی کنیم.

پیام روشنی که قدرت‌های منطقه‌ای به رژیم سودان می‌دهند این است که عادی‌سازی با اسرائیل راه‌حل بحران‌های پیش روی سودان به‌ویژه بحران اقتصادی است.واینکه مماشات بااسرائیل تنها راه رسیدن به قلب آمریکاست.اما اسرائیل تنها به عادی سازی بسنده نمی کند بلکه می خواهد به اهداف بلندمدت دست یابد که مهمترین آنها تضعیف سودان،تقسیم و شاید تجزیه آن است. چرا؟!!

همه از قدرت سودان آگاهند.. اما ما آنرا درک نمی کنیم!

سودان متحد می‌تواند راه را برای تغییرات سیاسی واقعی باز کندکه مبنایی برای بهره‌برداری ازثروت این کشورباهدف ایجاد یک قدرت قوی خواهد بود.فقط کشت و زرع زمین این کشور می‌تواند کل ملت عرب را از قحطی آینده نجات دهد

همچنین تضعیف و فروپاشی سودان،کشور مصر را تضعیف می کندواین کشورتمام شانس های خروج ازبحران اقتصادی خود را از دست خواهد داد و این امر به نفع اسرائیل خواهد بودزیرا اسرائیل می داند تضعیف مصر برای حفظ امنیت اسرائیل مهم است.اما چرا ما قدرت سودان و پتانسیلی که می تواند برای ساختن آینده کل ملت عرب فراهم کند را درک نکردیم؟

بسیاری از اندیشمندان هستند که می دانند ومی توانند برای ساختن سودان قوی برنامه ریزی کنند،اما هیچ کس به آنها گوش نمی دهد وبه آنهافرصتی برای بیان دیدگاه هایشان داده نمی مشود،زیرا رسانه ها توسط مقاماتی کنترل می شوند که هدف آنها رسیدن به ثبات از طریق جلب رضایت اسرائیل است.

من بسیاری ازاندیشمندان سودانی رامی شناسم که به گرایش های مختلف سیاسی تعلق دارند و معتقدم که آنها برنامه های جغرافیایی،فرهنگی وسیاسی دارند که می تواند یک رنسانس برای سودان وملت عرب باشد،چرا این افراد نقش خود را درزمینه آموزش مردم درمورد چالش های پیش روی کشور وفرصت هایی که جغرافیای آن می تواندفراهم کند،ایفا نکردندتا برای ایفای نقش درمرحله تاریخی جدید کشورنقش موثری داشته باشند؟!

از این نظر،آنها شبیه به اندیشمندان مصر هستند که درحل مشکلات کشور خود نیز موفق نبودند ودلیل آن یکی از رژیم های نظامی است که دهه ها برمصرحاکم بوده است.این رژیم رسانه ها را کنترل می کندوهمیشه راه آسان را می خواهد ومعتقد است که سرنوشتش به تبعیتش از غرب مرتبط است

اندیشمندان دردهه‌های گذشته فرصتی برای ارائه ایده‌های خود نیافتند و از آزادی تحقیقات علمی واکتشاف بهترین راه‌ها برای بهره‌برداری ازمنابع و ثروت‌هایی که به‌طور منظم به غارت رفته و به عنوان مواد خام به خارج از کشور منتقل می‌شد،محروم شدند.دراین کشورمقدار زیادی از ثروتها از طلا گرفته تا ماسه وجود دارد که می تواند زمینه را برای بسیاری از صنایع فراهم کند.

از این رو کشورهای استعمار قدیم وجدید به رژیم های دیکتاتوری دربستن فضای عمومی کمک می کنند تا مردم صدای اندیشمندان را نشنوند و رهبرانی را نشان نمی دهند که آرزوی استقلال همه جانبه،قدرت سازی،دستیابی به پیروزی ها وساختن آینده را دارندتا این منطقه همچنان تحت کنترل اسرائیل باشد

علاوه برتضعیف عمومی سودان و اطمینان ازحذف توسعه‌ آینده این کشور،اهداف دیگری نیزدرحال تحقق است که فقط به نفع غرب و اسرائیل می باشد،زیرا انتشار ویدئویی ازحضور سربازان  مصری درسودان درپرتو همین برچیده شدن قابل درک است.هدفی که درجهت تضعیف منطقه به نفع اسرائیل عمل می کند.این موضوع به احساسات خصومت و نژادپرستی درمیان مردم وادی نیل دامن می زند،احساساتی که استعمارگران همیشه از آن سود برده اند واسرائیل همیشه از آن سود برده است ودر زمانی که مصری ها از بحران آینده آب و غذا هراس دارند،فرصت های همکاری درکشاورزی یا آب را از بین می برد،بزرگترین منتفع ازانتشار این ویدئو تنها اسرائیل است،آیا می توان نقش اسرائیل را درانتشار این ویدئوها رد یاحداقل هماهنگی آن با انتشاردهندگان این ویدئوها را نفی کرد؟

درهمین چارچوب،ازصداهایی که دردرگیری‌های اخیرارتش سودان ونیروهای واکنش سریع شنیده می شود وبا صدای بلند اسلام‌گرایان را متهم به این درگیری می‌کنندغافل نشویم،آنها انگشت اتهام رابه سمت ارتش سودان گرفته اند که بسیاری از افراد متدین در آن حضور دارند،آیا تضعیف این ارتش و ضربه زدن به اسلام گرایان درسودان نیز از اهداف این رویارویی ها خواهد بودکه به نفع اسرائیل و غرب است؟

اما نقش اتیوپی چیست؟!

نقش اتیوپی نیزدراین رویارویی ها مستثنی نیست،اتیوپی منافع آشکاری درجدایی مصر از سودان درموضوع سد نضهت ودرزمینه های هماهنگی های نظامی دارد.اتیوپی روابط گرمی با اسرائیل دارد ودر بسیاری ازمسائل با آن هماهنگ است وبه این ترتیب این اتحاد سه جانبه یعنی غرب،اسرائیل واتیوپی با بهره گیری از حوادث سودان ازتضعیف و تجزیه این کشور و دره نیل و حتی درمنطقه سود می برند

اگر آنتونی بلینکن،وزیرامور خارجه ایالات متحده،قبلاً گفته بودکه ما با واقعیت جدیدی درمنطقه روبرو هستیم، این ترس وجود دارد که این واقعیت شامل نقشه های جدیدی برای منطقه ای است که به طور فزاینده ای از هم می پاشدواین خطری است که نمی توانیم با آن مقابله کنیم مگر اینکه برنامه های جغرافیایی وسیاسی خود را آماده وبه فکر فرصت های همکاری باشیم و فضای عمومی را برای اندیشمندان باز کنیم تا ملت را درمقابله با خطراتی که وجود ما را تهدید می کند رهبری کنند،چالشی که وحدت سودان وخون مردم این کشور را تهدیدمی کند،همه ملتها را درگیرخودکره و آنها را مجبور می کند که برای ساختن آینده خود به فکر راه جدیدی باشند!

اصل خبر را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن