زندگینامه حضرت «ابوبکر صدیق» رضی الله عنه
شیخ الحدیث مولانا عبدالرحمن حفظه الله؛ ترجمه عظمت صحابه
آوای سنت : اسمش «عبدالله» است و سلسله نسبش از این قرار است «عبدالله» فرزند «عثمان» بن «عامر» بن «عمرو» بن «کعب» بن «سعد» بن «تیم» بن «مرّه» بن «کعب» بن «قرشی تمیمی»، «ابوبکر صدیق» بن «ابی قحافه»، خلیفه «رسولالله» صلی الله علیه و سلم و نام مادرش «سلمی» بنت «صخر» بن «عامر» دختر عموی پدرش هست.
ولادت او دو سال و شش ماه پس از عام فیل صورت گرفته است. از بارگاه رسالت دو لقب با ارزش عتیق و صدیق به او عنایت گردید، و نیز او را ذو الخلال و شیخ الخلفاء و یار غار نبی صلی الله علیه و سلم میگویند. شبی که حضرت رسول صلی الله علیه و سلم به مدینه عزیمت فرمود او را به رفاقت خود برگزید، و در «غار ثور» با آن حضرت صلی الله علیه و سلم پنهان شد، لذا به یار غار معروف گردید. زمانی که به دین اسلام در آمد، چهل هزار درهم داشت غیر از کسایی که آن را با خلالی پیوند زده بود، همه را در راه خدا انفاق فرمود. از این جهت به «ذوالخلال» مشهور شد. در تمام جنگها و غزوات با آن حضرت صلی الله علیه و سلم همراه بود و در غزوه تاریخی و معروف اسلام که به نام «غزوهی تبوک» معروف است، پرچم مسلمانان به دست او بود. دخترش حضرت امالمؤمنین «عائشه» رضی الله عنها همسر پیغمبر صلی الله علیه و سلم بود.
در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و سلم در سال ۹ هجری به منصب امارتِ حُجاج مأمور گردید. پس از رحلت آن حضرت صلی الله علیه و سلم در سال ۱۱ هجری به خلافت رسید و به لقب خلیفهی «رسولالله» صلی الله علیه و سلم ملقب شد، و در زمان او جمع کثیری از اسلام برگشتند و چند تن ادّعای نبوّت کردند که از آن جمله مسیلمه کذّاب بود. «ابوبکر صدیق» رضی الله عنه با آنها جنگ کرد و همه را منکوب ساخت. لشکرکشی به «ایران» و «روم» در زمان وی آغاز گردید، و دو تن از سردارانِ او حضرت «ابوعبیده بن جرّاح» رضی الله عنه و حضرت «خالد بن ولید» رضی الله عنه فتوحاتی کردند و نقاط حسّاسی را در قلمرو اسلام شامل کردند. عدّهی زیادی از غلامان و کنیزان را که به دین اسلام در آمده بودند و از این جهت از دست کافران مکّه آزار و شکنجه میدیدند از آنها خریداری نموده آزاد میکرد. روزی حضرت رسول صلی الله علیه و سلم فرمود: هر کسی که دوست دارد به سوی شخصی نگاه کند که از آتش دوزخ آزاد شده است، پس باید به «ابوبکر» رضی الله عنه نگاه بکند.
«سالم بن ابوالجعد» میگوید از «محمّد بن حنیفه» رحمه الله (فرزند حضرت «علی بن ابی طالب» است) پرسیدم: به چه سببی مقام حضرت «ابوبکر» رضی الله عنه نسبت به سایرین طوری مقدم شده است که غیر از او نام دیگری اصلاً به میان نمیآید؟ در پاسخ گفت: برای اینکه او وقتی که اسلام آورد از همه به اعتبار اسلام افضل بود و تا وقت مرگ به همان حالت و برتری باقی ماند.
روزی از آن حضرت صلی الله علیه و سلم پرسیدند: یا «رسولالله» صلی الله علیه و سلم محبوبترین مردمان به نزد تو کیست؟ فرمود: «عائشه» است، پرسیدند: که از میان مردان محبوبتر کیست؟ فرمود: پدر «عائشه».
رأفت او تا حدی بود که اسمش را «اوّاه» گذاشته بودند، رنگ چهرهاش سفید بود. جسمش نحیف، رخسارههایش کم گوشت و پیشانیاش قدری برآمده بود، ریش خود را به حناء و کتم رنگ میکرد، عدّهی زیادی از صحابه کبار به تبلیغ او مسلمان شدند. پس از دو سال و سه ماه و ده روز خلافت در سنّ ۶۳ سالگی به علت مسمومیّت بعد از ظهر روز دوشنبه ماه جمادی الآخر سال ۱۳ ﻫ. ق. در مدینه وفات یافت. حضرت «عمر» بر او نماز جنازه خواند و به وقت شب در روضه مطهر در جنب حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم مدفون شد. در قبر او حضرت «عمر» و حضرت «عثمان» و حضرت «طلحه» و حضرت «عبدالرّحمن بن ابی بکر» داخل شده او را دفن فرمودند.
پس از وفات خود هیچ دیناری و درهمی به ارث نگذاشت. ۱۴۲حدیث از نبی اکرم صلی الله علیه و سلم روایت کرده است، و حضرات زیر از او روایت کردهاند: حضرت «عمر»، «عثمان»، «علی»، «عبدالرّحمن بن عوف»، «ابن مسعود»، «ابن عمر»، «ابن عمرو»، «ابن عباس»، «حذیفه»، «زید بن ثابت»، «عقبه بن عامر»، «معقل بن یسار»، «انس»، «ابوهریره»، «ابو امامه»، «ابو برزه»، «ابو موسی»، «عائشه صدیقه»، «اسماء بنت ابیبکر» و غیر اینها از صحابه، و از کبار تابعین «صنابحی»، «مره بن شراحیل الطیّب»، «واسط بجلی»، «قیس بن ابی حازم»، «سوید بن غفله»، و عدّهای دیگر از او روایت کردهاند.