قربانی و مفتیِ عقل
پاسخگویی به شبهات مطرح شده درباره ضرورت قربانی
آوای سنت : هر انسانِ عاقل و صاحبخردی میداند که هیچچیزِ دنیا بیهوده و عبَث آفریده نشدهاست و خداوند، انسان را نیز در زمین آفریدهاست تا بیازماید که چهکسی از آنان نیکوکارتر است و برای قبولی در این آزمون بزرگ آدمی را به نعمت «علم» سرافراز کرد.
با فرارسیدن موسم قربانی، بسیاری از مسلمانان اسماعیلوار در برابر حکم الهی گردن مینهند و برای خشنودی پروردگارشان نمازی میگذارند و خون گوسفند یا گاو یا شتری را میریزند تا به آیهٔ «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»، عمل کرده باشند.
در این میان اما هستند گروهی که عمداً یا سهواً، عقلِ جزوی را حاکم و داور قرار میدهند و شبهاتی از این قبیل را مطرح میکنند که چرا با پول قربانی، مدرسه و مسکن و لباس برای مستمندان فراهم نمیشود؟
در پاسخ به همین خودداوریها، یادداشتی کوتاه تقدیم خوانندگان میشود. امید که مقبول بارگاه حضرت حق و طبعِ مردم صاحبنظر گردد.
هر انسانِ عاقل و صاحبخردی میداند که هیچچیزِ دنیا بیهوده و عبَث آفریده نشدهاست و خداوند، انسان را نیز در زمین آفریدهاست تا بیازماید که چهکسی از آنان نیکوکارتر است و برای قبولی در این آزمون بزرگ آدمی را به نعمت «علم» سرافراز کرد.
علم هم با سهچیز حاصل میشود: یک_با حواسِ خمسه؛ دو_ با عقل؛ سه_ با وحی الهی. گفتنی است هریک از سهسبب پیشگفتهٔ علم، در محدودهٔ خودش کارآیی دارد؛
بهعنوان مثال، علمیکه با حواس پنجگانه حاصل میآید با عقل درک نمیشود و اشیاییرا که عقل تشخیص میدهد، تشخیص آن از عهدهٔ حواس خمسه خارج است و چون مفتیِ عقل، عاجز و لایَعقِل میشود، رسالتِ وحی آغاز میشود؛ مثلاً گوسفندی را درنظر بگیرید، با چشم، قد و قواره و رنگش مشخص میشود، با لمسکردن، زِبری و نرمی پشمهایش معلوم میشود با گوش صدایش شنیده میشود و با بینی بوی خاص گوسفند استشمام میشود و تشخیص اینکه گوسفند را چهذاتی آفریدهاست، کار حواس خمسه نیست و فقط عقل بهاین چرایی پاسخ میگوید و اینکه گوسفند کجا و چهموقع و چگونه کشته شود تا اسباب خشنودی خداوند فراهم آید، نه کار حواس خمسه است و نه کار عقل، هردو اینجا سپر میاندازند و داوری را به وحی واگذار میکنند. آری، تنها وحی الهی است که به ما میگوید این گوسفند کجا و چهزمانی و چگونه سربریده شود.
بنابراین همهٔ داوریها را بر دوش مفتیِ عقل نهادن، اصلا کار عاقلانهای نیست؛ چراکه عقلِ جزوی در شناخت حقایق نهان و اسرارِ جهان نارساست و خودبینی و ستیزهجویی و شتاب در داوری و استنتاجهای بیهوده، از لوازم آن است. آری، عقل فقط در کنار و رکاب نور وحی میتواند، ظلمتها را درنوردد، خوش بدرخشد و حقایق را بهنحو صحیح درک کند.
عقلِ جزوی آفتش، وهم است و ظن
زانکه در ظُلُمات شد او را وطن
آن خطا دیدن زِ ضعف عقلِ اوست
عقلِ کُل، مغز است و عقل ما چو پوست
ولی الله رفیعی گلستان